محمد در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵:
در بیت
فرو ریخت از باره بر گستوان
وزین هست هر چند رانم زیان
زبان صحیح است
محمد در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۱۵:
در بیت
ببستم میان را یکی بندهوار ابا جاودان ساختم کارزار
جادوان صحیح است.به معنی جادوگران
رامین.ک در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳:
اللهم صل علی حافظ والمریدان الحافط
عزیزان اولا زلف در مصرع آغازین آمده و در مصرع بعد تکرارنمیشه دوما چشم و موی سیاه را مردمان اکثر اکناف گیتی دارند لیکن مقصود از هندو که به خال است که هندوان بین ابروان یعنی محل چشم سوم بطور تصنعی ایجاد میکنند و در عین حال ایهام داره به دزدان و باجگیران هندی که باشمشیرهای پهن برهنه مسافران را غارت میکردند برای همین میگه هندوی شما برما جفا کرد
مسعود زمانی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:
در کلیه اشعار می آگاهی است و خرابات مکان جستجوی آگاهی است ؛ واینها دائم در خیال خود نفی و اثبات میکردند و خرامان ذهنی هستند ؛ به کوی نفی فرو شو چندان که برنایی که گرد دایره نفی عین اثبات است !! بنابراین حافظ به رندی معروف است و ایشان در یک شعر فقط در یکی دو بیت حرف خود را میزد و فقط آگاهان متوجه خواهند شد که ایشون چه در نظر داشته است برای همین خودش را نظرباز مینامه دراین شعر ! اینها خداوند را درون خود جستجو میکنند نه در بیرون ! ره آسمان درون است پَر عشق را بجنبان ؛ پر عشق چون قوی شد غم نردبان نماند ؛ بحرحال در آن زمان کوچکترین بهانه ای باعث مرگ شاعر میشد مانند منصور حلاج ! بنابراین شعراء از ایهام و ایجاز و استعاره های اسلامی برای بیان منظور خود بصورت رندی استفاده میکردند ؛ موفق باشید و آگاه چون آگاهی یعنی آزادی و آزادی یعنی ایجاد توانایی ! در ذهنیت خلاق باشید و هر روز خلق کنید و بعد نفی کنید ! بروید بروید و بیکرانی را جستجو کنید ؛ بهش جهت ندید و معلومش نکنید چون معلوم یعنی محدود ! بنابراین ما نباید حتی خالق را معلوم کنیم ! رو به آن وسعت بی پایان !!
مولانا در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل چهارم - گفت که این چه لطف است که مولانا تشریف فرمود:
سطر هفتم : چون بپوست در زمین دفن کنی. لطقاً تصحیح شود به جای دفع ، دفن باید باشد.
نیما در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
جناب بابک
شما و دیگران که طالب شناخت بزرگان شعر و ادب هستید در نظر داشته باشید :
شرط نخست ورود به وادی شعر عارفانه و شناخت شاعران صوفی مسلک رعایت ادب است! آدمی را تا ادب دارد میتوان آدمی خواند!
اگر با دیگری مخالفتی دارید نظر مخالف خود را مستدل در کمال ادب که نشان از فهم شماست بیان کنید قطعا اگر بحق و انصاف باشد مورد قبول حق بینان خواهد بود و تاثیرگذار در بسیار کسان ک نظر شما را میخوانند
این طرز اظهار نظر شما در حاشیه نویسی ما قبل نگارش حاشیه بنده جایی در این عرصه که سراسر ادب است ندارد!
تجدید نظر فرمایید
عبدالعلی محمدی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:
سلام،
در جواب جناب ناصر
اگر تعنّت بگیریم هم در وزن و هم در معنی درست خواهد بود، به این صورت: "در هر تَعَنُّتَت ..." ؛ اما به هر حال آنچه در متن آمده اینست: تعنتیت.
آیا در گنجور اشتباه ضبط شده یا در نسخه های دیگر هم چنین است؟
نادر.. در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۶:
مطلوب را که دید طلبکار آمده!..
همیرضا در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۸ - حکایت:
@علی:
در این مقاله به قلم دکتر محمد علی صادقیان (که گویا در مجلهای با نام «خرد و کوشش» چاپ شده ) با عنوان «نقدی بر شرح بوستان دکتر محمد خزائلی» در صفحات 6 و 7 فایل PDF و 162 و 163 مجله راجع به دو بیت ابتدایی این حکایت توضیحاتی داده شده که معنی را روشن میکند. نوشته شده است:
«
لفظ «بر» جزئی از فعل مرکب «بر شکستن» است. مؤلفان برهان قاطع، آنندراج و معین « برشکستن» را کنایه از برگشتن، واگذاشتن و اعراض نمودن دانستهاند. پس بهتر است ابیات مذکور بدین صورت معنی شود: دو نفر گرد و غبارجنگ دیدند و مشاهده کردند که متخاصمان به یکدیگر سنگ و کفش می اندازند. یکی در میان معرکه رفت تا میانجی شود، سرش را شکستند اما دیگر از گوشهای برگشت (خود را کنار کشید) در نتیجه از آن غائله به سلامت جست. شرح بوستان مصطفائی چاپ هند این نظر را تأیید میکند ولی معنایی که در بهار بوستان آمده با آنچه بیان شد اندکی اختلاف دارد. در آنجا بیت دوم، چنین معنی شده است: «یکی فتنه و جنگ دید طرف را گذاشت و سلامت بدر آمد و دیگری به میان رفت و سرش شکست.»
»
ص.شرر در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱ - مکتب حافظ:
در جواب استاد مسلم غزل معاصر شهریار بی همتا که مرا در این لحظه به وجد آورد غزلی گفتم که گفتم شاید بد نباشه خدمت دوستان ارسال کنم،هر چند قبلش باید بخاطر این جسارت بزرگ از محضر این استاد بی همتا عذرخواهی کنم زیرا بقول قائلش،تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف!!!!!
که باشد در غزلخوانی بجز تو پادشاه اینجا
ز راه لطف بر ما هم نظر کن گاهگاه اینجا
ضیاء شاعران از توست ای چابکسوار دل
ز پنهان آفتابی میدخشد گاه ماه اینجا
ز شور توست وجد اینهمه شوریده ی عاشق
نداند هر کسی آنچه ورای آن نگاه اینجا
بسوزد شمع و مینالد نی از درد فراق تو
چو میبینند بعد تو تهی شد خانقاه اینجا
رثای چون تو نتوان گفت،ای هم زنده،هم جاوید
که با شعر دانستم ز بیراهه ست،راه اینجا
(غزل:ص.شرر)
ساحل دریا در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب پانجدهم: در نیازمندی به ملاقات همدمی محرم » شمارهٔ ۲۰:
سلام بر تمامی دوستداران و نگهبانان زبان و ادب فارسی. اگر کسی سندی از مصراع اول بیت دوم درباره کلمه "حد" دید لطفا معرفی کند، چون من در جایی دیدم و خواندم که "عیب" هر آدمی ای... و به نظر متناسب تر با معنای بیت است.
سپاسگزارم
محدث در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۶:
حدیث کرد مرا برخی شاگردزاده های عارف الهی، سید علی قاضی تبریزی م 1366ق، که به رغم برجستگی های فراوان عده ای از اکابر تلامیذ آن عارف فقید در وادی علم و اقلیم عمل؛ سبب اینکه زنده یاد هاتف قوچانی(رضوان الله علیه) به عنوان وصی رسمی وی شد و حکیم وارسته و مفسر بی بدیلی چون علامه طباطبایی م 1360ش وصی نگشت پاره ای امور بود، از جمله1. افراط(البته ممدوح) مرحوم هاتف در هیچ دیدن خویش، 2.ثقل نوم علامه و به خصوص 3.بحث های نسبتا وسیع علامه در زمان تحصیل اخلاق و عرفان نزد مرحوم قاضی با ایشان، که قاعدتا ناشی از توغل وی در برهانیات حکمی آن روزگار بود.
این ابجد خوان دفتر نادانی را گمان می رود به یک معنا مقصود خواجه حافظ(قدس سره) از این بیت اشاره به مورد سوم مطلب فوق الذکر است؛ و الله هو العالم و ولیه الغائب ایضا کذلک:
در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید
زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش
علی خالقی در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
این شعرو باید با سوز دل و جان خوند تا بفهمید شاعر چی میگفته
حامد در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰:
با سلام
نظر بسیاری از دوستان در مورد اینکه منظور می الست بوده است بسیار زیبا و خیال انگیز است اما متاسفانه منطبق با واقعیت نیست توصیه میکنم این دوستان در مورد تاریخ شاهان آل مظفر و رابطه و دوستی نزدیک آنان با حافظ بزرگ مامخصوصا شاه شجاع و شاه شیخ ابواسحاق مقداری تحقیق کنند و ببینند که حافظ عزیز ما همیشه در محضر این بزرگان به مجلس باده مینشته و منظور او از باده همین شراب واقعی بوده است و گرنه به قول یکی از دوستان باده خام و یا باده مست ویا باده یک منی را چطور میتوان به باده الهی ربط داد
ضمنا در اشعار حافظ وابستگی بسیاری به اسطوره های ایرانی مانند جم و بیژن و منیژه و رستم و کیکاووس و غیره دیده میشود در صورتی که حتی یکبار هم نام پیامبر و ائمه آورده نشده است و شعر ستاره ای که بدرخشید و ماه مجلس شد را نیز حافظ برای شاه شجاع معروف به ابوافوارس گفته است نه برای پیامبر اسلام
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۲۶ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:
انجم شمری را ، می تواند به مانای کسی که بیدار است و ستارگان را می شمارد{نظاره می کند } باشد
شقایق عسگری در ۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۶:
با جناب همایون موافقم و اینکه باید زانو زد به دامن خالق مجموعه ای به این عظمت که هر روز یه بخش تازه از عظمتشو بهمون نشون میده و حتی لولیان هم دیوانه میکنه...
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:
شقایق گرامی
شاید که نخسپیم به شب چونک نهانی
مه بوسه دهد هر شب انجم شمری را
شایسته و سزاوار است {بهتراست} نخوابیم و به تماشا بنشینیم بوسه های ماه را به شماری از ستارگان
شقایق عسگری در ۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:
غزل بسیتر زیبایی بود. کسی هست که بتونه بیت6 کمی معنی کنه؟
Ellen در ۶ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۱۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹ - حراج عشق:
# چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
# فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
دوستان زحمت بکشند و معنی این دو بیت رو بنویسند ممنون میشیم.
محسن ، ۲ در ۶ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۰۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵: