گنجور

حاشیه‌ها

بابک پرتو در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶۶:

هر اندیشه مولوی ، چون دختر با کره ای ،عشوه گری می‌کند، تا حقیقت و سیمرغ ، عاشق او شوند ، و تابش زیبائی حقیقت و سیمرغ ، در او به پیچد ، و از او آبستن گردد .

بیژن جعفری در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:

درود به اساتید محترم میخواستم نظرم را در مورد بیت سوم بیان کنم، به نظر من با شناختی که از حافظ دارم میشه گفت که حافظ هر چیزی را در اوج کمال میخواهد مثلا شراب تلخ میخواهم که مرد افکن بود زورش یعنی شراب ترین شراب یا به عبارتی آخر شراب یا قرآن ز بر بخوانی با چارده روایت و چندین مورد دیگه حالا ببینیم پیر حافظ اگر بخواد پیر ترین پیر باشه که اتفاقا داناترین هم هست میشه خودخداوند یعنی قدیمی ترین قدیمی جهان حالا با این فرض به سراغ پیر در تمام اشعار حافظ بروید میبینید چقدر تعبیر و تفسیر شان راحت میشه مثل پیر میفروش یا بنده پیر خراباتم که لطفش دایم است
ور نه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
یا
من این دلق مرقع را بخواهم سوختن روزی
که پیر می فروشانش به جامی بر نمی‌گیرد الی آخر البته نظر شخصیم هست و ممکنه اشتباه باشه ممنون

Bi Chemer در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۸۸ - شکایت گفتن پیرمردی به طبیب از رنجوریها و جواب گفتن طبیب او را:

تا دل مرد خدا نامد به درد هیچ قومی را خدا رسوا نکرد

دکتر صحافیان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۹:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

سرشار از شور به دام افتادن، به یار می گوید: زلف تو کفر و دین را به دام می اندازد و این یک چشمه از هنرنمایی اوست.
کفر و دین کنایه از همه چیز و اشاره به یکسانی آنها و برتری ملت عشق و دین باطنی. خیام و مولانا و ... نیز به کار برده اند.
جمالت معجز حسن است لیکن،
حدیث غمزه ات سحر مبین است
چهره ات معجزه زیبایی و ناز و کرشمه ات آشکار جادو می کند.(مبین اشاره به قرآن)
3- کی می توانم جان سالم بدر برم از چشم طلبکارت که پیوسته با کمان در کمین نشسته.
4- صد آفرین بر این چشم که جادو می کند عاشق را و می کشد.
5- عشق خود علم نجوم است که در آن فلک هشتم( فوق هفت آسمان) طبقه هفتم زمین است.
[آسمان عشق متصل به عرش الهی است]
6- گمان می کنی آنکه بدگویی تو را می کند جان سالم بدر می برد کرام الکاتبین( دو فرشته همراه آدمی که کارهایش را می نویسند در زبان فارسی ضرب المثل شده ازین بیت و مفرد تلقی می شود) به حسابش میرسد.
7- از حیله های شیرین زلفش ( با وجود این همه که در ابیات بالا گفتم)غافل نشو که پس از دل دینت را هم خواهد برد.
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

اینستاگرام:drsahafian

شهرام در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰:

زبان حافظ زبان حال است چقدر زیبا. پیام کل شعر کاملا گویاست.

ایمان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۹ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴:

چه زیبا شده آهنگ من ندانستم ازمحسن چاوشی عزیز با تلفیق شعر هایی از دو شاعر برزگ و بلند مرتبه

علی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۶:۲۰ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳۴:

مصراع سوم به لهجه لری این طوری خونده شه درسته
باغِبان دید که مو گل دوست دیرُم

۸ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱:

هر متاعی ز معدنی خیزد
شکر از مصر و سعدی از شیراز

۸ در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:

آب و آتش خلاف یکدگرند
نشنیدیم عشق و صبر انباز
و
نکنم گر خلاف توست نماز
و ....

کاظم ایاصوفی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۳۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۴:

مصراع اول باید به این صورت اصلاح شود
آن دل که مرا بود و تو دیدی سلبوه

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۶:

چرا این شعر انقدر با نسخه تصحیح غنی و فروغی تفاوت دارد ؟

سعادت در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۶ - در تفسیر این حدیث مصطفی علیه‌السلام کی ان الله تعالی خلق الملائکة و رکب فیهم العقل و خلق البهائم و رکب فیها الشهوة و خلق بنی آدم و رکب فیهم العقل و الشهوة فمن غلب عقله شهوته فهو اعلی من الملائکة و من غلب شهوته عقله فهو ادنی من البهائم:

در موافق بودن حضرت مولانا با علم و دانش همین بس که
چون که ماهیت جان مخبرست
هرکه او آگاه تر ، با جان تر است
علم واقعی و اصلی و برتر همان بصیرت است که حق و باطل را با آن تشخیص میدهند و برای همه واضح است برتری این علم به سایر علوم که علم بنای آخور هستند

باران بیدختی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۲:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۴:

به نظر بنده سر چشمه بتوان گرفتن به بیل ....چو پر شد نشاید گرفتن به پیل درست باشه

نگار متین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۷:

باسلام،این غزل خیلی زیباست

حسین در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

گاهی اوقات کسانی ناخواسته در مسیر زندگیِ تو نقشی جاودانه‌ میگذارند. در حالی که خودشان هم نمیدانند که چه کردند. هفت-هشت ساله بودم که برادر بزرگترم از من و برادر کوچکترم خواست که این غزل را حفظ کنیم و قول جایزه ی 50 تومانی داد. من و برادر کوچکم به سرعت مشغول شدیم و یکی دو روزه تحویل دادیم و 50 تومانیِ سال 66 را که رقم قابل توجهی بود گرفتیم. ما به عشق جایزه شروع کردیم ولی عاشق حافظ شدیم و این عشق را مدیون قدم مثبت برادر بزرگترم هستم.

احسان در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:

سلام. حافظ را با نقل و عقل و وحی با اطمینان تفسیر کنید اما دو بیت اول اشاره به حدیثی است که از عایشه نقل شده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را در حال عبادت و ناله و اشک و تضرع زیاد می‌بیند و می‌پرسد شما که به نهایت وصل رسیدی و آمرزیده ای یه اشاره اول سوره فتح چرا اینقدر ناله و فغان و حضرت پاسخی می‌دهد که حافظ عیله الرحمه می‌فرماید ما را..... کار داشت. سخنی با مدیر سایت که لطا موارد نامربوط را حذف کنید تا مربوطها بهتر نمایان شود

عزیزی در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۲:

کلمه طهارت در لغت عرب وفقه اسلامی دو معنی دارد.عام وخاص.طهارت به معنی عام یعنی پاکیرگی ونظافت.طهارت به معنی خاص یعنی وضو ویکی از مقدمات نماز است.پس معنی بیت اول اینست:عارفی صبحگاه با اب روشن می وضو گرفت وسپس به زیارت میخانه رفت.

nabavar در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:

گرامی الهه
پندش ده گو که نرم نرمک می‌بیز
مغز سر کیقباد و چشم پرویز
می گوید : نصیحت ش کن و بگو که این خاک که می ریزی را آرام تر بریز که سرِ کیقباد است و چشم خسرو پرویز
منظورش اینست که درین خاک هزاران راز نهفته است ، و آنرا سرسری مگیر و اندیشه کن

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۹:

در تصحیح غنی و فروغی ، مصرع اول gel نبشته شده نه gol و بنظرم مورد اول درسته !

الهه در ‫۵ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۲۳ اسفند ۱۳۹۸، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:

به زیباترین شکل ممکن خدا رو تو دو بیت برد زیر سوال بعد دوستان میگن از خدا تمجید کرده و نماز هم می‌خوانده ووو !!!
در خدا باور یا نبودن حکیم در مانده ایم چ رسد به مسلمانی او !
از جماعتی که اینیشتن را شیعه می‌دانند توقع داشته باشید خیام را نیز مسلمان دانند !

۱
۲۰۹۹
۲۱۰۰
۲۱۰۱
۲۱۰۲
۲۱۰۳
۵۵۰۷