رامین در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:
در رباعیات خیام به پوچی دنیا و دم را غنیمت شمردن به وضوح اشاره شده است ونگاه کلی شاعر باعث میشود ما از دید خودمان در مورد اشعار او قضاوت نکنیم خیام میگوید
هست از پس پرده گفتگوی من وتو
چون پرده برافتد نه تومانی ونه من
فرشید نوربخش در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:
اخیرا کتابی از سعید حمیدیان چاپ شده (سعدی در غزل) که سعدی را تماما عارف معرفی کرده است. به نظرم سعدی را با مولانا اشتباه گرفته یا با فخرالدین عراقی. چنان سعدی را مصادره به مطلوب کرده است که حالت تهوع به من دست داد، با این حال تمام کتاب را خواندم و زجر کشیدم.
با احترام به مقام علمی ایشان (اگر دارند) معتقدم ایشان نتوانسته اند هیچ ارتباطی با شعر سعدی برقرار کنند.
ما نمی توانیم به دلیل تمایلات معنوی خودمان غزل های سعدی را تفسیر به رای نماییم.
یاد آن شعر شاملو افتادم که گفته است:
خورشید را گذاشته با اتکا به ساعت شماته دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد می کند که شب از نیمه نیز برنگذشته
طوفان خنده ها
سید جعفر در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:
عبد عاصی گوید:در مصرع طره را تاب نده تا ندهی بربادم بهتر بود که چنین میگفت؛طره را تاب نده تا نکنی بی تابم. به دو دلیل، اول که ندهی بربادم را برای زلف برباد دادن گفته پس بهتر است برای تاب طره اثر دیگیری بتراشد که بی تابی زیبا تر است
دوم، جناس بین تاب وبیتابی است.
فرشید نوربخش در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
در بیت آخر به تکرار خوش لحن 2 سین در مصرع اول و تقارن آن با تکرار 2 سین در مصرع دوم دقت فرمایید. به اینها به مراعات النظیر بالا و پست هم توجه نمایید.
این کار تنها از سعدی آخرالزمان بر می آید.
محمد در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۷:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
راه عشق یا بحر عشق فرقی نمیکنه منظور مهمه که جفتش میرسونه
نسرین در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۲:
با سلام، مصرع دوم بیت دوم فکر کنم به جای "حیرانیم" واژه ی "گردانیم" هست. ما چون صوریم کاندر او گردانیم.
رضا سامی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:
گردانندگانِ گرامیِ گنجور، نکته ای که در خصوصِ بیتِ نهم عرض می کنم - حدّاقل برای خودم - خیلی خیلی مهمّه. لطفاً از طریقِ ایمیل منو در جریانِ جوابِ حرفم قرار بدین.
از ده نسخه ای که این غزلو ثبت کردن، نه تاشون مصراعِ اوّلو به همین صورتی که اینجا اومده نوشتن. در صورتی که این جمله بندی با مصراعِ بعدیش از لحاظِ منطقِ مفهومی جور درنمیاد. وقتی که میگه به دنبالِ وصال نباش، منطقاً نباید بعدش بگه از او فقط او را تمنّا کن. چون (( او را خواستن )) خودش مفهومِ وصالو القا میکنه. مگر اینکه بعدش بگه: که حیف باشد از او غیر از این ( یعنی به غیر از این چیزی که تو مصراعِ قبلی گفتم ) تمنّایی.
یا اینکه بپذیریم ضبطِ نسخۀ دهم درست باشه: نعیمِ خلد چه باشد؟ رضای دوست طلب.
منتظرِ پاسختون هستم. پیشاپیش سپاسگزارم.
نادر در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
ایهام زیبای دیگری که شیخ اجل بکار برده در عبارت کار دفتر است . یک معنا این که با نامه مشکل این داستان حل نمی شود و نیاز به یک دفتر دارد . معنای دوم به کار دفتری بر می گردد که با نامه نویسی دایم سر وکار دارد که هرگز تمامی ندارد .
مرتضی فرید در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۹ - در نصیحت فرزند خود محمد نظامی:
صورت اول مصرع دوم بیت "یک دسته گل دماغپرور" اینگونه خوانده میشود و ایرادی در وزن ندارد: از صد خرِمن گیاه بهتر (به زیر(کسره) "ر" در خرمن)
از نظر معنایی هم همین شکل درستتر به نظر میرسد.
لطفا اگر نسخه اساس گنجور معتبر است همان صورت را بازگردانید
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۴۸ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
دوستانی در تفسیر غزل حافظ راه مورد علاقه خودشان با علامت 121 را پیموده اند.
حافظ هیچ مربی و مرشدی نداشته است و از کلیت دیوان خواجه مشخص است که ایشان شمشیرش برای مبارزه با روی و ریا همیشه بُرنده است. چه زهد و روی و ریا از ازل باشد (توسط فرشتگان)
جلوهای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
یا اگر زهد و ریا و دکان توسط شیخ و حافظ و مفتی و محتسب یا حاکم و صوفی و .. باشد.
حافظ همان گونه با زهدان و صوفیان و فقیهان و عارف نمایان مبارزه می کرد که با مبارزالدین محمد حاکم وقت مبارزه می کرد
کجاست صوفی دجال فعل ملحد شکل / بگو بسوز که مهدی دین پناه رسید
یا وقتی خانقاه محل تن پروری و فرار از مالیات و در واقع فرار از مسؤولیت اجتماعی شده بود حافظ فرمود:
صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه میخورد/پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف
در غزلی که از شاه نعمت الله مورد بحث است کاملا مشخص است که ایشان ادعایی را مطرح کرده است از جمله:
خاک راه را به نظر کیمیا کردن، صد درد دل به گوشهٔ چشمی دوا کردن، در سراچهٔ معنی صاحب کرامت بودن، هشیاران را مست کردن، موج اقیانوس و گوهر دریای عزت بودن، باز بودن چشم به روی ساقی (شهود)، بزرگی و دارای اصحاب بودن، واسطه بین خلق و خدا و بردن در بارگاه الهی یعنی دستگیری
این ها همه ادعایی صوفیانه و قطب گرایی است که خودش را در مرکز آن می بیند.
حافظ نه چنین ادعاهایی دارد و نه چنین ادعاهایی را از کسی می پذیرد:
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد
بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد
بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه
زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان
دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده ره روی که عمل بر مجاز کرد
ای کبک خوش خرام کجا میروی بایست
غره مشو که گربه زاهد نماز کرد
حافظ مکن ملامت رندان که در ازل
ما را خدا ز زهد ریا بینیاز کرد
وقتی حافظ چنین روشن خودش را از این جمع جدا می کند و صریح حرفش را می زند چرا ما با تاریخ سازی و تحریف آن چیزی را به حافظ جان تحمیل کنیم که دقیقا خلاف افکار آن جناب است.
حافظ نه پیر و مرشد داشت نه از دست کسی دستگیری شد نه عدد و رقم برای خودش مشخص کرده بود و با همه این ها مبارزه می کرد.
این اعاد و رقم های صوفیانه نه به درد زندگی مردم می خورد نه به درد زندگی خودتان. شرح کرامات هم چیزی نیست جز ساخته هایی موهوم که در باره خیلی از افراد از فقها گرفته تا برخی عرفا نوشته اند و هیچ ارزش تاریخی ندارد
ایام عزت مستدام
شهرام بنازاده در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱۴:
که ز معشوقه پنهان من
کاه ( که آه) زمعشوقه پنهان من صحیح است
Jafar Jafarzadeh در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲:
جز خداوندان معنی را نغلتاند سماع
محمد رضا زوار در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:
ماجرای علامه جعفری و تفسیر غزلیات حافظ
حسن جعفری پسر برادر علامه جعفری نقل می کنه:
علامه جعفری تو جمع خانوادگی گفته، جوان که بوده می خواسته
کتاب غزلیات حافظ رو تفسیر کنه.
مدتها با خودش کلنجار می رفته، اما نمی تونسته.
یک شب که غزل:
(کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد
از لعل تو گر یابم انگشتری زنهار صد ملک سلیمانم در زیر نگین باشد
غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد
هر کو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایره قسمت اوضاع چنین باشد
در کار گلاب و گل حکم ازلی این بود کاین شاهد بازاری وان پرده نشین باشد
آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد)
رو می خواسته تفسیر کنه، هرکار می کنه نمی تونه، اعصابش بهم می ریزه،
دورکعت نماز می خونه و از خود حافظ مدد می خواد.
خوابش می بره، نزدیک صبح حافظ به خوابش میاد و میگه:
تو نمی تونی کتاب منو تفسیر کنی، نشونه شم اینه که من فقط از این غزل،
چند بیت رو برات تفسیرمی کنم که بفهمی این شعر رو برای چی سرودم.
حافظ میگه منظورمن از:
جام می،
جام زهریست که به امام حسن (ع) خوراندند،
و خون دل،
خونیه که امام حسین (ع) رو ازش سیراب کردن،
و منظور من از:
شاهد بازاری،
سر امام حسین (ع) بود که بر سرنیزه در بازار گردانده شد،
و پرده نشین،
حضرت زینب (س) که در قل و زنجیر بود.
حسن جعفری در ادامه میگه:
عموم (علامه جعفری) صبح که از خواب بلند میشه،
از تبریز ماشین دربست می گیره میره گیلان،
اونجا قایق می گیره میره وسط دریا و تمام تفاسیری رو که،
بر روی اشعار حافظ انجام داده، می ریزه وسط دریا و
دست از تفسیر می کشه.
امیرعباس در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:
با سلام
آیا خیام حکیم است؟ پس چرا اشعار او این گونه مردم را به تردید می اندازد؟ آیا معنی یا شیوه سخن حکیمانه این است که پیچیده و غلط انداز بیان شود؟
شخصاً بسیاری از اشعار خیام را دوست ندارم و اگر زمانی هم این زبان قابل استفاده برای اهالی ادب بوده است، امروزه دیگر نیست.
محمدیاسین صیادی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۷:
رفتی توبه این زودی
رفتی تو به این زودی
تو باد صبا بودی
توباد صبا بودی
بسیار زیبا از جان جانان استاد شجریان گوش دادن صدای استاد شجریان شعور و فهم نیاز دارد
مسیحا در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲:
نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش
--
خیمه در آب و گل مزرعه آدم زد
--
میگه : خدا دنبال یه عاشق میگشت.. واسه همینم رفت سراغ ملائک و عشوه گری کرد.. اما دریغ که اونا شعور ذاتیشون فقط عبادت بود و از عشق چیزی سرشون نمیشد..
ملائک هم همیشه میخواستند که سیمای خدا رو ببینند... اما امکانش عملا وجود نداشت..
خدا هم دلش میخواست که خودش رو ببینه چه شکلیه... و درخواست ملایک و اجابت کنه..
واسه همین دست بکار شد و آدم رو درست کرد.. ( یه لیوان از h2o همون ماهیت از h2o اقیانوس رو داره.. این کاملن علمیه)
وقتی کارش تموم میشه بدون اینکه به بقیه بگه که این تصوری از منه... آدم رو میاره و به همه نشون میده... و انتظار تحسین داشته.. اما همه ایراد میگیرن که ای بابا این دیگه چیه.. عجب موجود بد قواره ایه..و..
خدا ناراحت میشه..
-----
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
---
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
--
میفرماید که ابلیس میاد تا از موضوع سر در بیاره .. کی تونسته غیر از خودش دل خدا رو به سمت خودش جلب کنه... خدا فهمید و جلوشو گرفت که بهش نزدیک نشه... گفت : این موجود عاشق منه و من معشوقه ش... بهش نزدیک نشو..
سپر انداخته در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۵۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵۰:
صواب است پیش از کشش بند کرد
که نتوان سر کشته پیوند کرد
((از بوستان ))
میلان در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
با درود بر خسرو آواز ایران
سابقه تاریخی ما نشان داده که ما مردمانی قدر نشناس و اصولن جوگیر هستیم که در جهت اشتباه به طور عجیب دوست داریم به عقب برگردیم...!
آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود
سرمه گویاتر کند چشم سخنگوی ترا
محمد در ۶ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۴:
به نظرم اشعار حافظ مانند قرآن که داری بطن هستند و تا 70بطن از امامان معصوم رسبده .شعر حافظ هم اینگونه است
مهدی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۷، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳: