گنجور

حاشیه‌ها

سید حامد میری در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۴:

در بیت دوم مصراع چهارم کلمه "آتش "درستش" هیزم" است چرا که کپیان کرم شب تاب را آبش پنداشته بودند وهیزم آوردند روی آن انراختند تاگرم شوند
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

رضا-م در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی فقر » سؤال پاک‌دینی از نوری دربارهٔ راه وصال:

مراد از این هفت وادی همان هفت شهر عشق است که عطار گشت و ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم.

علیرضا در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:

در بیت آخر و چند بیت قبلتر یک مصراع نوشته نشده است. به خاطر جمع آوری این مجموعه خیلی ممنونبم.
---
پاسخ: با تشکر، مصرعی جانیفتاده، مشکل طولانی بودن یکی از ابیات بود که با تصحیح نحوهٔ نمایش حل شد.

علیرضا در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۶ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۱:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۳:

در بیت آخر و چند بیت قبلتر اشتباه نوشتاری وجود دارد.به خاطر جمع آوری این مجموعه خیلی ممنونیم.
---
پاسخ: لطفاً جزئیات مشکل را بفرمایید.

رضا-م در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ رهی معیری » چند قطعه » قطعهٔ ۹ - رازداری:

این شعر همیشه ورد زبان من است چون واقعا در مورد نا مردیهای این دوران هست.

رضا-م در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » نغمهٔ حسرت:

این غزل با صدای استاد شجریان خوانده شده است.شعر و صدا هر دو ا سمانی و ماندگار.

انوش بهمنش در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲:

در بیت سوم تاکید شده است که در راه رسیدن به مقصود باید یکدل و مصمم بود و دچار سرگردانی و دودلی نشد.
با وجود این ظاهرا در این غزل حیرت در دو مفهوم به کار برده شده است : یکی به معنای سر در گمی و یکی به معنای غرق شدن در مقصود و بی خبر شدن از خود و حال وصال؛ چرا که در بیت های بعدی از جلال و عظمت مقام حیرت سخن به میان می اید.

محمد رضا در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۱۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:

سلام
در نسخه خطی من که از کتاب فنون بلاغت و صناعات ادبی استاد همایی است بیتی دیده می شود که شما نیاورده اید و آن بیت دوم در نسخه خطی است و آن این است:
از بهر یک پیاله دردی، هزار بار
خود را گرو به خانه خمار کرده ایم
---
پاسخ: با تشکر، اضافه شد.

عباس بروجردی در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » سوزد مرا سازد مرا:

در بیت آخر بجای بستاند این سرو سهی، بستاند آن سرو سهی بمراتب صحیحتر است چون از دلبری که در فکر شاعر است صحبت مکند
---
پاسخ: حاشیه‌های قبلی را ببینید.

عبدالرضا فارسی در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۹ - حکایت:

به نظرم نوشته هایی که در پی می آیند می تواند مفید باشند: در بیت هفتم در شرح بوستان نوشته دکتر محمد خضائلی واژه درمانده به جای درمنده آمده است.افزون بر این در کتاب یاد شده این حکایت با دو بیت زیر پایان می یابد: خیالات نادان خلوت نشین، / بهم بر کند عاقبت کفر و دین * صفایی است در آب و آیینه نیز، / و لیکن صفا را بباید تمیز.مراد این است که کسی که به کناری نشسته و از مردم بی خبر است پیش خود خیلاتی دارد که با واقع مطابقت نمی کند.بعضی کارها کفر و بیدینی است و عکس این حالت نیز ممکن است."ولیکن صفا را .." : صفا و پاکی آنگاه ارزنده است که با عقل و تمیز همراه باشد.
---
پاسخ: با تشکر، با تصحیح فروغی مقابله شد، آنجا هم «درمانده» آمده که تصحیح شد. دو بیت اضافه را فروغی هم در حاشیه آورده. نسخه‌ای که در اختیار اینجانب است در بیت دوم به جای «رهند» آورده «رمند» و در حاشیه به جای «نظر بر» آورده «ز سختی»، این مورد را تغییر ندادم.

مجتبی درویشی کهن در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱:

داوود عزیز ... مطلب آقای مسعود صحیح است ... اگر توجه کنید ، ما 100 سال سده مینویسیم نه صده ... سد یک کلمه ی فارسی ست که املای صحیح آن با سین میباشد نه صاد ... از دوستان عزیزی که زحمت سایت فاخر گنجور را کشیده اند خواهشمندم که این کلمه را دوباره با املای صحیح آن نگارش کنند ... با سپاس
---
پاسخ: با تشکر، املای متداول این کلمه «صد» است و ما همین املا را درست فرض می‌کنیم.

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:

لطفا در بیت آخر، مسلمان به سلمان تغییر دهید 
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

کیهان ص در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۹:

در بیت شماره 13 فاصله گذاری درست نیست و باید به صورت زیر اصلاح گردد:
گرد گرشاسپ
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

علی کیا در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت طاووس » حکایت طاووس:

این ابیات اشاره دارد به رانده شدن حضرت آدم از بهشت به وسیله شیطان و معاونین او که طاووس و مار بودند. طاووس از مرغان بهشتی بود و در فریفتن آدم و حوا با شیطان همکاری کرد. مار نیز یکی از حیوانات بهشتی بود و قبل از این‌که به این صورت درآید، در بهشت صورت دیگری داشت. حیوانی بود که بدنش پوشیده بود و چهار دست و پا داشت و خوش صورت‌تر و خوش رنگ‌تر از جمیع حیوانات بود و مانند شتری بزرگ بود. شیطان حق ورود به بهشت را نداشت. برای فریفتن آدم خود را در دهان مار مخفی کرد و داخل بهشت شد و به پایمردی طاووس راه آدم و حوا را بزد و آنها را فریفت تا از شجره خبیثه خوردند و چون خدای تعالی از محل آنها آگاه شد، بر آنان خشم گرفت. طاووس را که در این عمل پایمردی کرده بود پاهایش را زشت فرمود و او را از بهشت راند.
مار را عریان کرد، پاهایش را محو فرمود و چنان کرد که برشکم راه رود و از بهشت بیرونش راند و هر یک را به شهری از شهرهای دنیا راند. و اینها همه از حیطه شیطان و پایمردی طاووس و دستیاری مار برخاست6

علی کیا در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۳:۳۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت طاووس » حکایت طاووس:

اسطوره ی طاووس و مار رو اینجا میذارم تا معنی شعر بهتر فهم بشه:
ابلیس که نام اصلی اش عزازیل است در ابتدا از فرشتگان مقرب بود. وی هفتصد هزار سال عبادت کرده و سه هزار سال شاگرد رضوان بود (شرح گلشن راز، ص 434) اما چون از دستور خداوند سرپیچی نمود و به آدم سجده نکرد از بهشت رانده شد و به سمنان افتاد. (تفسیر طبری، ج 1، ص 53) بعد از آن، به کمک مار و طاووس به بهشت رفت و حوا را برای خوردن میوه ی ممنوعه فریفت. طبق برخی روایات، ابلیس در دهان یا بر سر ماری نشست و به بهشت رفت و طبق روایتی دیگر، به صورت ماری بر پای طاووس پیچید. از این رو پای طاووس زشت است. هم چنین در مورد طاووس ، گفته اند که او بوته ی گندم را به شیطان نشان داد و به کیفر این عمل از بهشت رانده شد. اما روایتی دیگر طاووس را از مرغان بهشتی معرفی می کند که در باغ بهشت موجب نزهت خاطر مومنان است. (تفسیر طبری ، ج 1، ص 48) در قصص الانبیاء آمده است که هر چهار تا به زمین افتاده اند پراکنده، آدم به سرندیب افتاد، حوا در جده (جده نام شهری است در عربستان. چون حضرت حوا در آن جا مدفون است جده نامیده شد) و طاووس در مرغزار هند و مار به کوه سرندیب، همه گریان و زاری کنان.
حضرت رسول (ص) به امیر مومنان (ع) فرمود: « ای علی! همانا خدا آدم را در هند فرود آورد و حوا را در جده و مار را در اصفهان و شیطان را در میسان (جایی مابین بصره و واسط) و در بهشت چیزی زیباتر از طاووس و مار نبود و برای مار چهار دست و پا بود مانند دست و پای شتر، پس شیطان در شکم مار داخل شد و آدم را فریب داد، خداوند بر مار خشم گرفت و پاهایش را انداخت و فرمود تو را خاک و راه رفتنت را بر شکم قرار دادم، خدا رحم نکند بر کسی که بر تو رحم کند.
خداوند بر طاووس خشم گرفت که طاووس شیطان را به درخت گندم راهنمایی کرد، پس صدای خوش طاووس و پاهایش را زشت گردانید.
ای علی ! هرگاه ماری در میان بار و بنه ی خود دیدی آن را نکش تا سه بار بیرون رود؛ اگر در مرتبه ی چهارم دیدی او را بکش که کافر است. ای علی! هر گاه ماری را در راه دیدی آن را بکش که من با جنیان پیمان بسته ام به صورت مار آشکار نشوند». (ترجمه ی بحارالانوار، ج 7، ص 74)

گیتی در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:

سلام به همه ی دوستان ادیبی که هنوز دغدغه ی شعر و ادب در وجودشان زنده است.
وقتی نظرات شماها رو می خوندم بی درنگ یاد اون ابیات جلال الدین افتادم که خویشاوندان مجنون ،حسن لیلی را به نقد گذاشته بودند .
جلال الدین تعبیر زیبایی به کار برده که در بسیاری از امور دنیای امروز ما، مصداق پیدا می کنه، کوزه ای که درونش یک چیز است اما هر کسی طعم متفاوتی از آن برداشت می کند .یکی شراب .یکی زهر .یکی عسل و و و
درود بر همه ی شما

الهیار در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:

در مصرع دوم بیت دوم
تا مِی شود انگور ما
صحیح است نباید پیوسته نوشته شود
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

ادهمی در ‫۱۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۲ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۰۷:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۳:

با سلام
در بیت یکی مانده به آخر ،مصراع دوم(مال خویش را از پیش بینی)
باید به جای (مال) از واژه ملال استفاده شود.
متشکرم
---
پاسخ: با تشکر، کلمهٔ اشتباه تایپ شده «مآل» است که تصحیح شد.

مسعود در ‫۱۴ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۳۷ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱- در مدح پیامبر اکرم محمد مصطفی‌(‌ص‌):

در بیت 56
راند قضا پیاپی‌کاجراست ای قدر
به نظرم اگر این‌طور بنویسید صحیح‌تر خواهد بود
راند قضا پیاپی‌که اجراست ای قدر
---
پاسخ: حذف های «که» در مواقعی که به کلمهٔ بعدی متصل خوانده می‌شود و سر هم نویسی آن متداول است و به خواندن درست شعر کمک می‌کند. انجام عکس این رویه، اولاً خواننده را به اشتباه می‌اندازد، ثانیاً خلاف رویهٔ متداول و سلیقه‌ای است. تغییری اعمال نشد.

مسعود در ‫۱۴ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ مرداد ۱۳۸۹، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱- در مدح پیامبر اکرم محمد مصطفی‌(‌ص‌):

سلام
در بیت 113
آن راکه افتحار دعا و ثنا بدوست
صحیح
آن راکه افتخار دعا و ثنا بدوست
افتخار صحیح است نه افتحار
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

۱
۵۳۴۴
۵۳۴۵
۵۳۴۶
۵۳۴۷
۵۳۴۸
۵۴۷۳