گنجور

 
صفی علیشاه

دگر بشنو ز صوفی شرح تلوین

که از حالت رهرو گشته تعیین

بود آن احتجاب از حکم عالی

بآثار و مقام و حال دانی

بجا بگذاشتن حال سنی را

مقید گشتن احوال دنی را

بود برعکس این تلوین دیگر

که سالک را بود در سیر آخر

در آن حال بقا بعد از فنا دان

تجلیهای اسمائی بجا دان

بنزد بعضی این اعلی مقام است

ولی در نزد قومی ناتمام است

شد اندر فرق بعد‌الجمع چون غرق

حجابش گر نباشد کثرت فرق

باین معنی یقین اعلی مقام است

تمکن را نهایت لا کلام است

نخواهد شد ز تمکین مقرر

ز شأنی مشتغل بر شأن دیگر

وگر گردد همی ز آثار کثرت

موحود محتجب از حکم وحدت

یقین میدان توزین تحقیق خالص

که این تلوین بود ناچار ناقص