دلا تا کی همی جویی منی را
چه داری دوستْ هرزه دشمنی را
چرا جویی وفا از بیوفایی
چه کوبی بیهُده سرد آهنی را
اَیا سوسن بناگوشی که داری
به رشک خویشتن هر سوسنی را
یکی زین برزن ناراه برشو
که بر آتش نشانی برزنی را
دل من ارزنی عشق تو کوهی
چه سایی زیر کوهی ارزنی را
ببخشا ای پسر بر من ببخشا
مکُش در عشق خیره چون منی را
بیا اینک نگه کن رودکی را
اگر بیجان روان خواهی تنی را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
دلا تا کی همی جویی منی را
چه داری دوستْ هرزه دشمنی را
دلا تا کی همی جوئی منی را
چه داری دوست هرزه دشمنی را
دلا تا کی همی جوئی منی را
چه داری دوست هرزه دشمنی را
چرا جوئی وفا از بی وفائی
چه کوبی بیهده سرد آهنی را
ایا سوسن بناگوشی که داری
[...]
چگونه راست آید رهزنی را
که ریزد آبروی چون منی را
چه خواهی کرد دنیای دَنی را
سرای مَکر و جای دشمنی را
نباشد قابلیت چون منی را
قبول خاطر سیمین تنی را
بجا بگذاشتن حال سنی را
مقید گشتن احوال دنی را
معرفی آهنگهای دیگر
تا به حال ۷ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.