گنجور

حاشیه‌ها

amin در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۹:

عشق بینهایت را بینهایت خواستن است در دریامقدس و زلال خود ندیدن..!

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

داستان های اغاز افرینش را همه ملت ها دارند و به فارسی به انها بندهش می گویند یعنی بن و اساس افرینش . افرینش گونه ای دهش و فضل پروردگار خوانده می شده است . کتابی هم به پهلوی به این نام هست . در ژاپن مردم بر این باور بوده اند که ژاپن حاصل چکیدن قطره های اب نیزه خدایان بوده است در دریای نخستین و به این دلیل ژاپن جزیره جزیره است . بندهش ملت های مختلف بیشتر در بر دارنده روش افرینش نخستین ادمیان و سرزمین هاست .

amin در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰۹:

عشق بینهایت را بینهایت خواستن است در دریای مقدس خود ندیدن..!

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

بیت ششم مردمی را که گل دوست ندارند مردمگیا خوانده است و ان گیاهی هست که مشی و مشیانه از او رستند و ادمی دو جنس شد.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۵ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

اشکان زیبنده است . منهم در کوتاهی ورسایی می بینمش .

Ashkan در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

من عاشق این رباعیم

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

مهرای جانم پیوندت را برخواندم نیک نگاشته ای به نگاه من هم کاربری واژگان محلی بدون شرمساری باید همه گیر شود اینها شاخاب های این دریا هستند در فارسی لوکیدن معنی چهاردست و پا رفتن کودک است و به انگلیسی این کار را locomotion می گویند و locomotive بازهم در لوکو ی ان فارسی است چون از لوکیدن است . لوکه به لری تختی است که در تابستان با تخته و نی می سازند و در باغ ها می گذارند برای ارمیدن . مهرای چشم من همیشه به خراسان است که مردان وزنان شیوا سخن دارد. درود به تو

نیلوفر در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵:

ما ملک عافیت نه به لشکر گرفته‌ایم
ما تخت سلطنت نه به بازو نهاده‌ایم
مفهوم این بیت چیست؟؟؟

م.ساغشکی در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

لال، لاک، لک از ریشه لوک میتواند باشد که از لغات ریشگی هندواروپایی از جمله فارسی و انگلیسی است و دو مفهوم "جمع و محل" بنیاد آنست. به این نوشتارم توجه فرمایید:
پیوند به وبگاه بیرونی

محسن در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱ - پادشاهی ضحاک تازی هزار سال بود:

سلام
در ابتدا گمان من این بود که این ابتکار جالب(این سایت)،محیطی مناسب برای توجه هرچه بیشتر به فرهنگ وادب است،
اما با سیر اجمالی در قسمتها ی مختلف وخاصه در حاشیه ها،این امر مورد تردید من وهموندان قرار گرفت...
جایی که امثال "ابراهیم "ها به اعتقادات و تفکرات ومنویات عده ی کثیری اهانت میکنند،بهیچ وجه و سرسوزنی هم نمیشود به مفاهیم بلندی چون فرهنگ،ادب،شعر و...تفکر کرد
به امید هدایت گمراهان...

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار عباسه دربارهٔ نفس:

یازیدن یعنی امتداد داشتن ، تجاوز کردن پس یازنده می توان متجاوز باشد ، یازش تجاوز

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۱۲ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » گفتار عباسه دربارهٔ نفس:

یارستن یعنی جرات کردن اما لغت زیبای یارایی را کسی به کار نمیبرد یعنی شهامت و نترسی

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

سیمین جان نگاه شما هم درست است

شکوه در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۵ - کمان قضا:

سرا چه همان سرای کوچک است ولی معنی قفس هم میدهد

شکوه در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۱۵ - کمان قضا:

خون پالا یعنی خون فشان و خونریز

سیمین در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳:

من گمون میکنم این معنی درست نیست . من اینجوری دریافت میکنم معنیش رو :
هنگامی که دیشب نگار من به آهنگ رامش از جای برخاست ، از ابروی یاران گره باز شد و بر دل هایشان افتاد ( یاران بر او دل بستند )
یه چینش و بازی با واژه گان بسیار زیبا

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

سپند ارمئتی می گوید مارا دهن تو نیست می پندارد نه می پندارند

آرمیتا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۰۶ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

منظور از مارا دهن تو نیست،چیست؟

مهدی در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۰۷:

وزن این غزل اینه لطفا اصلاحش کنید
مفتعلن فع مفتعلن فع مفتعلن فع مفتعلن فع
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۶ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی عشق » حکایت خواجه‌ای که عاشق کودکی فقاع فروش شد:

صد تنه یعنی فوگانی که برای سد تن بس باشد ؟

۱
۴۸۴۷
۴۸۴۸
۴۸۴۹
۴۸۵۰
۴۸۵۱
۵۴۵۸