صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۱۵ - خطاب به نفس ناطقه و بیان جذبه عارف
... عاشق دیوانه بحرش بی پل است
اسب چوبین زیر پایش دلدل است
نی خبر از دجله دارد نی ز پل ...
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر دوم » بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه
... هست مطلق اوست وینها پست او
چون فتاد از اسب المقصود شاه
بی تعین در میان قتلگاه ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۴۴- آیات ۹۴ تا ۹۵
... اشکم خالی و پر دور از درنگ
این رود ره با پر آن با اسب لنگ
کن به موت ابیض ار مردی رجوع ...
صفی علیشاه » تفسیر منظوم قرآن کریم » ۲- سوره بقره » ۷۹- آیه ۱۶۵
... گاه معبود تو باشد جاه و مال
گاه اسب و استر و اهل و عیال
وآن کسان که با خدا باشند دوست ...
عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۱
... موقع پادر رکاب آوردن ست
اسب عشرت را سواری کردن ست
تنگ شد دل ساقی از روی صواب ...
... پا نهاد از روی همت در رکاب
کرد با اسب از سر شفقت خطاب
کای سبک پر ذوالجناح تیز تک ...
عمان سامانی » گزیدهٔ اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح هژبر سالب و شهاب ثاقب اسد الله الغالب علی بن ابیطالب علیه السلام
... تا به چند این نخوت و ناز و غرور و عجب و کبر
از غلام و باغ و راغ و اسب و استر داشتن
این سر غدار را تا کی نهفتن در کلاه ...
افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶
... کافتاب و مه و نو سنبله و عقرب از اوست
خوش بود تاخت اگر اسب ستم بر افسر
که شهید ستم نعل سم مرکب از اوست
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل اول - لطیفهنگاریها » شمارهٔ ۶۸ - راه نجات
... رحم کن بر پیاده گان غریب
ای که بر اسب عزتی تو سوار
سهل مشمار مردم آزاری ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۱۵ - در اشک
... شد رهسپار معرکه آن شاه باوقار
از اسب شد پیاده و آه از جگر کشید
بگرفت از وفا سر فرزند در کنار ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۲۶ - داستان غم فزا
... دورا و پروانه سان گشتند جمع
هر یکی از اسب با اشک دو عین
پرسشی می کرد از حال حسین ...
... پس سکینه با دو چشم پر ز آب
کرد با آن اسب بی صاحب خطاب
ذوالجناها باب غمخوارم چه شد ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۳۶ - چرخ نیلگون
... ای کاش جان شدی ز تن انس و جان برون
چون پیکر تو گشت گلدکوب اسب ها
زیر و زبر چرا نشد این چرخ نیلگون ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۴۸ - مظلوم کربلا
... شیر خدا و فاطمه و مصطفی گریست
بر پیکری که گشت لگد کوب اسب ها
زینب سکینه همچو یم موج زا گریست ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۴ - دجلهٔ زلال
... از خنجر جفا ز تنت سر بریده شد
وز سم اسب ها بدنت گشت پایمال
جسمت چو آفتاب و به گردت ستاره وار ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۵۹ - شفیع روز قیامت
... جز جسم بی سرش که به خون گشت غوطه ور
پامال پیکری زسم اسب ها نشد
از بهر خاتمی به جز از سبط مصطفی ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل سوم - سوگواریها » شمارهٔ ۶۲ - صدف دیده
... این ظلم کی رواست که جسم مطهرش
پا مال از جفا ز سم اسب ها شود
دیده کدام چشم که طفل رضیع را ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۱ - شانزده بند عاشورایی
... این جسم چاک چاک که از ظلم کوفیان
پامال گشته از سم اسبان حسین توست
پس با زبان پر گله ناموس کردگار ...
... آن تن که روی دامن تو یافت پرورش
پامال از جفا ز سم اسب ها ببین
یک دشت پر زکشته همه لاله گون کفن ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۲ - دوازده بند ولایی و عاشورایی
... مشگین خطان آل علی را کشی ز کین
پامال جسمشان ز سم اسب ها کنی
شمشیر از غلاف کشی وز ره عناد ...
... گاهی میان کوچه و بازار بینمت
گاهی نهان به توبره اسب مشرکان
گاهی عیان به مجلس اغیار بینمت ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۳ - هفت بند نینوایی
... آن سروری که پیکر پاکش به روی خاک
گردید پایمال سم اسب ها تویی
جان های شیعیان همه بادا فدای تو ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل چهارم - ترکیببندها » شمارهٔ ۴ - هفت بند نینوایی
... تنی که پرورشش در کنار زهرا بود
به خون کشیده و پامال اسب ها کردند
امیر صف شکن عباس نامدارش را ...
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۱ - شرح حال
... نه مرا باشد غلام و نه کنیز
نه خری دارم نه اسب راهوار
نیستم غواص تا از قعر بحر ...