محسن در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۸۸:
ضمن پوزش از غلط تایپی در حاشیه بدلیل شتاب در تایپ آن ، در مصرع سوم " هفت چرخ " صحیح است .
محسن در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۸۸:
در مصرع سوم " هفت چرخ "سحیخ است .
علی جمشیدی در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:
بیت اول:
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از (وز) سر پیمان گذشت بر سر پیمانه شد
بیت چهارم:
راهزن درست است
بیت آخر:
منزل حافظ کنون بارگه کبریاست ...
عبدالرضا کوهی در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
زنده باد شعرو ادبیات فارسی،تشکر میکنم از متولیان امر
امیر در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۶:
من یه بیت دیگه هم از این غزل شنیدم که اینجا نیست:
ترک خور و خفتن گو رو دین حقیقی جو / تا میر ابد باشی بی رسمک و آیینک
صحت و سقمش رو نمی دونم دوستان اگر اطلاعی دارن اینجا بگن، ممنون
ناشناس در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۱:
یکی پیر بد نامش آزاد سرو
دادا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:
مصرع دوم در این در گاه میبینم که سر بر اسمان دارد چیست
که استاد ناظری هم میخونش در کتابها نیست
کلا این بیت نیست
اگر بنویسد و توضیح دهید ممنون میشم
سپاس و درود فراوان
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸:
ابوریحان بیرونی در التفهیم بجای بدر ماه پر ،اورده است و اسدی توسی در گرشاسپنامه ماه ناکاسته
علی در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۰ - بیان سبب فصاحت و بسیارگویی آن فضول به خدمت رسول علیهالسلام:
سلام
من به صورت اتفاقی این شعر رو دیدم و فکر میکنم درستش این باشه:
باده نی در هر سری شر میکند
آنچــنان را آنچــنانتــر مـــیکـــند
.
گر خـورد عـاقـل نکـو فر میشـود
ور خـورد بـد خـوی بـدتـر میشود
.
لیک چـون اغـلب بـدند و ناپـسـند
بـر هـمه مـی را مـحــرم کــردهاند
.
تا همینجا به یاد دارم و بی شک شما از من بهتر میدانید که این شعری که در سایت نوشته شده، مبهم است:
گر بود عاقل نکو فر میشود
.
ما در مورد می صحبت میکنیم پس از «بودن»نمیشود سخن گفت.
فرهاد میریانی در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
سینای عزیز و برادر مسلمان سنی من،
سواد مرز نمیشناسد و همه ما تا آن بینهایت فاصله ها داریم. اجازه دهید من بیسواد هم مشارکت کنم و از شما بیاموزم ولی دیگران را بیسواد خواندن ممکن است بعد از چندی خود شما را نیز بیازارد همچنانکه دل دیگران با گفته شما آزرده میشود.
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۸:
روزی که از خیابانی بگذشتمی تویوتایی بدیدمی که به ضربت موتور فرزند درویشی مبتلا گشته بود و جمله عرض ان به ملاکمه موتور سوار ریخته بودی بیچاره راننده پیاده شد و از حال موتور سوار پرسیدن گرفت سپس به مشاهدت انچه بر تویوتا برفته بود مشغول گشت حالیا درویشانی چند گرد امدند و چون گزمه امدی با هم سوگند خوردندی که تویوتا دیگر سو برفتی و این بیچاره بینوا را زیر بگرفتی گزمه بگفتی خدایتان نان ببراد که دروغتان نان بریده است و این حکایت از ان اوردم که بدایند جمله مردم با تعصب جانب داری مستمندان کنند و این همیشه راست نیاید
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۸:
در پیوستن یعنی انجام دادن
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۵۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۴:
کم پیش می اید روشنگری رسته بسنده نباشد، اما دنباله چنین است پس از اینکه کور شد به دادگاهی رفتند و دادگاه حکم داد که اگر نادان نبود به نزد پزشک دام نمیرفت و هیچ تاوانی ندارد و به او چیزی پرداخت نشد و ادم دانا به پست و فرومایگان کار بزرگان را نمی دهد مانند حصیر بافان که اگر چه کارشان بافندگی است انها را به کارگاه ابریشم بافی نمیبرند
نازنین در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۴:
سلام لطفا اگر میشه تفسیر این حکایت را کامل کنید.
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینش آفتاب:
ویروک هم به همان وزن از ویر به معنی فکر است و به کردی اول فیروک شده است و به عربی سپستر فکر شده
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - گفتار اندر آفرینش آفتاب:
فروغ در اصل پیروک است و ان نور باشد ولی رون هم معنی نور میداده است ولی باشگون شده است pyro یعنی حرارت به لاتین اما مطمئن نیستم همستاک باشند
مجتبی محمدی در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۶:
به نظر می رسد در مصراع اول "می" نخست "باده" و "می" ثانی مربوط به آرد باشد یعنی"می آرد" پس "مردمی" صحیح به نظر نمی رسد،در مرد مصرع دوم باید گفته شود:شمس قیس این بیت را اشتباه خوانده است ،مصرع دوم را "وازاده "خوانده که وزن شعر را مختل می کند،لذا باید به صورت مدرج گونه خوانده شود،یعنی "پدید و آزاده" نه "وازاده" و اختیار شعری هم نیست.اینگونه وزن شعر نیز درست می آید.به نقل از دکتر نوریان.
از جان جانانم در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:
سلام ...
این هم مهر محکمی بر دهان تاریک فکران افراطی و متعصب که با عقل فکر نمیکنن ... مولوی از پاکان و مقربان این مذهب سراسر زیباییست ... از عاشقان سفره ی رسول(ص) و مولا (ع) و اهل بیت پاک و مطهر....
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۴ - بقیهٔ عمارت کردن سلیمان علیهالسلام مسجد اقصی را به تعلیم و وحی خدا جهت حکمتهایی کی او داند و معاونت ملایکه و دیو و پری و آدمی آشکارا:
غول معناهای زیادی دارد به معنی ستورگاه بی تاق وسقف ویا خباک و نیز به معنی گوش وان با لغت فرانسوی گوش هممانندگی فراوان دارد و غولک و یا کولک که همان قلک است که أنبار معنی میدهد ولی اینجا معنی دیگری میدهد ، به لری امروز غول قاچ معنی میدهد مثلا غول خربزه
امین کیخا در ۱۲ سال قبل، شنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۶: