گنجور

حاشیه‌گذاری‌های م سهرابی

م سهرابی 🌐


م سهرابی در ‫۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب ششم » داستانِ زن دیبا فروش و کفشگر:

درود دوباره.

یادم آمد که من این داستان را سال‌ها پیش در وبلاکگام آورده‌ام. از رویِ چاپِ استاد روشن.

پیوند به وبگاه بیرونی

مقایسه‌یِ دو متن نشان خواهد داد که متنِ مرجعِ شما مشکلات جدّی دارد.

م سهرابی در ‫۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۱۴ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب ششم » داستانِ زن دیبا فروش و کفشگر:

با درود.

1. ممکن است بفرمایید متن از چه چاپی برنوشته شده؟ نباید نسخه‌یِ مصحَّحِ محمّد روشن بوده باشد. 

2. جایی در داستان دیبافروش عباراتی سانسور شده! کارِ درستی نیست.

م سهرابی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۲:۴۶ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱:

به‌نظر می‌رسد که:
در بیتِ دوّم، «برشکسته» درست است؛ به‌قیاسِ «سرمه کرده» در مصراعِ دوّم.
در بیتِ سوّم، به‌جایِ «چوگان»، «چو کمان» درست است؛ بدونِ تردید؛ و بی‌نیاز از مراجعه به نسخه‌یِ معتبری از دیوان. (ضمناً، فاصله‌یِ میانِ «تیر» و «انداز» هم بی‌جاست.)
در بیتِ چهارم، «جنگ» درست است.

م سهرابی در ‫۱۱ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۹ - شکایت از روزگار:

در بیتِ سوّم، به‌نظرم به‌جایِ «آزاد»، «آزاده» درست باشد.
در رسم‌الخطِّ کهن، در برخی وجوهِ ترکیبی، هایِ غیرِ ملفوظ، از نگارش ساقط می‌شده؛ و احتمالاً این‌فقره نیز، از همان نوع باشد...
نه به‌جز سوسن ایچ آزاده‌ست
نه به‌جز ابر هست یک تن راد

م سهرابی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » هوشنگ » بخش ۲:

حضرتِ شازده کوچولوک!
فی‌الواقع،
ما نفهمیدیم باده چه ربطی به آتش می‌داشته بوده باشد!؟
می‌شود راهنمویی بفرمویید...

م سهرابی در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۶ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۶:

اشتباهِ تایپی، در مصرعِ نخست:
بر قصدِ ...
(کامنت را بعداً حذف بفرمایید. ممنون.)

م سهرابی در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۰۴:۴۵ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:

گزینشِ جنابِ حمیدرضا کاملاً نادرست است. (نمی‌فهمم چرا به‌جایِ مراجعه به اصلِ دیوان، و اگر به‌دسترس نباشد، مراجعه به شخصِ معتبرِ این زمینه، باید به نقلِ یک وبلاگ استناد کرد!؟). سخنِ درست همان است که دوستانِ عزیز بهرام طاهری، و آراس (به‌وجهِ تأیید و توضیح) آورده‌اند.
ای دوستان! خوهم که به‌نیکی دعایِ سیف
...
این وجهِ گونه‌ایِ زبان، که به‌گُمان‌ام –شاید!- در اشعارِ انوری هم نمونه‌هایی ازآن دیده باشم (؟)، چیزی نیست که باعثِ شگفتی، و ازآن بدتر موجبی از برایِ دست‌بردن در شعرِ شاعر باشد. باید توجّه داشته باشیم که ازین راه، یعنی ناشناختِ ریزه‌وارهایِ زبان و گونه‌هایِ آن، بسیار دست‌بردها و تغییراتِ به‌اصطلاح «شَدُرُسنا»یی در نظم و نثرِ کهنِ فارسی صورت گرفته که غالبِ قریب به اکثرِ آن، متأسّفانه از دیدِ بیشترینه‌یِ مصحّحان ما نیز (که خود اغلب دچارِ همان ناشناخت‌هایِ کهنه‌یِ کاتبان و نسخه‌پردازانِ ادوارِ پیش‌اند) پوشیده مانده است و می‌ماند.
(در این موضوع، عزیزانی را که به مقوله‌یِ نقد و تصحیحِ متون علاقه‌ای دارند، به مطالعه‌ی کتابِ بسیار ارزنده و بی‌نظیرِ استاد میرنجیب‌الله مایلِ هروی توصیه می‌کنم: "نقد و تصحیحِ متون"؛ و یا صورتِ گسترش‌یافته‌یِ آن، با عنوانِ "تاریخِ نسخه‌پردازی و تصحیحِ انتقادی نسخه‌های خطّی".)