فاطمه محمدی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۵:
لطفا اصلاح شود:
سر خط حسنکه دارد امروز
فاطمه محمدی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۸:
لطفا اصلاح شود:
عاقلان را ترک هستی سود دارد خیلکی
فاطمه محمدی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
لطفا اصلاح شود :
فیض و غم و شبهای تار با ناله های زار خود
فاطمه محمدی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - فی معراج النبی صلی الله علیه و اله و سلم:
لطفا اصلاح شود:
پس سلیمان را در آن سلطان سری
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:
boxer به اشتباه bower افتاد و نیز خط آخر the red neck has received it in the neck درست است !
neda در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
واقعا مرسی من همه کارای دانشجوییمو از این سایت انجام میدم
سحر در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۶ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
از شعرهای لطیف حافظ حظ می برم.گویی ما را به جرعه آب گوارایی مهمان می کند که زلال است و رفع تشنه گی می کند.با این که در شعرهایش از اصطلاحاتی استفاده می کند که ممکن است باعث سو تفاهم شود.ولی مخاطب با خواندن شعر بیشتر از این که دچار هیجانات شود احساس سبکی می کند و شیرینی کلام حافظ را بر جان خویش می نشاند.از لب و دهان حافظ سخنانی چون آب حیات بیرون می آید که به شیرینی نبات است.پس بر این بنده ی عزیز خدا صلوات.
ایمان در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:
استاد محمد معتمدی نیز چند بیت از این غزل را به زیبایی خوانده اند
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۲:
بشوای خردمندازآن دوست دست
اللللللللللللل در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶:
ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربت پادشاهان
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست
شهریار۷۰ در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:
با درود با ارز پوزش چون امکان اصلاح نظرات پس از ثبت وجود ندارد نتوانستم اشکالی که در درج اسامی استادان ایرج افشار و مسعود فرزاد رخ داد را درست کنم.
آری شمسالحق بزرگ ولی چه کنیم که آن بزرگواران از جمله علامه محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی در دورانی دست به تصحیح زدهاند که تکنولوژی پیشرفته دو سه دهه اخیر نبوده و لاجرم با تکیه بر نسخ کمی کار تصحیح را پیش بردهاند. البته که عنایت دارید تصحیح روانشاد احمد شاملو ذوقی بوده و زیاد تمایلی به تصحیح علمی از خود نشان ندادهاند.
این ایراد اینقدر خودنمایی کرده که آن استادانی که بنده نامشان را بیان کردم ، راهی جز نادیده گرفتن نسخه غنی-قزوینی را نیافتهاند و مطابق روند تصحیح علمی ، به نسخ کهن و پرشمار و منطبق بر دستور زبان رویآوردهاند.
در بسیاری از ابیات غزلیات حافظ ، آنجایی که کفهی ترازو به سمت نسخ کهن تازه کشف شده سنگینی میکند (در مقابل تصحیح گرانقدر غنی-قزوینی) ، ولی ایراد دستور زبانی و لغزش گفتاری چندانی به چشم نمیآید ، اکثر مصححان پس از غنی-قزوینی ، اثر این دو بزرگوار را به مثابه حجتی بیبدیل انگاشته و کمتر جسارت تغییر در آن را به خود میدهند.
البته این موضوع در مورد یکی دو تن از مصححان از جمله روانشاد احمد شاملو کمتر صدق میکند و این بزرگ از آنجا که اشراف تمام بر شعر و ادب فارسی از بسیاری از جهات داشته ، با جسارت هرچه تمامتر اشتباهات غیرعمد علامه محمد قزوینی و دکتر قاسم غنی را از چشمان تیزبین خود فرونگذاشته و به کمک طبع و ذوق بیبدیل خود آنها را تصحیح کرده.
این کلامی که از من آورده شده ، خلاصهای از بیش از صد برنامه استاد مجازیام حسین آهی است.
با سپاس
شرح سرخی بر حافظ در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷:
نه دوستان خوب من جناب مشد خان و دوستان دیگر :
این غزل در تاریخ 757 یکسال قبل از قتل ابو اسحاق سروده شده است . هیچ ارتباطی به عرفان و عارف هم ندارد موضوع محبت قلبی حافظ به ابو اسحاق است ابو اسحاقی که می داند در آستانه ی کشته شدن است و متواری . منظور از نرگس او هم اشاره با ابو اسحاق است همان طور که منظور از عدو در بیت مقطع امیر مبارزالدین است . حافظ نه عارف بود و نه با مولوی و اشعار او رابطه ای داشته است . از اشعار بسیاری استفاده کرده است اما بیتی نیست که نشان دهد از ابیات مولوی استفاده کرده است و اگر هم در معنا و مفهوم به ابیات مولوی مشابهت دارد کاملا تصادفی است . حافظ به هیچ وجه عارف نبود ولی در انگشت شماری از ابیاتش معنای عرفانی دریافت می شود . دیوان حافظ باز گوکننده ی تاریخ اینجو ها و مظفریان و تا حدودی تیمور است .
محسن در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶۶ - قصهٔ هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود:
ای بسا هندو ترک همزبان ای بسا دوترک چون بیگانگان
علی محمودی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و شغاد » بخش ۴:
با سلام
بیت « برو با فرامرز و یکتاه باش ...» محل تامل است. این بیت اختلاف نسخه ای اندک اما دقیق دارد. برو با فرامرز یکتاه باش بهتر از برو با فرامرز و یکته باش. چون یکتاه اسم شخص که نیست بلکه رستم به شغاد می گوید برو و بعد از این ناجوانمردی ای که کردی با برادرم - عموی ناتنی ات- که بی همتاست باش.
AAJ در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۰:
بنظر من در این مصزع (شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او) منظور کسی است که روی رب را ببیند
اما در سایر موارد مثلا (ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او) یعنی در مورد (او) هایی که بعنوان ردیف در این شعر آمده اند منظور (رب) است
اما چرا مولانا برای هردو مورد از (او) استفاده کرده بنظر خیلی روشن می آید.......اناالحق
جنید شریف در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:
سوال من این است که منظور حافظ از "آن کار دیگر" چیست. از قرینه ها مثلا کلمۀ جلوه و عبارت "خر خود" و ناز کردن بر غلام ترک و استر و لاخره عشق از غیب چنین بر می آید که آن کار دیگر شبه عشق یا انحراف از عشق است و میدانیم که چه کاری را با این خصوصیت ها می توان توصیف کرد اقلا این را میدام که حافظ خیلی کنایه گو و سمبولیست است.
شهریار۷۰ در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:
دوستان در بیت یکی مانده به آخر ، بنا به معنای بیت و شانزده نسخهی کهن ، باید و شاید اینگونه ضبط شود : آن کو تو را به سنگدلی گشت رهنمون
اساسا در اینجا به مصدر رهنمون گشتن و یا رهنمون شدن نیازمندیم و آمدن ترکیب رهنمون کردن در اینجا بیهیچ تردید خطاست ؛ دیوان مصحح این بزرگواران گشت رهنمون ضبط کرده است :
استاد هوشنگ ابتهاج (سایه)
استاد سلیم نیساری
استاد محیط طباطبایی
استاد سهیلی خوانساری
استاد ایرج فرزاد
استاد افشار
استاد مسعود فرزاد
استاد ابوالقاسم انجوی
رهنمون یا راهنمون کردن ترکیب اشتباهی در زبان فارسی است.
منبع:
برنامه استاد حسین آهی 1392.05.20
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
مصطفا هم از دوستان من باید باشد . به شگون آمدنش باید خوشی بکنم و لری باز بنویسم . و با هم به فارسی خدمت بکنیم
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
درود به مصطفای خوش پسند و هنر فزایم درود به تو
فاطمه محمدی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، یکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۲۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۸۰: