گنجور

حاشیه‌ها

یعقوب عباسی اقدم (دوزدوزانی) در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۶ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:

باسلام از همه و تشکر ودرود می فرستم.ازآنجا که نژادپرستیی در دیین اسلام نفی شده بنده هم شیعه هستم و فرزند دیاری بامردمی که در سر نوشتش جای تولدی براو مقدّراست ونمیتواند انکار کند اما دلیل نیست که دیگر سرزمینهارا کمرنگ جلوه بدیم جززادگاه خودمون بنابراین همه جای این کره خاکی محترم است...مثل شهراقبال لاهوری ..ویا دعبل خزائی که شعر اهل بیت می سرود هم خودشونرو وهم وطن اونهارو دوست داریم واین موجب وحدت است وتداوم همدلی ودال بر ادعایمان خواهد ماندشهریار هم شاعربزرگ این کره خاکی درعصر مابوده وحتی پلی بود بین زمان حافظ وامروزبا زبانهای روشن وآشکار ومتنوع..با احترام

دکتور ق. مصلح در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

در آغاز مصرع دوم بیت دوم ، در کلمه ی "شسته" حرف "ت" اتفاقاً شسته شده. و به "شسه" تبدیل گردیده، اصل مصرع چنین است:
"شسته ست گویی آن گل خودرو به باغ پا"
درود بر شما، پیروز باشید؛

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

درود به آذر دیماهی نیکوگزین

حیدر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۴ - هفتاد سالگی:

استاد شهریار تنها شاعریست که ایجازش سیل اشک بر مردم دیده ام می گشاید چنانکه از خواندن آن در جمع دوری میکنم و تنها شعر خلوت من است. روح این استاد شاد که الحق سوز دلش آتش به عالم می زند.

آذر دیماهی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶:

سلام خدمت هم میهنانم
این شعر زیبا به نظر من وصف حال عاقلان و عاشقان است.
لازم به توضیح است که انسان در زندگی همواره با 2 پله روبرو است " عشق و عقل" که از هم تفکیک شدنی نبوده و باهم در ارتباط هستند اما اطلاعات بدست آمده برروی هر پله مستقیما به درد پله دیگر نمیخورد. دنیای عشق دنیای بی ابزاری و اشراق و الهام است که ورود به آن نیازمند تعقل و سپس جدا شدن از تعقل است ( همچون چتر بازی که برای رفتن به ارتفاع نیازمند استفاده از هواپیما است اما برای انجام چتر بازی در فضا، باید از هواپیما جدا شود) و دنیای عقل، ابزارمند بوده، محل بررسی و استدلال آنچه که از دنیای اشراق بدست آمده.
به هر روی، بنای آرزو ساختن ناشی از عقل است و لزوم شرکت در بزم عشاق، رها شدن از وابستگیهاست.
در بیت دوم اشاره دارد به اینکه توانسته با هوشمندی ارتباط عقل و عشق و تعادل بین آنها را حفظ کند (شاید گفته شود از خیر عقل گذشته که در اینصورت مجنون می گشته که اشاره ای بدان ندارد) با این بیان که یک روز به کار حل مسئله و عقلانیت پرداخته و روز دگر به می نوشان از خم وحدت الهی درس ایجاد تعادل بین واقعیت و حقیقت میداده است. (رندان آناند که سر در ابرها دارند و پا بر روی زمین و از هردو بهره می گیرند)
در بیت سوم بنظر من، ظاهر بینی اشخاص را بیان میکند. چون کیفیت عبادت عارف قابل مشاهده و اندازه گیری در چشم ایشان نبوده و گمان می کرده اند که عبادت صرفا در حرکات فیزیکی است، پس برای حفظ ظاهر او تلاش کرده اند.
در بیت چهارم نیز حرکت از ظاهر به باطن را بیان فرموده و اینکه در این دنیای مجازی خوشبحال آنانکه لذت عشق حقیقی را درک کرده اند. دراینصورت علتی برای غم خوردن وجود ندارد.
در بیت آخر مجددا تفاوت عاقل و عاشق را بازگو می کند:
"بشوی اوراق اگر همدرس مایی + که درس عشق در دفتر نباشد"

قاسم جابری پور در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دهم در مناجات و ختم کتاب » بخش ۴ - حکایت:

توضیخات دانشمند گرانمایه آقای بهالدین خرمشاهی را بر اواخر سوره یوسف میخواندم که این بیت را دیدم (بر این بی‌بضاعت ببخش ای عزیز). ]ن را گوگل کردم و به این سایت ارجمند که از مدیریت آن بسیار سپاسگزارم رسیدم.

amir در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۷۵:

بسیار زیبا بود ممنون

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

برای نمونه عربی لغت رش به معنی ریختن که از فارسی گرفته است واژه رشاش به معنی تیربار را داریم که در واقع بسیار تیر ریزنده می شود .

ناشناس در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۲۵۱:

kuygg

علی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۰:

ما در درون سینه هوایی نهفته ایم
بر باد اگر رود دل ما زان هوا رود

مهدی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

پیشنهاد میکنم موسیقی سنتی این شعر رو از گروه شمس گوش بدید !

اردشیر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷:

دوستان سلام ، غالیه به چه معنی است ، اگر إمکان دارد با مثال توضیح دهید ، سپاسگزارم.

سمیرا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹۲:

به گمانم در بیت یک، «شب هجرانت، ای دلبر» نیازی به ویرگول ندارد و با توجه به وزن شعر، باید بدون مکث خوانده شود.

اردشیر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:

دوستان سلام ، پرسشی دارم ، غالیه به چه معنی است؟

تاوتک در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

خامکار و خامکاری و خامکارانه هم داریم برای ناشی و ناشی گری و ناشیانه

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

با خام بسیاری واژه داریم که یکی خامدست است یعنی ناشی و خامدستانه یعنی ناشیانه . چیر دست و چیردستانه هم که وارون آنها هستند . پخته اما برای چیز های شگفتی به کار می آید برای نمونه / علی نستعلیق پخته ای می نویسد /

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

جوش دادن در دیگ داستان نخود و کدبانو را که پیشتر گفته بود را فرا یاد می آورد .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

فرخج /پلخت /فژ/ فژاک همه یعنی چرکین و ریمن و آلوده

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

مومنان را مولانا خوشبو می انگارد یادمان نرود جایی دیگر خوراک فرشته ها را بوی کشیدن گفت به این ترتیب فرشتگان بوی دانایان و آگهان را می بویند و می یابند و ناگروایان و انبازگیران ( مشرکان ) بدبو و فژخج هستند .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۳۰ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین:

رش به کردی و لکی یعنی ریختن به عربی هم همین معنی را دارد به فارسی هم رش از ریزیدن است . رش نور باید شارش و شاریدن و ریزندگی نور باشد .

۱
۴۸۵۴
۴۸۵۵
۴۸۵۶
۴۸۵۷
۴۸۵۸
۵۶۲۱