مشتکی عنه در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۲۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
بابا اخرش نوشته با پوزش جوابی هم که نداده چقدر کم تحمل هستی شایسته
حکمة المتعالیه در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
شایسته ایشان جوابی داده بودند به تست؟ تنها پرسشی بود شما حق دارد گزینه دیگری انتخاب کنید
شایسته در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
شاید معنای ظاهری و اولیه این بیت به این صورت باشد که وقتی انسان فرزند شایسته ای نصیبش میشود باید دل از مهر زنی که آن فرزند را به بار آورده برید اما بزرگوارادر مصرع دوم واژه زنان به کار رفته و بصورت جمع پس معنای بیت باید به این صورت باشد که اگر خداوند به وسیله یک زن فرزندی به شما عطا نمود که شایسته بود پس شما هم دیگر در پی هوا و هوس با زنان دیگر نباش.روز زن خجسته باد و ای کاش حرف های زیبا تری در این روز برای بانوان داشتید . در ضمن پیشنهاد میکنم شما داستان زال و رودابه را مطالعه بفرمایید و در گفتار و رفتار کارکتری بنام سیندخت کاوش کنید و به همین صورت داستان فریدون را و چگونگی نگرش فردوسی به خرد بانوان ..
صنم در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹۰ - شنیدن آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی:
ان دمی را که نگفتم با خلیل. وان غمی را که نداند جبرئیل
وان دمی را که نداند جبرئیل. درست است
صافی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:
خانه عمر درست است
Soroush.s در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳:
سلام؛
توی کتاب "ادبیات پارسی 2" یک قسمت این شعر متفاوت با چیزیه که اینجا نوشته شده ...
اینجا گفتید:
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
"ز" خواب عاقبت "آگه" به بوی موی تو باشم
در حالی که توی اون کتاب گفته شده:
به خوابگاه عدم گر هزار سال بخسبم
"به" خواب عاقبت "آنگه" به بوی موی تو باشم
میخواستم بدونم متن اصلی شعر کدومه؟! ...
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۴۹ - در تحریص بر کم راندن شهوت و احتیاط در توالد و تناسل:
بدکاره به معنی ادم فاحشه است و فرصتی است که لغت های نا زیبا ی مهمی را تثبیت کنیم اول به اوستایی به فاحشه جهیک و یا جهیکا می گفته اند سپستر در پهلوی به فاحشه روسپیک می گفته اند که امروزه روسپی شده است و جهیک به جه بدل شده است و سپس جهده یعنی کسی که جه کند و زنا را جهمرزی می گفته اند و سپوختن را مرزیدن کلی لغت شد اما می بایست کسی بگوید ، با پوزش
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴۹:
مساوی می شود همگوشه به گفته فردوسی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲:
هژیر یعنی هوچیتر وان خوش چتر و خوش چهره باشد به لری به چهره چتر می گویند هنوز
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۴:
البته انچه که به معنی لاد گفته شد درست است مثلا بنلاد یعنی شالوده و نیز لادگر یعنی بنا و کلا لاد یعنی پایه و اساس ، اما رویهمرفته لامردون همان است که روشن کردم
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۴:
لا به معنی طرف در واژه lateral هم دیده می شود، دیگر کلمه ها به معنی طرف، سو و رون است مثل بیرون درون و وارون و نیز کلمه ور که بر عکس رون است در فارسی میانه بالا را بالاک و یا فرارون می گفته اند که باز رون دارد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۴:
به گفته های حمید برادرم بیفزایم که مهمانسرا در خانه لری را دیوه خان میگویند که همان دیوان خانه است و ان دو بخش دارد لا مردون و لا زنو و ان یعنی سمت مردان و سمت زنان ، درود به ملک مسعودی و درود به شیران زاگرس که همیشه سرباز ایران زمین بوده اند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
عیسی جان برای تو که بوی سهل شوشتری و حلاج می دهی تو که میدانی هرمزان چه نیک مردیست باید این شعر را دوست داشته باشی می فهمم به مردم پاک شوشتر درود به سهل به حلاج پاک به هرمزان فرزند دلیر شوشتر
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
جناب گوهری ارجمندم خیلی خوشحالم هنوز کسانی مانند شما داریم که شاهنامه از بر می کنند باید بیفزایم که من هم شنیده ام ولی رستم از رست به معنی روییدن و نسل نیز هست ز تهم با زبر نخست و دوم به معنی کسی است که نیک و استوار روییده است.
عیسی سجادی از شوشتر در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۳ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
مصرع چهارم / آزار مجوی تا نیازارندت درست است لطفا اصلاح فرمایید
همیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۰۴:
در مورد «لامرد»:
لامردون، این کلمه در زبان لری به کنار وگوشه خیمه چادر نشینان اطلاق میشود. بابا طاهر عریان شاعر شوریده لامرد را به معنی مکان دور دست و دوست داشتنی آورده است:
به لامـردم مکان دلبـرم بی
سخنهای خوشش اندربرم بی
اگر شاهم ببخشد ملک شیراز
همان بهتر که دلبر در برم بی
این کلمه درزبان لری به پیشخوان و عیان نشین چادرگفته میشود.
چنانکه ملک مسعودی در تصنیفی به زبان لری چنین می خواند:
سواری ز دیر ایا اردیش ودنیش
لامردون فرش کنین سی بنشینش
یعنی پیشخوان خیمه را برای سوار کاری که با ادویش از دور در حال آمدن است فرش کنید.
لامرتن از نظر زبان شناسی لامرد را یک کلمه مرکب ذر زبان پهلوی می دانند که از ترکیب لاد به معنی پایه شالوده با کلمه مرتن به معنی زنده وجاوید به وجود آمده وبه معنی قله فتح شدنی می باشد.
به نقل از:
پیوند به وبگاه بیرونی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
اقای اردستانی رهی یعنی رونده و نیز بنده و رهیگی یعنی بندگی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
ناب اوستایی است از اناپا که اپا همان اب است و ان منفی أش کرده است به گفته دوستی ناییده شده است و ناب یعنی بی اب و برای بسیاری چیز ها بی أبشان سارا و خالص تر است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۷:
لاش یعنی غارت اسدی انرا دیده است و گفته لاش به زبان مرغزی غارت است فقط یک بار در شاهنامه امده است
الرسوم و المعانی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴: