گنجور

حاشیه‌ها

سوشیانت در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹ - بمانیم که چه:

روایت فوق از آشنایی سایه یا شهریار سراسر افسانه و نادرست است. با توجه به گفتار شخص سایه در کتاب پیرپرنیان اندیش این داستان به طور کل رد می شود. رک: پیرپرنیان اندیش در صحبت سایه، میلاد عظیمی و عاطفه طیه، ص 99.

سجّاد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳:

سلام
دوستان، به نظر من، شعر زیر نیز به صورت صریح تر به مقصود جناب باباطاهر اشاره دارد.
اندر پس نقاب فریبنده اش ببین
افعی و گرگ و خوک نشستند در کمین
یک تیر سمی است که آید به چشم تو
کاز عرش می‌کشاندت تا قعرۀ زمین

صمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۲ - در نعمت سید المرسلین:

با سلام مصرع دوم بیت پنجم غلط املایی دارد لطفا اصلاح بفرمایید.

پویا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۳۱:

از شعر مفهوم زیادی نگرفتم فکرکنم مهستی وقت شعر می گفته تو مستی بوده و توخماری.اگه امکان داره توضیح بدینش برام

حمید در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۸:

می شه تصور کرد شاعر معشوقی داره که با کس دیگه ای (که طبق شعر پیر و زشته) زندگی می کنه و روزها رو تحت تملک او می گذرونه. اگر تصور کنیم و یا حتی احتمال بدیم اسم طرف عیار بوده تردیدی نمی مونه که این معشوق یه پسره. اون کسی که معشوق باهاش زندگی می کنه از این که رودکی برای عیار شعر می گه بر سر غیرت می آید و چون دستش و زورش به شاعر نمی رسه آتش حسادت جنسیش رو بر سر عیار خالی می کنه. به این خاطره که اون پسر اذیت می شه و پنهانی کسی رو می فرسته که آقا یه خورده جلوی خودت رو بگیر و آبروی منو به باد نده و زندگی رو برام سخت نکن.

امیر حسین در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۵:

افسوس که خریداران محبت خیلی کم شدند. شکرکه خریدارمطلق بیشترازپیش خریدار

یحیی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:

در مصراع دوم بیت اول ،بآدم إز کرده خویش هم نوشته شده است 

حامد ارسطو در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۱۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۱:

بَعَلَبَک یا بِعَلَبَک نام شهریست در شام، مرکب از دو کلمه؛ بعل نام صنمی (بُتی) است و بک نام شخصی که این شهر را بنیان نهاده.نام قدیمی اَن هلیو پلیس است چون مقر پرستش خورشید بوده و معبد ژوپیتر و هلیو پلیس را یکی از پادشاهان مستبد در اَنجا بنا نهاده است.

مسکین عاشق در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۶:

سلام
منظور خواجه از بیت پنجم این غم عشق خدا و درد فراق و هجران او همانند باری سنگین ما عاشقان را خسته کرده بود که خداوند یکی از اولیاء خودش را که دم عیسی دارد را فرستاد و ما را نجانت داد .

قاسم ف در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

اگرچه ازنظر املایی فرض گزاردن مثل نماز گزاردن صحیح است ولی در نسخه غنی _قزوینی به خط زرین خط که مطهری هم یادداشتهایش را برآن نوشته وهمچنین در نسخه حکیم با"ذ" نوشته شده است

مسکین عاشق در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

اقا یا خانوم بی دین شما از این حرفات معلوم که از عرفان هیچ نمی فهمی

قاسم ف در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

حسن تخلص در نسخه محمود حکیم:
حافظ از عشق خط وخال تو سرگردان است
همچو پرگار ولی نقطه ی دل پابرجاست

مسکین عاشق در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

سلام
اقا امین خواهشا جمشید رو به حضرت سلیمان نچسبون.

مسکین عاشق در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

سلام
به قول مرحوم حاج محمد رضا آقاسی شاعر معروف اهلبیت :
بنده آنم که لطفش دایم است / با من و بی من به ذاتش قائم است

بهرام مشهور در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۲:

بیت ماقبل آخر را اصلاح فرمائید به صورت زیر :
ساغر لطیف و دلکش می افکنی به خاک
و اندیشه از بلای خماری نمی کنی

فریبرز مالکی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۵۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۲ - خراب شدن مجنون به اول دور عشق، و از مستی، در پایهاء کو افتادن، و خبر یافتن پدر، وسوی آن بی خبر دویدن، و از آب دیده و باد سینه سلسله در پای مجنون کردن، و زنجیر کشانش پیش مادر آوردن:

ز آزردن دست و پا توان زیست،
ز آزار جگر توان زیست؟

در مصرع دوم
ز آزارجگر گجا توان زیست درست است

محمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:

سلام
در بیت سوم این هم ذکر شده و به نظرم این هم معنی درست و خوبی دارد، باز اساتید اظهار نظر کنند، هرچند نسخه فروغی هم به شکل بالا نوشته.
اشک حسرت به سرانگشت فرو می‌گیرم
که اگر راه دهم قافله در گل برود

فریبرز مالکی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۱ - پرده برداشتن دمهای سرد از روی لیلی، و دیدن مادر پژمردگی آن گل، و شمه‌ای ازان پرده دریدگی در دماغ پدرش دمیدن، و روان کردن پیر، آب از دو دیده، و لیلی را، چون ریحان سفالین، در گوشهٔ محنت، پای در گل کردن:

او ماند به کنج حجره دلتنگ
می‌دارد ز گریه خاک را رنگ

در مصرع دوم
می داد زگریه خاک را رنگ درست است

فریبرز مالکی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۰ - آغاز سلسله جنبانیدن مجنون و لیلی:

لب مانده ز گفت و زبان هم
دل گشته بهم یکی و جان هم

لب مانده زگفت و از زبان هم درست است

فریبرز مالکی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۱۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مجنون و لیلی » بخش ۱۰ - آغاز سلسله جنبانیدن مجنون و لیلی:

سر تا به قدم کرشمه و ناز
هر سر کش حسن و هم سرانداز

هم سرکش حسن و هم سرانداز درست است

۱
۴۸۲۳
۴۸۲۴
۴۸۲۵
۴۸۲۶
۴۸۲۷
۵۲۶۵