گنجور

 
سعدی

گرم بازآمدی محبوبِ سیم‌اندامِ سنگین‌دل

گل از خارم برآوردی و خار از پا و پا از گِل

ایا باد سحرگاهی! گر این شب روز می‌خواهی

از آن خورشید خرگاهی، برافکن دامن محمل

گر او سرپنجه بگشاید که عاشق می‌کُشم شاید

هزارش صید پیش آید، به خون خویش مستعجل

گروهی هم‌نشینِ من، خلاف عقل و دین من

بگیرند آستین من، که دست از دامنش بگسل

ملامت‌گوی، عاشق را، چه گوید مردم دانا؟

که حال غرقه در دریا، نداند خفته بر ساحل

به خونم گر بیالاید، دو دست نازنین شاید

نه قتلم خوش همی آید، که دست و پنجهٔ قاتل

اگر عاقل بود، داند، که مجنون صبر نتواند

شتر جایی بخواباند، که لیلی را بود منزل

ز عقل اندیشه‌ها زاید، که مردم را بفرساید

گرت آسودگی باید، برو عاشق شو ای عاقل

مرا تا پای می‌پوید، طریق وصل می‌جوید

بهل تا عقل می‌گوید، زهی سودای بی‌حاصل

عجایب نقش‌ها بینی، خلاف رومی و چینی

اگر با دوست بنشینی، ز دنیا و آخرت غافل

در این معنی سخن باید، که جز سعدی نیآراید

که هرچ از جان برون آید، نشیند لاجرم بر دل

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
غزل ۳۴۵ به خوانش سعیده تهرانی‌نسب
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل ۳۴۵ به خوانش عندلیب
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل شمارهٔ ۳۴۵ به خوانش فاطمه زندی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
قطران تبریزی

نگارینا تو از نوری و دیگر نیکوان از گل

چو سنگ از گل شود پیدا چرا هستی تو سنگین‌دل‌؟

مرا حقی است بر چشمت نیارم جستن از چشمت

به چشم شوخ و باطل‌جوی‌، حق من مکن باطل

به زلفین کردیم بسته به مژگان کردیم خسته

[...]

مولانا

الا ای رو ترش کرده که تا نبود مرا مدخل

نبشته گرد روی خود صلا نعم الادام الخل

دو سه گام ار ز حرص و کین به حلم آیی عسل جوشی

که عالم‌ها کنی شیرین نمی‌آیی زهی کاهل

غلط دیدم غلط گفتم همیشه با غلط جفتم

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
کمال خجندی

مرا سرگشته میدارد خیال زهد بی حاصل

بیا ساقی و مگذارم درین اندیشه باطل

مرا ناصح به عقل و دین فریبد هر زمان باز آ

کسی کو عشق می ورزد به دینها کی شود مایل

ملامت گوی بی حاصل که درد ما نمیداند

[...]

نسیمی

خرامان میرود دلبر به بستان وقت گل گل گل

به رخ گل گل به لب مل مل به قد چون سرو سنبل بل

سمن داری تو در بر بر به شوخی راست چون عرعر

دلت چون سنگ مرمر مر زبانت راست چون بلبل

به سنگینی چو که که که، به چستی باد صرصر صر

[...]

حسین خوارزمی

عزیزان وفاپیشه مبارکباد این منزل

که می‌افزاید از نورش صفای جان اهل دل

بمعنی کعبه جانهاست این منزلگه عالی

برای طوفش از هر سو ببسته قدسیان محمل

ز خاکپای این درگه طلب کن دولت ای عاشق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه