گنجور

حاشیه‌ها

پرستو در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲ اسفند ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸ - در راه زندگانی:

واقعا" حکیمانه است و در مورد همه نیز صدق می کند

می نوش در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۸، ساعت ۱۹:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او:

در پاسخ به محمد عزیز
کنیزک در این داستان نمودی از وجه سرگرردان هر کس دارد که برای رهایی دادن آن می بایستی چهره زرگر که همانا زر و سیم دنیویست را زرد گردانیم

محسن در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱ اسفند ۱۳۸۸، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » آتش خاموش:

این مصرع رو لطفا تصحیح کنید

بدیدار اجلل باشد اگر شادی کنم روزی
بدیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

mohsen در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۷ - ایضا در شکایت از قرض گوید:

ادمه بیت 4 چیست

مهدی در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۷:۵۸ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » پرسش مرغان » پرسش مرغان:

برای سیر و سلوک چه بسیار افرادی که در ابتدا با شور وارد راه می‌شوند ولی پس از مدتی بی صبری کرده و بهانه‌گیری می‌کنند، برای سیر باید مرد راه و رند بود و این امر منوط به شناخت اولیه درست از خود و خدای خود است.

مجیدرشیدیان در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

باعرض سلام.قالب این شعرترکیب بند است نه ترجیع بند

علی در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۲۱:۱۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار:

ایا این شعر چند وزن ندارد؟
و فقط وزنش(فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن)است؟

علی در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۹:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۴:

سلام و خسته نباشید
با توجه به معنا به نظر می‌رسد در بیت سوم، مصرع اول، "چه" باید به "چو" تغییر یابد.
---
پاسخ: دوستان لطفاً با منبع چاپی مقایسه کنند نتیجه را اطلاع دهند تا اگر لازم است تصحیح کنیم. فکر می‌کنم در غزلیات شمس «چه» به جای «چو» زیاد به کار رفته باشد و این یا زبان خاص مولوی یا رسم‌الخط معمول دیوان او بوده.

معصومه در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » گلهٔ یار دل‌آزار:

در سال 1364 کسی این شعر را برایم خواند که حالا می فهمم واقعاً دوستم داشت. الان بعد از 24 سال دوری با دیدن این شعر به دوران نوجوانی برگشتم. افسوس و صد افسوس که آدمی نمی تواند به موقع تصمیم درست بگیرد...

احسان بادپا در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۷۸۸:

چنانکه حافظه من یاری می کند تک بیت باید چنین باشد:
دوردستان را به احسان یادکردن همت است
ورنه هر نخلی به پای خود بیندازد ثمر
چنانکه می بینید با کلیت مفهوم شعر نیز تناسب بیشتری دارد

غلامحسین مراقبی در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:

با درود فراوان
در این رباعی نگریم به دو حرف تعیین کننده و سمت و سو دهنده: نخست حرف ر که ده بار تکرار شده، با توجه به تلفظ ر که نمایانگر و نماد لرزندگی و بی ثباتی است، و پس آنگاه بنگریو به حرف و که هفده بار تکرار شده و نشانگر شتاب و گذر ، یعنی همان پوچی است، و باز هم بنگریم تکرار آوای فاخته را که در کل بیاگر پوچی و گذر شتابان زندگی است

منصور محمدزاده در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

بیت:(میازار موری که دانه کش است ـ که جان دارد و جان شیرین خوش است)، در شاهنامه نسخه فلورانس که استاد خالقی مطلق از آن استفاده کرده به شکل زیر آمده است:
(مکش مورکی را که روزی‌کش است ـ که او نیز جان دارد و جان خَوش است)

منصور محمدزاده در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

عجیب است که شعر "میازار موری که دانه کش است"، در شاهنامه فردوسی گنجور وجود ندارد0

محمد رضا در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳:

.....بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
بر بوی آن که در باغ یابد گلی چو روید
آید نسیم و هر دم گرد چمن برآید
گویند ذکر خیرش در خیل عشقبازان
........
---
پاسخ: با تشکر، در نسخهٔ قزوینی بیتی که آوردید نیست، باید مربوط به نسخ دیگر باشد، در حاشیه باقی می‌گذاریم.

محمد رضا در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۳:

تو عشق زیبای منی هم من توام هم تو منی خشمین تویی راضی تویی هم شادی و هم درد و غم
لطف تو سابق میشود جان من عاشق میشود
بر قهر سابق میشود چون روشنایی بر ظلم

علی در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ اقبال لاهوری » اسرار خودی » بخش ۲ - تمهید:

سنگ شو ئینه ی اندیشه را" باید باشد: سنگ شو آئینه ی اندیشه را
---
پاسخ: با تشکر؛ تصحیح شد.

آرش در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:

کنار هم آمدن لیل و نهار و مردمک چشم نگار بسیار جالبه!

آرش در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:

همین‌طور... یک دو سه و آب و باد برای گذر عمر... به نظرم با محیط یکی شده یا در حیات حل شده! گذر عمرش رو با باد و آب روان یکی دونسته.بسیار جالبه.

آرش در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸:

"مرا" به نظرم در این رباعی مهمه. خیام ابتدا نظرش رو درباره‌ی عمر و دنیا می‌گه و بعد تاکید می‌کنه که غصه‌ی گذشته و آینده رو نمی‌خوره.خودش رو محور قرار می‌ده و نظرش رو می‌گه.

آرش در ‫۱۵ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۸۸، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵:

به نظرم در اون لحظه ان‌قدر "خراب" و" در بند سر زلف نگار" بوده و پی همراه، که کوزه رو هم همسان حال خودش پنداشته. بسیار زیباست این تشبیه.

۱
۵۳۷۲
۵۳۷۳
۵۳۷۴
۵۳۷۵
۵۳۷۶
۵۴۷۱