گنجور

 
سعدی

این که تو داری قیامت است، نه قامت

وین نه تَبَسُّم که مُعْجِز است و کِرامَت

هر که تماشایِ رویِ چون قمرت کرد

سینهْ سپر کَرْد پیشِ تیرِ مَلامَت

هر شب و روزی که بی‌تو می‌رود از عُمْر

بر نَفَسی می‌رود هزار نِدامَت

عمر نبود آن‌چه غافل از تو نشستم

باقیِ عمر ایستاده‌ام به غِرامَت

سروِ خَرامان چو قَدِّ مُعْتَدِلَت نیست

آن‌همه وصفش که می‌کُنند به قامَت

چشمِ مسافر که بر جمالِ تو افتاد

عَزْمِ رَحیلَش، بَدَل شَوَد به اِقامَت

اهلِ فریقین در تو خیره بمانند

گر برَوی در حسابگاهِ قیامَت

این‌همه سختی و نامرادیِ «سعدی»

چون تو پسندی، سَعادَت است و سَلامَت

 
 
 
گلها برای اندروید
غزل ۱۴۳ به خوانش حمیدرضا محمدی
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
غزل ۱۴۳ به خوانش فاطمه زندی
همهٔ خوانش‌هاautorenew
غزل ۱۴۳ به خوانش سید علی علوی
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
مسعود سعد سلمان

ماه صیام آمد این ملک به سلامت

فرخ و فرخنده باد ماه صیامت

آمد ماه بزرگوار گرامی

و آسود از تلخ باده زرین جامت

نزد خداوند عرش بادا مقبول

[...]

حکیم نزاری

هر که ببیند تو را بدین قد و قامت

باز نیاید به هوش تا به قیامت

جان و دل و دانش و خرد به تو دادیم

در حق ما بوسه ای نرفت کرامت

تا تو در آیی به باغ اگرچه ادب نیست

[...]

امیرعلیشیر نوایی

ای بگه جلوه قامت تو قیامت

آن قد رعنا قیامت است نه قامت

گاه خرامت هزار جان بدر از تن

گر برود گو برو تو باش سلامت

بی تو دمی گر زنم مردن ازان به

[...]

آشفتهٔ شیرازی

گر تو اقامت کنی به آن قد و قامت

روز قیامت عیان کنی ز کرامت

چون روم از کوی تو به پند و نصیحت

من که وطن کرده‌ام به کوی ملامت

دامن وصلت ز دست بیهده دادیم

[...]

نیر تبریزی

چند برد زاهد انتظار قیامت

گو ز قیامت گذشت جلوه قامت

دل زقیامت براستی نتوان کند

گو بسر ما رود هزار قیامت

بست نگاه تو چشم عارف و عامی

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه