گرم بازآمدی محبوبِ سیماندامِ سنگیندل
گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گِل
ایا باد سحرگاهی! گر این شب روز میخواهی
از آن خورشید خرگاهی، برافکن دامن محمل
گر او سرپنجه بگشاید که عاشق میکُشم شاید
هزارش صید پیش آید، به خون خویش مستعجل
گروهی همنشینِ من، خلاف عقل و دین من
بگیرند آستین من، که دست از دامنش بگسل
ملامتگوی، عاشق را، چه گوید مردم دانا؟
که حال غرقه در دریا، نداند خفته بر ساحل
به خونم گر بیالاید، دو دست نازنین شاید
نه قتلم خوش همی آید، که دست و پنجهٔ قاتل
اگر عاقل بود، داند، که مجنون صبر نتواند
شتر جایی بخواباند، که لیلی را بود منزل
ز عقل اندیشهها زاید، که مردم را بفرساید
گرت آسودگی باید، برو عاشق شو ای عاقل
مرا تا پای میپوید، طریق وصل میجوید
بهل تا عقل میگوید، زهی سودای بیحاصل
عجایب نقشها بینی، خلاف رومی و چینی
اگر با دوست بنشینی، ز دنیا و آخرت غافل
در این معنی سخن باید، که جز سعدی نیآراید
که هرچ از جان برون آید، نشیند لاجرم بر دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تمنای وصال محبوب میپردازد و از درد جدایی و عشق سخن میگوید. او به توصیف حال خود در عشق میپردازد و میگوید که اگر محبوبش برگردد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد. شاعر به قدرت عاشقانه و عواطف عمیق خود اشاره میکند و بیان میکند که عقل نمیتواند در عشق او را هدایت کند. او همچنین به ناپایداری و بیمعنایی زندگی در غفلت از عشق اشاره میکند و بر این باور است که عشق و وصال محبوب، بالاترین سعادت را به همراه دارد. در نهایت، شاعر میگوید که سخنان او به حقیقت نزدیکتر است و هر آنچه از دل برآید، بر دل مینشیند.
هوش مصنوعی: اگر محبوب با اندام زیبا و دل سنگینت به سوی من برگردی، گل را از خار بیرون میآوری و خار را از پایم جدا میکنی و پایم را از گل پاک میکنی.
هوش مصنوعی: ای باد صبحگاهی! اگر میخواهی این شب به روز تبدیل شود و از خورشید پرنور بهرهمند شوی، دامن پرده شب را کنار بزن و نور روز را به ارمغان بیاور.
هوش مصنوعی: اگر او دست خود را باز کند و بگوید که عاشق را میکُشم، ممکن است که هزاران عاشق قبل از او به دام بیفتند، در حالی که خودشان در خون خود غوطهورند.
هوش مصنوعی: برخی از دوستانم که به عقاید و اصول من اعتقاد ندارند، میخواهند مرا از آنچه که به آن پایبند هستم، دور کنند.
هوش مصنوعی: نقد و سرزنش عاشق را چه کسی درک میکند؟ چون او که در عشق غرق شده، مانند کسی است که خوابش برده و از وضعیت خودش در دریا بیخبر است.
هوش مصنوعی: اگر دستهای عزیزم به خونم آلوده شوند، شاید مرگ من چندان تلخ نباشد، چرا که دست و پنجهٔ قاتل را میشناسم.
هوش مصنوعی: اگر انسان خردمندی باشد، متوجه میشود که مجنون نمیتواند شترش را در جایی بخواباند که لیلی آنجا است.
هوش مصنوعی: ای عاقل، اگر میخواهی آرامش بیابی، به عشق ورزیدن بپرداز؛ زیرا افکار و دغدغههای عقلانی فقط انسان را خسته میکنند و از زندگی واقعی دور میسازند.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساسات عمیق انسانی میپردازد. شخصی که در جستجوی پیوند و ارتباط عمیق با دیگری است، در دل خود درگیریهایی دارد. او تا زمانی که مست و سرمست است، به دنبال راهی برای وصل و نزدیکی میگردد، اما وقتی به خود میآید و به عقل خود رجوع میکند، متوجه میشود که این جستجو ممکن است بیفایده باشد و هیچ سودی برایش نداشته باشد. به عبارت دیگر، گاهی اوقات احساسات و شوقهای ما با منطق و عقل ما تضاد دارند و ما را به چالش میکشند.
هوش مصنوعی: اگر با دوست باشی و از عجایب و زیباییهای هنر و فرهنگ رومی و چینی لذت ببری، ممکن است از دنیا و آخرت غافل شوی.
هوش مصنوعی: در این مورد باید گفت که تنها سعدی میتواند چنین سخنانی را بگوید؛ چون هر چیزی که از دل و جان برمیخیزد، حتماً بر دل تاثیر میگذارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
نگارینا تو از نوری و دیگر نیکوان از گل
چو سنگ از گل شود پیدا چرا هستی تو سنگیندل؟
مرا حقی است بر چشمت نیارم جستن از چشمت
به چشم شوخ و باطلجوی، حق من مکن باطل
به زلفین کردیم بسته به مژگان کردیم خسته
[...]
الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل
نبشته گرد روی خود صلا نعم الادام الخل
دو سه گام ار ز حرص و کین به حلم آیی عسل جوشی
که عالمها کنی شیرین نمیآیی زهی کاهل
غلط دیدم غلط گفتم همیشه با غلط جفتم
[...]
مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاصل
بیا ساقی و مگذارم درین اندیشه باطل
مرا ناصح به عقل و دین فریبد هر زمان باز آ
کسی کو عشق می ورزد به دینها کی شود مایل
ملامت گوی بی حاصل که درد ما نمیداند
[...]
خرامان میرود دلبر به بستان وقت گل گل گل
به رخ گل گل به لب مل مل به قد چون سرو سنبل بل
سمن داری تو در بر بر به شوخی راست چون عرعر
دلت چون سنگ مرمر مر زبانت راست چون بلبل
به سنگینی چو که که که، به چستی باد صرصر صر
[...]
عزیزان وفاپیشه مبارکباد این منزل
که میافزاید از نورش صفای جان اهل دل
بمعنی کعبه جانهاست این منزلگه عالی
برای طوفش از هر سو ببسته قدسیان محمل
ز خاکپای این درگه طلب کن دولت ای عاشق
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.