ما روی دل به خانه خمار کردهایم
محراب جان ز ابروی دلدار کردهایم
از بهر یک پیاله دردی، هزار بار
خود را گرو به خانه خمار کردهایم
بر بوی جرعهای که ز جامش به ما رسد
خود را چو خاک بر در او خوار کردهایم
سرمست رفتهایم و به بازارو جرعهوار
جانها نثار بر سر بازار کردهایم
قندیل را شکسته و پیمانه ساخته
تسبیح را گسسته و زنار کردهایم
زهاد تکیه بر عمل خویش کردهاند
ما اعتماد بر کرم یار کردهایم
صوفی مکن مجادله با ما، که پیش ازین
ما نیز ازین معامله بسیار کردهایم
امروز با تو نیست سر و کار ما که ما
عمر عزیز بر سر این کار کردهایم
افکندهایم بار سر از دوش در رهت
خود را بدین طریق سبکبار کردهایم
ای مدعی برندی سلمان چه میکنی؟
دعوی که ما به جرم خود اقرار کردهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عمیق احساسات عاشقانه و عارفانه پرداخته است. شاعر از دلباختگی و شیدایی خود نسبت به معشوق صحبت میکند و به قدسیت عشق اشاره دارد. او به فدای جان و مال خود برای یک جرعه محبت از محبوب میپردازد و احساس میکند که خود را به خاطر عشق به معشوق، خوار و سبکبار کرده است. شاعر به مقایسه خود با زهاد و صوفیان میپردازد و تأکید میکند که وابستگی و اعتماد او به محبت معشوق از عبادت و اعمال خود زاهدان بالاتر است. در نهایت، او بر سر این عشق و شیدایی عمر خود را هزینه کرده و به عبور از بار گناه و تعلقات دنیوی پرداخته است.
هوش مصنوعی: ما دل خود را به عشق و شوق نوشیدنی سپردهایم و جانمان را به زیبایی و محبت محبوب آراستهایم.
هوش مصنوعی: به خاطر یک لیوان درد و رنج، بارها و بارها خود را به عنوان گروگان در خانه شراب فروختهایم.
هوش مصنوعی: ما به خاطر عطر و بوی جرعهای که از جام محبوب به ما میرسد، خود را پایینتر از خاک در برابر او ذلیل کردهایم.
هوش مصنوعی: ما با حالتی سرمست و خوشحال به بازار رفتهایم و به شیوهای نمادین، عشق و احساسات خود را در میان مردم پخش کردهایم.
هوش مصنوعی: شما نور و زیبایی را از بین بردهاید و به جای آن، چیزهایی نامناسب و ناپسند ساختهاید. شما رابطههای معنوی را قطع کردهاید و به چیزهای بیمعنا روی آوردهاید.
هوش مصنوعی: زاهدان به کارهای خود تکیه کردهاند، اما ما به generosity و بخشش معشوق اعتماد کردهایم.
هوش مصنوعی: ای صوفی، با ما جروبحث نکن، چون ما هم پیش از این تجربههای زیادی در این زمینه داشتهایم.
هوش مصنوعی: امروز ما هیچ ارتباطی با تو نداریم زیرا ما عمر ارزشمند خود را برای این موضوع صرف کردهایم.
هوش مصنوعی: ما در راه تو، بار سنگین نگرانیها و مشکلات را از دوش خود برداشتیم و به این ترتیب، خود را سبک و آزاد کردهایم.
هوش مصنوعی: ای کسی که ادعایی بزرگ داری، سلمان! چه کاری را انجام میدهی؟ ما خود به اشتباهاتمان اعتراف کردهایم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون ما بکفر زلف تو اقرار کرده ایم
تسبیح و خرقه در سر زنّار کرده ایم
خلوت نشین کوی خرابات گشته ایم
تا خرقه رهن خانه خمار کرده ایم
شوریدگان حلقه ی زنجیر عشق را
[...]
ما حاصل از حیات رخ یار کردهایم
عهدی به یار بسته و اقرار کردهایم
منصور شد ز دولت عشق تو کار ما
بردار سر که عزم سر دار کردهایم
ما ملتفت به زهد ریایی نمیشویم
[...]
ما دین و دل فدای غم یار کرده ایم
جان را بعشق آن صنم ایثار کرده ایم
ما ترک لذت دو جهانی بعشق دل
بربوی وصل آن بت عیار کرده ایم
انکار عاشقی برما کفر و کافریست
[...]
صلح از فلک به دیدهٔ بیدار کردهایم
رو در صفا و پشت به زنگار کردهایم
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.