گنجور

حاشیه‌ها

شایق در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

با سلام و تقدیر و تشکر فراوان از سهو قلم چه جبر بدانیم چه تقدیر یا هر دو این مبحثهای بیهوده بر الفاظ مهم نیست مهم همان چیزی است که خود اشاره فرمودید که انچه برای ما مقدر کرده اند همان خواهد شد و ما انتخابی برای تغییر ان نداریم و باید به ان گردن نهیم طوعا او کرها و عارف اینکار را طوعا انجام میدهد و متاسفانه ما کرها و با اکراه بهر حال باز از جنبعالی بواسطه دقت نظر در مطالب این فقیر که حتما بی نقص نیست تشکر میکنم

بهرام در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۲:

در بیان عشق انصافا بی نظیر و پرشور است!

مسعود در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴:

بیت یازدهم سنخیتی با بقیه شعر نداره.انگار یک وصله ناجور است.

احمد رحمت بر در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۷:

روایتی دیگر از بیت 10:
نشانهای مادر بیابم همی
به دل نیز لختی بتابم همی
واژه نامه دهخدا زیر مدخل «لختی»

احمد رحمت بر در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۷:

روایتی دیگر از بیت 9:
بَر و کتف و یالش همانند من
تو گویی نگارنده برزد رَسَن

احمد رحمت بر در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۶:

روایتی دیگر از بیت 63:
اگر جنگ سازد تو سُستی مکن
چُنان رو که رانند ازین درسَخُن
شاهنامه. به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق، 1993، نیویورک: انتشارات مزدا. (ج 2)

سهو قلم در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:

در بیت هفتم شیخ اجل به این نکته اشاره می کند که با تقدیر نمی توان در افتاد و چاره ای برای آن نیست. و تقدیر را آن می داند دیده مقدراً به دیدار زیبایی میل دارد. دیده مجاز از خود انسان است. و ظرافتی که می خواهم بدان اشاره کنم اینکه مبحث جبرواختیار با مسئله قضا و قدر تفاوت دارد البته موضوعات مشترکی هم دارند.

سهو قلم در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۰:

از نظر من این رباعی می تواند متعلق به خیام باشد همانطور که در نسخ دیگر غیر از نسخه تصحیح شده ای که اشاره کرده اند، این رباعی آمده است.
برخی باید گرفتن یک ایسم شاعری را که از بزرگان و اندیشمندان بی بدیل ایران هست را مورد بی لطفی قرار می دهند.
لطفاً نظر غیر علمی ندهید. قابل توجه که دادایسم در واکنش به مشکلات پس از جنگ جهانی ال در اروپا به وجود آمده و ویژگی های فکری پیروان آن کاملاً مختص آن احساسات برآمده از آن شرایط است.

نا آشنا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:

ناشناس
گوش خر بفروختیم ای بی خبر
ای تو آوازت بَتَر از هرچه خر
انکر الاصواتی و نادانی ات
خلق را گشته ست رنج و دردسر
مغز را پُر کرده ای ، لاطائلات
زین سبب آگه نباشی از هنر
نزد تو خر ، همچو سقراط آمده
ای به وادی ِ تحجّر در به در
در خراسان گاو را سر میبرند
زین سبب رفتی ازین غوغا به در
عشق را با سر، زمین انداختی
ای زبان ات تیز همچون نیشتر
از اباطیل ات کسی خرسند نیست
هر خزف را جسته ای گویی گهر
چون در افتادی براین ” نا آشنا
تیغ او تیز است بر گردان سپر

آزاد در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۹:

از طریق یک خواننده با بزرگی مثل استاد سخن سعدی هرگز نمیتوان آشنا شد .شاید فرم آوازی آن که بوسیله آهنگساز تنظیم شده در ذهن فرد بماند ولی نه اصالت شعری و معنائی آن که لایه در لایه است و هر کلمه اش همچون زیبائی خلقت بیهوده نیست و کوچکترین تغییری در آن، زیبائی ساختاری و معنائی آن را مخدوش میکند. آشنائی ریشه ئی با شاهکارهای ادبی به مطالعه مستمر و در پای درس اساتید نشستن نیاز دارد و نه آواز. جالب اینجاست که شیخ اجل سعدی که حق است او را افصح المتکلمین بنامیم جواب ظاهر بین ها رو داده.
تو به سیمای شخص می‌نگری ما در آثار صنع حیرانیم.

جلال در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۱۸۹:

سلام
واقعا از حاشیه نگاران چنین حاشیه ای بعید است منظورم خانم/آقای اسانا هستش
یکم به شعر و وزنش نگاه کن
و وقت ما رو اینطور حرام نکن

احد محمودی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷:

در ره عشـــق که از سیــل بلا نیست گذار کرده ام خاطـر خود را به تمنای تو خوش
(5-287)
سیل بلا : سیلی از بلا، بلا به سیلاب و سیل تشبیه شده - در راه عشق که به سبب سیل حوادث راه عبور آن بسته است دل خود را به آرزوی وصال تو خوش کرده ام

الیما در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:

"روزه یک سو شد و عید آمد و دل‌ها برخاست"
شاید منظور از روزه یک سو شد این باشد که مدت زمان شبانه روز یکسان شده باشد و در روز نوروز این اتفاق می افتد و مراد از عید، عید نوروز باشد.
" الله اعلم "

رسول حسین زاده در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۲۶:

با سلام؛ سخنان آقای حمید رضا گوهری در مورد به دنبا آمدن رستم و نامگذاری او کاملا درسته و ضمنا مصرع دوم بیت شماره 6 بدارو (با دارو، بوسیله دارو) درست هست نه داور.سپاس

تردید در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۰۶ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۰:

فریاد کردم از رنج این دل
از آه و افغان دل را چه حاصل
این رنج و فریاد از دیده آید
گفتا شفیقی دیده فرو هل
بر لب بیاور جامی ز باده
تا راست گردد افکار باطل
آن را که گوید غرق گناهم
گو در ره ما پیداست ساحل
جامی به من داد از روز اول
هرگز ننوشد زین باده جاهل
جان را گره زد در قالب تن
تا بازگردد در خاک و در گل
کار صداقت در مشکل افتاد
تردید دارم در حل مشکل

سامان در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۶ - رفتن خواجه و قومش به سوی ده:

بله بنظر منم پستان درسته. آخه مولاناهم دل داشته و تفسیر فرشید کاملا درسته

ریحانه در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:

همش درست بود

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱ - دیباچه:

نا آشنا !
گوش خر بفروش و دیگر گوش خر / کین سخن را در نیابد گوش خر

احمد رحمت بر در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۵:

معنی مصرع اول از بیت 49:
آقای سجّاد آیدِنلو در مقاله‌ای با عنوان: تصحیح نوآیینِ شاهنامه (بررسی ویرایشِ آقای فریدون جنیدی)، چنین نوشته است:
«دار و منبر بودن» در جایی (اینجا: دشت) کنایه از همراهیِ فراز و فرود، زندگی و مرگ و پیروزی و شکست است نه اینکه به واقع در آنجا «منبر» و «دار» باشد.

وحید در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:

یک سوالی شدیدا ذهن منو مشغول کرده.
کلمه ی«خرقه پشمینه»به چه معناست؟
کلا منظور حافظ از این کلمه چی بوده؟

۱
۴۲۵۰
۴۲۵۱
۴۲۵۲
۴۲۵۳
۴۲۵۴
۵۴۷۳