گنجور

حاشیه‌ها

مصطفی علیزاده در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

سلام
حرف خاصی ندارم

فقط خواستم بگم که این شعر آدمو آسمونی می کنه

مخصوصا بیت های:
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی
که صفایی ندهد آب تراب آلوده
___
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده

iraj-d در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

aga ya khanome aashenaa lotfan be robai 131 ham tavajoh konid

رضا در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۱:

کس بی کس تویی ما مونده بی کس

میلاد در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۵:۰۲ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱:

سلام به همگی واقعا پایگاه اینترنتی جالبی امیدوارم که همه ی ایرانی ها باهاش آشنا بشن

رضا در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳:

این قافله عمر عجب میگذرد

رضا در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۵۹:

بیت 9 "هله چون دوست به دستی"
"به دستی" باید باشد "بدستی" یعنی "بوده استی" یا "باشد".
کلا می گوید اگر یار باشد همه جا جای اوست.

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » مفردات » شمارهٔ ۹:

سرخی چشم کبوتر هیچ دانی زچیست
نامه ام میبرد و بر رنج دلم خون می گرید
فتحعلی شاه قاجار

ناشناس در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۳:۵۳ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » مفردات » شمارهٔ ۹:

سرخی چشم کبوتر هیچ دانی زچیست
نامه ام مبرد و بر رنج دلم خون می گرید
فتحعلی شاه قاجار

بیژن در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:

از مدیریت سایت برای جمع آوری یک کلکسیون ارزنده سپاسگزارم

وسام در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:

با سلام به همه دوستان عزیز
من واقعا نمی دونم چرا بعضی از دوستان عزیز اصرار به این دارند که قرآن رو با شراب مقایسه کنند و بگند که این از اون بهتره و یا بدتره، اخه دوستان محترم و ادیب مگه میشه یک کتاب رو با یک خوراکی مقایسه کرد حالا هر کتابی میخواد باشه و هر خوارکی میخواد باشه، کمی تعقل و تدبر کنید شما رو به خدا، در این رباعی، خیام هم به هیج وجه نمیخواسته که شراب رو با قرآن مقایسه کنه، چرا که اگر بنا بر مقایسه بین این دو باشه و به گفته بعضی دوستان خیام در این رباعی میخواسته بگه که شراب از قرآن خواندن بهتره پس باید بگم که خیلیها به جای اینکه هر روز عسل بخورند سیگار می کشند پس سیگار از عسل بهتره چون خیلیها هر روز سیگار می کشند ولی هر روز عسل نمیخورند، حالا خودتون قضاوت کنید، واقعا خیام که یک فیلسوف و ادیب و حکیم و ریاضی دان بوده میخواسته این نوع قیاس سطحی رو در رباعیش پیاده کنه، دوستان عزیز شما رو به خدا نه تعصب دینی داشته باشید و نه تعصب بی دینی.

کامران ندیمی در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۶:

در مصرع دوم جانم درست است نه"جایم" زیرا جان به لب میآید.

نیما در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین:

"طلب میکرد جایی دور از انبوه"
به نظر اشتباه تایپ شده

شاهرخ در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۱ : باز این چه شورش است که در خلق عالم است:

رعد صدای گریة خاموش
بوسه بر رگهای خونین بار گردن می‌زند زینب
وای از چشمان پرخون ودلش امشب
وای از این داغ دل در سینة مادر
وای از گمگشتة خونینْ تنِ پرپر
وای از دستان پرآب و لب عطشان
وای از آن کودکان مضطر و نالان
وای از ببریدن دست گرفته مشک
وای از چشمان عطشانی (پر تیری) که ریزد اشک
وای از افتادن سرو علم بر دوش
وای از داغش شکسته پشت و خون در جوش
وای از مردی، بزرگی، عزم، از هیبت
وای از حجب و حیا، از شرم، از غیرت
وای وای از دامن زهرا و بغض یاس
وای وای از یا اخا ادرک اخاک عباس
وای از جنگیدن شش ماهه در آغوش
وای از رعد صدای گریة خاموش
وای از رسوایی باطل به دست حق
وای از این حقنمایی در مصاف حق
وای از تیر سه شعبه در گلوی عشق
وای از پاشیدن خونها بسوی عشق
وای از رزمی مثال حیدر کرّار
وای از آن سینة صد چاک پر اسرار
وای وای از سینه‌ای در زیر زانویی
وای وای از زخمیِ محرابِ ابرویی
وای وای از خنجری بر روی نحر عشق
وای وای از خون جاری سوی نهر عشق
وای وای از سرخی شیب خضیب یار
وای وای از گونه‌های خاکی خونبار
وای از سمِّ سُتوران بر تن پاره
وای از دزدیدن پیراهن پاره
وای از قربانی و ذبح عظیم عشق
وای از سرمستی جان در شمیم عشق
وای از ذبح عظیم عالم امکان
وای از خون دل شاهنشه خوبان
وای وای از لشکرِ قوم لعین در صف
وای وای از کشتن یعسوب دین در طف
وای وای از کشتن یحیای دین بر تشت
وای از گستاخی این مردم بدبخت (سرمست)
وای وای از تازیانه بر تن پر تب
وای وای از داغ غربت، بر دل زینب
وای از طفل سه ساله، گمشده بر خاک
وای از نامردهای ظالمِ سفاک
وای از بی‌تابی سر در فراق تن
وای از قرآن ناطق بر سر آهن
وای وای از کاف و ها و یا و عین و صاد
وای وای از کربلا وز ربِّ بالمرصاد
وای وای از این هلاکت، از یزیدِ دون
وای وای از این عطش، از صبر دل در خون
وای وای از هدیة خون دلی آرام
وای وای از شام، وای از شام، وای از شام
وای وای از رومیان و حضرت داوود (ع)
وای از سفّاکی این مردم نابود
وای وای از خیزران بر دُرِّ دندانها
وای وای از تشت زرّین زیر گردنها
وای از کنج خرابه، تشنگی، سرما
وای از رأسی در آغوشی پر از غوغا
وای از بی‌تابی طفلی بدون باب
وای از خاموشی لب بر لب مهتاب
وای وای از ماتم کرّوبیان در عرش
وای وای از صبر زینب بر سرا و فرش
وای وای از آن شکمهای پر از فتنه
وای از رزق حلال مردم تشنه
وای وای از انتقام حق بدست یار
وای وای از انتقام قادرِ قهّار
وای وای از انتظار قائم قوّام
وای وای از گریة مهدی به صبح و شام
اربعین حسینی- صفر المحرم 1427
مصادف با آغاز بهار 1385

شاهرخ در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۶ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۰۹:۲۱ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » ترکیب‌بندها » شمارهٔ ۶ - در منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع):

دردهای برترین مظلوم‌ها
ای علی مرتضی شیرخدا
جسم تو آزردة از حق جدا
روح تو بالا به عرش خواهش است
ای که جانت باب شهر دانش است
ای که باب شهر علم و دانشی
ای که بالاتر ز عرش خواهشی
ای که در روز ولادت مادرت
حیدری نامید جان و پیکرت
ای که در کعبه تولد یافتی
در دل محراب حق جان باختی
ای علی مرتضی شیرخدا
جسم تو آزردة از حق جدا
کن شفاعت نزد رب العالمین
این گنهکار نگون بخت غمین
در سقیفه حق تو پامال (منکوب) شد
کوثرت در لای در بیمار (مضروب) شد
میخ چون پهلوی زهرا را شکست
تیغ هم بر حنجر اصغر نشست
مجتبی(ع) در خانه‌اش مسموم شد
ابن‌سفیان شادمان مسرور شد
گر حسین(ع) در کربلا گشته شهید
زان که فرزند تو بود و آن حمید
ظلمها بر زینب کبری رسید
خصم دون بر خیمه‌ها آتش کشید
شعله‌ها، زنجیرها، شلاقها
می‌خراشد چهرة سجادها


ای علی مرتضی شیرخدا
جسم تو آزردة از حق جدا
رنجها بر سینه‌ات بسیار بود
زانکه کوفی همرهت در کار (همرهی بدکار) بود
شیعه از نور رخت محروم شد
یادگار غربتت مظلوم شد
جان تو جای تمام دردها
زخمی بد عهدی نامردها
حال ما دریاب ای شیر خدا
شیعه‌ای هستیم از نورت جدا
کن شفاعت نزد رب العالمین
از تمام بندگان شرمگین
ای علی مرتضی شیرخدا
جسم تو آزردة از حق جدا
جان تو جان حسن جان حسین
جان زهرای بتول عالمین
بازگو با رب دعای عهد را
تا رهاند جان ما از دردها
تا نشاند دولت بیدارها
تا رساند مهدی غمخوارها
خرداد 76
بازنگری 8 تیر 85

حسین در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر:

با سلام
اولا که در مسلمان بودن حکیم توس شکی نیست
در مورد شیعه بودن هم احتمال زیاد از شیعیان بوده اند
و اینکه این اشعار مال فردوسی نیست
آخه اگه می تونستن ادای فردوسی را دربیارن
الان 2 نفر هم سبک مثنوی های فردوسی داشتیم

mehdi در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۳۸ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

لطفا این دو بیتی را اضافه کنید:
از سوی میر و شاه چو نومید شد دلم
زی‌ اهل طی لسان و عمامه روا شدم
از شاه زی‌ تقی‌ چنان بود رفتنم
کز بیم مور در دهن اژدها شدم

mehdi در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

لطفا این دو بیتی را اضافه کنید:
از سوی میر و شاه چون نومید شد دلم
زی‌ اهل طی لسان و عمامه روا شدم
از شاه زی‌ تقی‌ چنان بود رفتنم
کز بیم مور در دهن اژدها شدم

علی حاجی بلند در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۳۶ - جواب دادن هدهد بلبل را و اجازت دادن بلبل را:

بیت 3
شوش غ
جوش ص

علی حاجی بلند در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۱۷ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۳۵ - آمدن هدهد در نصیحت بلبل باو که راه بسی باریکست:

بیت 2
گله غ
کله ص
بیت 20
داری

علی حاجی بلند در ‫۱۴ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۵ اسفند ۱۳۸۹، ساعت ۱۴:۰۵ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۳۳ - مجادله کردن بلبل با موش خوار و جواب او:

بیت 8
آکنده ای
درست است

۱
۵۲۷۰
۵۲۷۱
۵۲۷۲
۵۲۷۳
۵۲۷۴
۵۴۷۳