گنجور

حاشیه‌ها

کمال در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲:

باسلام
فالی دررابطه بااین غزل:
ای صاحب فال،حافظ به شمااین مژده را
می دهدکه دروجودوزندگی شماتحولی،،
عظیم اتفاق افتاده است وبه زودی ،،،،،،،،،
ناراحتی هاوآرزوهای شمارنگی دیگربه،،،،
می گیرد،رسیدن سال جدیدرابه فال،،،،،،،
نیک گرفته وامیداست شماهم انسان،،،،،
جدیدونوشوید،البته به شرط آنکه ،،،،،،،،،،
ارتباط خودراباخدافراموش نکنید،،،،،،،،،
اوست کلیدحل تمامی مشکلات.
روزخوش

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۷:

با عرض سلام وادب خدمت همه هنر دوستان معظم
در قطعه فوق به جای ( چه توان گفت ) اگر" نتوان گفت" جایگزین گردد شعر وزن بهتری پیدا میکند

آرش بابادی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:

سلام،
یک مسئله که در میان مخاطب و علاقه مند شعر فارسی رواجِ بسیار دارد، این است که ایشان پیوسته متن را به خالق اثر رجوع می دهند. در حالی که در نقد و خوانش ادبی، چنین رویکردی بسیار ناروا است و موحب ضایع شدن خود اثر می شود. آیا برای درک این غزل، الزامی برای کنکاش در زندگی نامه ی حافظ وجود دارد؟ آیا نیاز است بدانیم که واقعا شبی، زیبا رویی، این چنین بر بالین او آمده؟
بی شک یکی از مهم ترین عنصرهای شعر، آفرینش خیالی (Imaginative Creation) است. در نتیجه اگر بپذیریم که شاعر از این فن بیان برای اثر خود استفاده نموده است، شاید دیگر چندان نیازی به متوسل شدن به رویکردهای زندگی نامه ای نداشته باشیم ( حداقل در این مورد ).
یک نکته دیگر:
خدمت دوستانی که پیوسته به دنبال شواهدی برای محکم نمودن دعاوی خود حاکی بر همجنس گرا بودن و یا تمایلات همجنس گرایانه ی شاعر دارند عارضم که این غزل نمی تواند کمکی در این مورد کند. ایشان باید توجه فرمایند که "پیرهن چاک" کسره ندارد و پس از آن "و" می آید. بنابراین این خوانش که "زیبا روی پیرهن چاکِ ..." درست نیست.

م در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۳:

در این شعر یک نکته هست که به نظر اشتباه است ولی سندی برایش ندارم
بیت 8 مصرع دوم ( تدبیر گشا و گره ...) د به و تبدیل شود
2-

میرفخرایی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۸:

"یکی زند واست آر با بر سمت":
صحیح: "یکی زند و اُست آر با برسمت"
(زند و اُست = زند و اوستا، کتابهای دینی زرتشتیان
برسم = دسته گیاه که در مراسم مذهبی زرتشتیان در دست می گرفتند)

میرفخرایی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷:

"بدو گفت شاپور کری رواست":
صحیح: "بدو گفت شاپور که آری، رواست"

میرفخرایی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۷:

"بدو میزان گفت کایدر سه روز
بباشی بود خانه گیتی فروز":
کلمه دوم باید "میزبان" باشد، نه "میزان"

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶:

در بیت نهم "کان"(که آن) به غلط "کن" نوشته شده است.

مجتبی خراسانی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
ویژگی ها و ماهیت جهان مکار در این قصیده به خوبی عیان شده است ، تا مردم او را و حیله هایش را بشناسند و فریب نخورند . می گوید: جهان مانند بازِ شکاری پیوسته آدمیان را شکار می کند . راهزن و قافله خوار است . کارش مانند کار مستان پر عیب و نقص است ، لاجرم مستان (مردم پست و نا آگاه) بر درِ او شأن و مقامی دارند . جانِ تو یا مهرِ خزان دارد یا نشاطِ بهار ، و هر دم به اندیشۀ عیش و شادی هستی ، زیرا فریب زمانه را خورده ای ! زمانه اهریمن است ، رهبریِ او را مپذیر . فریب مال و ملک و جوانی را مخور ، و بدان مناز ، باید به دانش و رای بنازی . آنگاه شاعر به رسالت مذهبی خود می اندیشد و از خصم انتقاد می کند و می گوید: چرا از کبر و سیاست نگاهم نمی کنی ؟ چه کنم که ثروت و ملک داری ! بدان که اگر دیگران به خاندان خود می نازند ، در مورد من ، به عکس ، خاندانم به من می نازند . بر مرکب سخن سوارم ، عنان اسب سخن به دست من است . ستایش گر خاندان پیامبرم ، و از کسی خدایش به دانش و داد برگزیده {مستنصر} مدد می گیرم . طلعت وی ماه تابان ، و این جهان شب تار است . مدعی باید به خط اطاعت او سر بنهد .
بمنه و کرمه

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، پنجشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱:

مطمئن نیستم ولی قضا درست تر به نظر میرسه تا غذا. (قضا و قسمت)

علی شیخ پور در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۱ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:

بیت سوم مصرع اول اینطور صحیح تر به نظر میرسد:
خالی ز معرفت چو ریاست پناه شد ...

کمال در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱:

باسلام به اندیشمندان ،شعروادب
فالی درمو.رداین غزل:
ای صاحب فال،خداوندبه شمامرحمت دارد
ودعاهای شمارامستجاب می کند،بدون هیچ
گونه تردیدی یکی ازبهترین مژده های بزرگ،
رادریافت خواهیدکرد.ایام سختی وناراحتی
به پایان رسیده است،فراموش نکنیدکه ،،،،،،
شرط موءفقیت کامل شماپایداری و،،،،،،،،،،،،،
استواری است ازخودخواهی دوری کنید،،،،
مشکلات رابرای خودکوچک کن تابتوانی،،،،
راه حلی برای آنهاپیداکنی.
بدرود

کسرا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۳:

اواز این رباعی زیبا در گلهای تازه 128 با اوار استاد شجریان...

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۹ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۸ - گفتار اندر سلامت گوشه‌نشینی و صبر بر ایذاء خلق:

مپندار اگر شیر و گر روبهی
کز اینان به مردی و حلیت رهی
اگر کنج خلوت گزیند کسی
که پروای صحبت ندارد بسی
مذمت کنندش که زرق است و ریو
ز مردم چنان می گریزد که دیو
وگر خنده روی است و آمیزگار
عفیفش ندانند و پرهیزگار
غنی را به غیبت بکاوند پوست
که فرعون اگر هست در عالم اوست
وگر بینوایی بگرید به سوز
نگون بخت خوانندش و تیره‌روز
وگر کامرانی در آید ز پای
غنیمت شمارند و فضل خدای
که تا چند از این جاه و گردن کشی؟
خوشی را بود در قفا ناخوشی
از قدیم بساط غیبت ما برپا و برجا بوده

الهه جابری در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۳ - گفتار اندر پروردن فرزندان:

"ندانی که سعدی مراد از چه یافت "صحیح می باشد

رضا اوجاقی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۵:

با سلام
در حکایت شمارۀ 5 بعداز نثر اول در بیت اول شما بجای کلمۀ (جامه ) کلمۀ (خانه) را نوشته اید ولی در نسخۀ گلستان سعدی که در پیش روی منست بیت اول به این صورت است
چه دانند مردم که در جامه کیست
نویسنده داند که در نامه چیست
لازم بذکر است نسخه ای که بنده در دست دارم ، کلیات سعدی به تصحیح محمد علی فروغی می باشد ولی چون کتاب قدیمی است و صفحۀ شناسنامۀ آن افتاده است ، متاسفانه نمیدانم چاپ چه سالی میباشد.
ضمناً اگر ممکن است فونت مربوط به قسمت حاشیه را کمی پر رنگتر کنید من بسختی میتوانم بخوانم. با تشکر

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱:

قیامت میکنی سعدی نمک ریزی بدین نازی
کبابی آر به تنگش می کناری خور شیرازی(یا اهوازی)

حمید رضا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:

سایت دکتر جلالیان برای دوستانی که معنی اشعار حافظ رو‌میخوان خیلی عالیه

سعید در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۲ دربارهٔ خلیل‌الله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:

خلیلی از مخالفان حکومت کمونیستی افغانستان بود.این رباعی هم به حکومت های کمونیستی افغانستان و شوروی اشاره دارد
خلیلی در همین زمینه و در بیتی از غزلی می گوید:
آن کج کلاه سرخ لوا دشمن بشر
تف بر فسانه های حقوق بشر نکرد

سعید در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۵ دربارهٔ خلیل‌الله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:

چاکر خود صحیح است خویش در وزن شعر نمی گنجد قبلا هم شخصی متذکر شده اند اما تصحیح نشده است

۱
۴۲۵۹
۴۲۶۰
۴۲۶۱
۴۲۶۲
۴۲۶۳
۵۵۴۹