روزگاریست سخت بی فریاد
کس گرفتار روزگار مباد
شیر بینم شده متابع رنگ
باز بینم شده مسخر خاد
نه به جز سوسن ایچ آزادست
نه به جز ابر هست یک تن راد
نه بگفتم نکو معاذالله
این سخن را قوی نیامد لاد
مهترانند مفضل و هر یک
اندر افضال جاودانه زیاد
نیست گیتی به جز شگفتی و نیز
کار من بین که چون شگفت افتاد
صد در افزون زدم به دست هنر
که به من بر فلک یکی نگشاد
در زمان گردد آتش و انگشت
گر بگیرم به کف گل و شمشاد
بار اندوه پشت من بشکست
بشکند چون دو تا کنی پولاد
نشنود دل اگر بوم خاموش
نکند سود اگر کنم فریاد
گرچه اسلاف من بزرگانند
هر یک اندر هنر همه استاد
نسبت از خویشتن کنم چو گهر
نه چو خاکسترم کز آتش زاد
چون بد و نیک روزگار همی
بگذرد این چو خاک و آن چون باد
نز بد او به دل شوم غمگین
نه ز نیکش به طبع باشم شاد
این جهان پایدار نیست بدان
که بر آبش نهاده شد بنیاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از مشکلات و سختیهای زندگی میگوید و به ناله و فریادهای بیفایده اشاره میکند. او به وضعیت بد جامعه و زیر سلطه بودن نمادهایی چون شیر و باز اشاره میکند که به نوعی نشاندهندهی ضعف و ذلت است. شاعر در مییابد که در این جهان هیچ چیزی پایدار نیست و همه چیز گذراست. او میگوید که در این وضعیت، حتی بزرگانی که به هنر و فضیلت معروفند، هم نمیتوانند او را نجات دهند. در نهایت، او به آرامش و بیتوجهی نسبت به خوب و بد روزگار میرسد و معتقد است که بنیاد این جهان بر آب نهاده شده و هیچ چیز ثابت نیست.
هوش مصنوعی: در این دوران، شرایط به شدت دشواری وجود دارد و هیچ کس برای کمک به دیگران فریاد نمیزند، امیدوارم که این وضعیت ادامه پیدا نکند.
هوش مصنوعی: من شیر را میبینم که به رنگی خاص در آمده و اطراف من مانند یک بازیچه است.
هوش مصنوعی: یعنی هیچ چیز دیگری جز سوسن آزاد نیست و هیچکس جز ابر وجود ندارد.
هوش مصنوعی: من هرگز نگفتم که این حرف درست است، معاذالله، بلکه این سخن به قدری ضعیف است که حتی نمیتوان به آن اعتنا کرد.
هوش مصنوعی: بزرگان و پیشوایان هر یک در نعمتها و فضیلتهای پایدار و ماندگار جایگاه ویژهای دارند.
هوش مصنوعی: جهان جز حیرت و شگفتی چیز دیگری نیست و به کار من نگاه کن که چگونه وقتی شگفتی به وقوع میپیوندد، عمل میکنم.
هوش مصنوعی: به اندازه صد در به وسیله هنرم، تلاش کردم، اما با وجود این، هیچ یک از درهای آسمان به روی من باز نشد.
هوش مصنوعی: اگر زمان بگذرد و آتش به وجود آید، هرگاه انگشتانم را به گل و شمشاد بزنم، نشاندهندهای از زیبایی و لطافت طبیعت خواهد بود.
هوش مصنوعی: بار سنگین غم که بر دوشم بود، حالا دیگر از بین رفته و به دلیل قوت ارادهام، به راحتی میتوانم با دو دسته کار سخت مقابله کنم.
هوش مصنوعی: اگر دل آدم سکوت کند، فایدهای نخواهد داشت حتی اگر فریاد هم بزند.
هوش مصنوعی: اگرچه ن ancestors من افراد بزرگ و با استعداد هستند، اما هر یک از آنها در هنر خاصی خود استاد و ماهر بودهاند.
هوش مصنوعی: من نسبت به خودم مانند مروارید عمل میکنم، نه مانند خاکستر. زیرا خاکستر از آتش به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: روزگار با بدیها و خوبیهایش به سرعت میگذرد؛ همانطور که خاک بر زمین میماند و مانند باد به سرعت در حرکت است.
هوش مصنوعی: اگر از بدی او به دل غمگین شوم، از نیکیاش نیز به راحتی خوشحال نخواهم شد.
هوش مصنوعی: این دنیا دوام و ثبات ندارد، چون شالودهاش بر روی آب گذاشته شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
شاد زی با سیاهچشمان، شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده شادمان بباید بود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعدموی غالیهبوی
[...]
هر که بود از یمین دولت شاد
دل بمهر جمال ملت داد
هر که او حق نعمتش بشناخت
میر مارا نوید خدمت داد
طاعت آن ملک بجا آورد
[...]
پادشاهی برفت پاک سرشت
پادشاهی نشست حورنژاد
از برفته همه جهان غمگین
وز نشسته همه جهان دلشاد
گر چراغی ز پیشِ ما برداشت
[...]
آن شنیدی که حیدر کرار
کافران کشت و قلعه ها بگشاد
تا نداد او دو قرص نان جوین
هفده آیت خداش نفرستاد
خاص خسرو رشید باقی باد
که جهان را جمال باقی باد
خاص خسرو رشید باقی باد
که جهان را جمال باقی باد
خاص خسرو رشید باقی داد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.