صغری در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۶ - ماده تاریخ (رحمان لایموت = ۷۸۶):
من معنی شعر رو نفهمیدم
علی ر در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
به نظرم
من چرا ملک جهان را به جویی نفروشم
بیشتر جور در می اد
چون مثلا در مصرع
تو مرا بین که در این کار به جان میکوشم
حافظ در تلاش خودش در طلب لب جانان از جان مایه گذاشته
و اینجا هم می گوید برای رسیدن به جانان ملک جهان که به عنوان یک مانع است به جویی می فروشد و از ان دل می کند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۳:
حالاکه نام ابوعلی امد باید گفت او گام های تزکیه را دو گام می بیند اول تخلیه و سپس تحلیه البته نامه او عربی نگاشته شده تخلیه یعنی خالی شدن از خودپرستی و تحلیه یعنی اراستن خود به صفت و ستای نیکی و گزیدگی اینجا مولانا نی انبان را مثال از خود خالی بودن می داند و نیز نی را و او تهیگی را پیشگفتار سرودن و سخنوری میداند
مجتبی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۹ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:
در مصرع سوم ره درست تر از راه به نظر میرسد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۳:
بسته باشم یعنی فتوحی و فراخی مرا نباشد و أنا فتحنا لک فتح المبینا
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶۳:
جالینوس همان است که سیاه رگ میانی سر از نام اوست gallen نام دارد و ابوعلی سینا فرزانه دردانه گیتی فیلسوف و عارف وپزشک و وزیر دوره خود بود بر هر دوان درود ،ابوعلی از میان ایرانیان کندای دیروز وامروز ماست تا جایی که دانایان خود را با او برابری میدهد می سنجند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
انچه که بر و نتیجه روش خردمندانه یزدانشناخت است تنزیه و پاک دانست خداوند می باشد و لی در رازوری و عرفان تشبیه و همانند سازی خداوند رخ می نماید که همگان را نمی زیبدو خوش نمی اید انجام کار اینکه خردمندان میفرمایند حاصل کار خردمندی تا اینجاست که خدای را پاک دانست از هر چیزو اندیشه مان از این بتر نمی رود و حاصل رازوری را که نمی توان گفت مگر به شطح و تامات و بر ایشان ان برفت که بر حلاج و شهاب سهروردی و عین القضاة باری هردو را میتوانیم بپذیریم اما باز هم خواهم اندیشید حمید رضا جان
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۵:
قصد و رایم از سهراب سالار سخن شعر سپید است نه سهراب گرد پوهر رستم بر هر دوشان درود
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱۵:
ناهار یعنی ناشتا و خوراک نخو رده اما واژه زیبایی دیگر را در داستان بیژن به کار برده است و ان ناچران است و انهم یعنی نخورده وقتی خوب نگاه کنیم امروز هم به خوردنی های شبانگاه در مهمانی شبچره می گوییم . سهراب می فرماید کسی بیاید خستگی هایم را بچرد و بدین ترتیب بوسیدن دلدار را به چریدن اهوان مانسته است . زهی شکر پارسی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
چرب دست را برای هنر مند وانکس که می نگارد و یا انکس که ترفندی می داند به کار میبریم و چیر دست و چیره دست را برای کسی که پیروز از کارها بیرون میاید و نیز انکس که کنترل بر انجام کاری دارد مثلا غلبه عربی را چیرگی ترجمه کرده اند و فعل چیر شدن را برای مسلط شدن دیده ام ولی بهر سو نیک به هم نزدیک هستند استاد عبد الحسین نوشین در کتاب واژه نامک چرب دست را اورده و برای روشنگری در پیش ان نوشته همان چیره دست و ماهر وازموده می باشد و همین بیت را هم اورده است و نیز چرب گوی را اورده و نوشته خود اشکار است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴:
اقای طباطبایی وجود پیران فرزانه برنایان را یار مندی می کند درود به شما به شما نیاز داریم
اروین در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۰ - دیدن خواجه غلام خود را سپید و ناشناختن کی اوست و گفتن کی غلام مرا تو کشتهای خونت گرفت و خدا ترا به دست من انداخت:
مولانا و سعدی و عطار ووووو همه سنی هستند
اسد طباطبائی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۴:
این شعر در کتابهای ابتدائی در سالهای 1321-1327 بنام ناصر خسرو قبادیانی درج بود و ما بایستی آنرا از حفظ میکردیم. من 77 ساله هنوز آنرا از حفظ میخوانم. آنچه در دیوان قصائد آمده کوتاه و نادرست است مانند بسیاری دیگر از حاشیه ها.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
دخش را به مناسبت نقش توضیح گذاشتم
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:
انچه بر اسبان روسی( مسابقه ای) به عنوان نشانه می گذاشته اند دخش یا دخشه می گفتند ، روسی از روسیدن به معنی مسابقه دادن است در لری به اسب مسابقه ای و تیز تگ روسی می گوییم از این کلمه در فارسی چیزی نمانده است ولی در انگلیسی racing یعنی روسیدن همریشه هستند ونه اقتباسی ، دخش را استاد ملایری به عنوان brand گذاشته است که در فرهنگنامه اخترفیزیک روی اینترنت ایشان دیده ام
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:
حمید رضای نازنین با جان و دل می کوشم همیشه اینجا دارم میخوانم و دلباخته دانایانی مانند تو هستم
الرسوم و المعانی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۵۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹:
به نوشته صادق هدایت در داستان کوتاه اکار یا بیکار معنی impotence هم می داده است
علیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
البته باید یاد آو ر شد که اینهانگاه فردوسی به زن نیستو نگاه جامعه به زن هستش در واقع که فردوسی این نگاه رو به صورت کاملا واقع گرایانه ثبت کرده
علیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۳۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۴:
شایسته جان ما را بیش از این خجل نکن چرا که باید به عرضتون برسونم که رودابه با نیرنگ با زال خلوت میکنه.عزیزم بیت های از این دست در شاهنامه یکی دوتا نیست که بتونیم همه اونهارو انکار کنیم یا حتی توجیه!گردآفرید سهراب رو با نیرنگ فریب میده ،سودابه که در یک اقدام غیر انسانی به ناپسری خود نظر داره و کلا کلکسیونی از حیله و دروغه،منیژه هوس بازه و بیژنو بیهوش میکنه،همای که فرزندشو به آب میندازه،گلنار خیانتکاره ومالکه هوسباز،خاتون هم که ابلهه و جاعل،اما پیشنهاد من به شما و دیگر دوستان خوب گنجوری ام کتابی بسیار خواندنی با عنوان حماسه ملیست درباره مقام زن ها در شاهنامه
مازیار در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، پنجشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴۰: