امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:
نور الدین درود بر بینایی تو
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
چوپان پیشتر پشوبان بوده است یعنی نگهبان موجودات پشم دار و پیشی هم به فارسی گفتاری یعنی گربه بخاطر پشم داریش می باشد و البته لغت انگلیسی pussy هم به همین دلیل چنین نام گرفته است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۴ - از خداوند ولیّ التوفیق در خواستن توفیق رعایت ادب در همه حالها و بیان کردن وخامت ضررهای بیادبی:
زله یعنی ریزه و پسمانده غذا ، به فارسی فلرز بوده است
نورالدین در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۰۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:
آمیس عزیز اولاً ماندگاری سخنان و آثار بزرگان (شعراو دانشمندان نامی) به قول شما ربطی به خدایی و یا غیر خدایی بودن آن ندارد حتماً نمی خواهم این نظر و اعتقاد شما را رد کنم و لی می خواهم بگویم ماندگاری سخنان بزرگان و حکیمان و یا شعرا به عوامل دیگری بستگی دارد زیبایی لفظ هم می تواند دخیل باشد
ماندگاری اندیشه های حافظ بزرگ و سخنان حکیمانه سعدی قبل از هر چیزی در زیبایی افکار و اندیشه های بلند انسانی اوست که در قالبی زیبا از نظر ساختاری ادبی متبلور شده است دوماً اگر این رباعی را با تأمل بیشتر بررسی نمایید متوجه خواهید شد که سخن از مرگ و فرار از مرگ نیست . می خواهد بگوید که آنانی که ادعای فضل و کمال دارند و به گمان اینکه دانش آنها بر امور پر رمز و راز انسانی محیط دارد و می خواهند با ابراز فضل و دانش خود معمای اسرار هستی را حل کنند حتی اگر شمع فروزانی هم به نظر آیند ، از آنجا که بسیاری از اسرار هستی برای همه از جمله مدعیان فضل و ادب بسان شب تاریک نتوانسته اند اسرار این عالم را کشف کنند و هرچه که گفته اند افسانه ای بیش نبوده و با همین افسانه که فکر می کردند حقیقت محض است به خواب ابدی که خود نیز از اسرار عالم است فرو رفتند . این مقصود را از ای رباعی با این مطلع مستفاد می شود که اسرار الهی نه تو دانی و نه من وین حل معما نه تو خوانی و نه من هست از پس پرده گفتگوی من و تو چون پرده بیفتد نه تو مانی و نه من . این من همان خیامی است که دارای فضل و ادب است اما به دلیل نگاه هستی شناسانه خود چنین ادعایی نداشته است . ارتباط شب تاریک ، فسانه و خواب هم بار معنایی و هم زیبای لفظ را بخوبی حمل می کند
رضاشهنی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۸:
حکایت دو شعر دارد یک تک بیتی و یک سه بیتی
خر که کمتر نهند بر وی بار /
بی شک اسوده تر کند رفتار /
و شعر سه بیتی
مرد درویش که بار ستم فاقه کشید/
به در مرگ همانا که سبکبار ایــــــد /
وانکه در دولت و اسایش و اسانی زیست /
مردنش زین همه شک نیست که دشخوار آید/
به همه حال اسیری که ز بندی برهـــــــــد /
بهتر از حال امیـــــــــــــــــــــری که گرفتار آید/
رضاشهنی در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۷:
متاسفانه شعر اول حکایت که یک تک بیتی است حذف شده
نیافتاده بر دست دشمن اسیر /
به گردش نباریده باران تیـــــــــر/
فرید در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » خان ننه:
امکان نداره که اشکم جاری نشه هر وقت این شعر را میشنوم.
اصغر در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
در حق ما هر چه گوید جای اکراه نیست!
نورالدین در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:
آفرین بر شما آقای مراقبی دوست گرامی کوتاه ، مختصر و موجز گفتید به این رباعیات توجه کنید : افسوس که سرمایه ز کف بیرون شد در پای اجل بسی جگرها خون شد کس نامد از آن جهان که پرسم از وی کاحوال مسافران دنیا چون شد
یا این رباعی : گر آمدنم به من بدی نامدمی ور نیز شدن به من بدی کی شدمی به زان نبدی که اندرین دیر خراب نه آمدمی ، نه شدمی ، نه بدمی و بسیاری رباعیات دگر که ورای نگاه مادی و عینی به هستی نمی باشد . درست است که او نیز چون بزرگان دیگر دغدغه هستی داشته است ، از کجا آمده ام ، بهر چه آمده ام و به کجا می روم ولی اندیشمندی چون خیام که دائم در عالم منطق و ریاضی و رصد کردن آسمانها بوده صریح و بی پروا می گوید افسوس که بی فایده فرسوده شدیم ......نابود به کام خویش ، نابوده شدیم . این نکته را می خواهم به آن دسته از دوستان عزیز مذهبی که می خواهند همه چیز را مصادره به مطلوب کنند عرض کنم گوشه گوشه رباعیات خیام جز نگاه منطق و چون و چرا کردن در عالم و آدم نیست هر چند رگه هایی از عرفان هم مشاهده شود . از طرفی زبان او ساده و روان و بی تکلف است و نگاه وی خردمندانه . خیام دغدغه هستی دارد و چون و چرای فیلسوانه می کند در حالی که نگاه عارف شهود قلب ی است . عارف (عرفان دینی) و سالک راه حق از آمدن به جهان مادی افسوس نمی خورد ، ماندن برای او فرصت و غنیمت است و طلب وی در این جهان رسیدن به حق است . (فنا بالله و بقاء بالله) از مرگ استقبال می کند که پیوستن جویبار است به دریا .
شکوه در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۷:
فرزاد جان کتاب شاهد بازاری دکتر شمیسا را خوانده ام وبرای دوستانی که دسترسی ندارند به این کتاب چکیده قسمت سعدی را می آورم
ابه باور ایشان سعدی هم بله!از شاعران شاهد بازیست که در جای جای آثارش معشوق مذکر رفت و آمد میکند خصوصا در باب پنجم گلستانش
اما از آنجایی که کارش پند است چون معلمی به خانواده ها نصیحت میکند کهپسرانشان را از امردبازان حفظ کنند ونقش مشوق بازی میکند برای مردان در باره ازدواج و نهی میکند آنها را از شاهد بازی!و اصلا گویا در آن دوره هم یکی از دغدغه های خانواده ها حفظ فرزندانشان بوده تا جایی که پای مراقب وسط بوده و به اصطلاح امروزی ها بپا!این مراقبت هاگاهی شوخی با اطفال را نیز شامل میشده (یعنی شما باید مراقب میبودید مبادا کسی به فرزند دلبندتان بگوید نازی یا خوشگل یا هتا به به چه شاه پسری)و این مراقبتها تا ریش درآوردن فرزند ادامه داشته ..ایشان در جایی هم پافشاری دارند بر این مساله که در غزلیات هم به وفور سعدی از شاهد و شاهد بازی سخن رانده اما بسیار لطیف و در لفافه است و برای همگان قابل فهم نیست که مرادش معشوق مذکر بوده
این خلاصه ای بود( از بخش سعدی کتاب شاهد بازاری دکتر شمیسا برای حفظ امانت)
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۹:
ابوهریره: هُریره به معنای بچه گربه است. وی علاقه به گربه داشته است.
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳:
عبدالقادر گیلانی، قرن پنجم، عارف، صوفی، مؤسس سلسله تصوف قادریه
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲:
ظَلوم جَهول: انسان
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۲۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴۰:
صخرالجن: نوعی جن، دیو، هیولا که برای زشتی مثال میزنند.
عین القطر: نوعی روغن بد بو که برای درمان بیماری گَری حیوانات استفاده میشود.
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۲:
سعدی به کتاب مقامات حمیدی توجه داشته است...
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۵:
هر آینه: هر لحظه
معزولی به نزد خردمندان بهتر که مشغولی . منظور وزیر این بوده است که جمعیت خاطر و آسودگی ناشی از درویشی بهتر از دلمشغولی و پریشانی ماشی از دنیاست. (سعدی به عرفان و درویشی نَظَر داشته)
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۸:
راعی به معنای چوپان، شبان صحیح است. و با بیت مناسبت دارد.
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴:
حکایت، اشاره به تفکر سعدی مبنی بر ثابت بودن ذات آدمی و عَدم تغییر آن حتی با عوض شدن شرایط دارد.
فرزاد اسماعیل زاده در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲:
محمود سبکتکین اضافه بُنُوَت است.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۱۳ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲ - عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن در صحت او: