امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
از در رازوری هم که ببینیم سر حلقه عرفان جنید بغدادی نهاوندی است و شیخ شبلی خوارزمی و حلاج شوشتری و عین القضاة همدانی و سهروردی کبیر زنجانی ، ابو حیان شیرازی و شیخ خرقانی قومسی ابراهیم ادهم بلخی و نجم الدین کبری خوارزمی و امام محمد غزالی و ابوعلی و البته اینها فارسی نیکی میدانسته اند و اینکه کلمه ای فارسی در عرفان کاربرد داشته باشد شگفت نیست إیرانیها شیفته عرفان بوده اند و با امدن جناب ختمی مرتبت محمد مصطفی ازاده وار اسلام اورد ند و چون عرفان نگاه نرم تری به سر زمین های گشوده شده داشت گیرایی بیشتری هم ایجاد میکرده البته و کشته شدن عین القضاة و سهروردی و منصور حلاج و ابن مقفع حکایت از سخت گیری امویان و عباسیان به هرگونه تفسیر از قران دارد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
علی جان بدلیل دیریازی و کهنی پارسی همه کلمات به دری نیستند و ممکنست ریشه های پیشین تری بشود برایشان جست بویژه اگر در زبانهای دیگر هندی اروپایی مانندی برایشان بیا بیم مثلا عشق ریشه عربی ندارد اما مفسر ان عزیز لطف می کنند و می گویند از گیاه عشقه است که انگل گیاهان دیگر است اما عشق فارسی است به معنی مراقبت کردن و نگهداری کردن و به زبانهای اسلاوی هنوز همین معنی را میدهد و به عربی حب را داریم و به غرام و عشق کاربری ندارد زیاد ولی بازار تفسیر و زند نویسی همیشه داغ است، برای این هم نگاهی به فرهنگ اختر فیزیک دکتر حیدری ملایری بیاندازید، سپاس از دقت شما
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
علی کریمی نازنینم به کتاب دیوان شمس به گزینش شفیع کدکنی بزرگوار نگاهی بنداز ید می پذیرد از من
مبلاد در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - هم در آن موضوع و توسل به خواجه بونصر:
شخصی به هزار غم گرفتارم......
شعر جاودانی برای تمام نسل ها
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
علی جان ریشه واژه خرابات دقیقا همان خور_اباد است یعنی جایگاه خورشیدونمونه دیگر کاربرد خور در وازه خراسان است .برای آگاهی بیشتر میتوانید ریشه واژه خرابات را روی نت جست و جو کنید
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۴ - انکار کردن هفتاد حکیم سخن هرمس را و هلاک شدن ایشان:
یافه به معنی دسته ای محصول است که برداشت شده و بیشتر برای گندم و جو کاربرد دارد .کتابی خواندنی با عنوان سنگی بر روی یافه است که درباره دوشیزگانیست که قبل از سن ازدواج برای ازدواج با پسری نشان میشوند در اصطلاح که عنوان کتاب اشاره ایست به سنگی که روی یافه ها میگذارند تا باد آنها را نبرد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید و قطعات عربی » شعر ۲ - یمدح نورالدین بن صیاد:
مصرف یعنی گساردن به فارسی و به عربی یعنی بانک و خزانه دار می شود کهبد
علی کریمی در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
(در پاسخ به امین کیخا که خرابات را خورآباد دانسته بود)
خرابات : میخانه ، میکده مقام و مرتبة ویرانی عادات نفسانی .
میکده ها و قمارخانه ها چون غیر قانونی بوده و در بیرن شهر و ویرانه ها بنا میشده و شاید ازین جهت که ویران کننده زندگی بوده به خرابات مشهور شده
اما برای خورآباد سند معتبری نیافتم
و در عرفان هم که منظور از خرابات مقام و مرتبة ویرانی عادات نفسانی است.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۱۴ - انکار کردن هفتاد حکیم سخن هرمس را و هلاک شدن ایشان:
جنبا ندن را طیان شاعر پارسی گوی کهن لاندن به کار برده است مثلا
با دفتر أشعار بر خواجه شدم دی. من شعر همی خواندم او ریش همی لاند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:
شکم باره را ابو شکور بلخی رژد اورده و شکمبارگی میشود رژدی و لغت دیگر ان گلوبندگی یعنی بنده گلو
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۳:
فطر به معنی پاره کردن فارسی است و در دیگر معانی عربی است
خسروی نوشته خود براورد و باز ویران کرد. خود طرازید و خود بفترد
بیت دوم یعنی خود ترازید و اراست و خود پاره کرد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:
لایق بجز سزاوار کلمه دیگری هم دارد و ان نورد است و نالایق می شود نانورد
کسایی می فرماید
نانوردیم وخوار واین نه شگفت که بن خار نیست وردنورد
وردنورد هم یعنی شایسته گل و ورد فارسی است و به عربی رفته است
دکتر امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
عمیقا مراتب نارضایتی خود را از توهین کسی که خودش رابه دروغ دکتر نامیده إبراز میکنم
دکتر امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
من از ترجمه شدن شعر شهریار هر چند به نانکویی و ناخوبی پشتیبانی می کنم مترجم تکاپوی خود را کرده باید دیگران به بهبودی اش بپردازند وگر نه من در اهواز و خوزستان چگونه شعر اذری یاد بگیرم مگرنه باید همه برای درک ودریافت بهتر هم بکوشیم، اینکه شعر اذری مضامین نا بازگفتنی دارد درست ، اما باید تلاش کرد و برای مردمی که اذری برایشان دوریاب است ترجمه کرد
ناشناس در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۶:
موسسه مالی زیبای فرشتگان با مدیر قاطع ولی خیلی مهربان با بیش از 330 شعبه در خدمت مردم عزیز
دکتر امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
اذربایجان سر پر افتخار و تاج سر ایران است و شاعر هایش همیشه بهترین پارسی را سروده اند از نظامی گنجه ای تا خاقانی شروانی و دیگرانی که نام بردن از همه امکان پذیر نیست البته شهریار هم ازبهترین شاعران پارسی گو و اذری است و همین بس که نخستین فرهنگ نامه فارسی را که بدست ما رسیده است از اسدی توسی به نام مردم اذربایجان نگاشته شده است ، کسی که لقب دکتر به خودش میدهد باید شرافت و بزرگی دوست داشتن همه مردم بدون توزش و تعصب را داشته باشد درود بر پاکی و سادگی اذری ها با همه هوش و زیبایی که برای ما به ارمغان دارند . کوچک همه اذری های هم میهنم هستم
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:
ستاخ یعنی شاخ بر رسته نو پس می شود نوشت شاخ و ستاخ (اسدی توسی)
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:
سلامت عربی است و در فارسی روایی یافته است اما چند لغت دیگر برای سلامت هم داریم یکی درواخ است که معنی درست می دهد و البته سلامت اسدی انرا بجای نقاهت بکار برده است مثلا چون بیمار از بیماری برگذشت درواخ شده است و نیز نوشته که بدو گمان بد مبر که او درواخ است یعنی درست و پاک اینجا. تندر ستی را هم همه میدانند
ناشناس در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱:
مصراع نخست از نخستین بیت را دو گونه می توان خواند:
1- معنای مستقیم به گونه خبری یعنی این همان شبی است که اهل خلوت نشانی داده اند
2- خطاب و مژده یعنی ای اهل خلوت! این همان شبی است که ذکر خیرش رفته است
farbod در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۰: