گنجور

حاشیه‌ها

جزیره مثنوی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۳۴ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » فی‌وصف حاله » فی وصف حاله:

بیت سوم: گه دم عشق علی الاطلاق زن
بیت 14 از پایین: یک نفس بیداردل گردد به راز

پیمان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷:

سلام
وازه سد معنای واژه صد را می رساند لزومی به تغییر نبود

میلاد کولیوند در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳:

وزن به گمان اشتباه است.
فاعلاتُ مفعولن فاعلاتُ مفعولن هست.
بحر مقتضب مثمن مطوی مقطوع .
مفعولن از مستفعلن ، فاعلات از مفعولات.

زهرا ملاشاهی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۵:

بیت آخر ستان منظور خاکستان است؟ممنون میشم اساتید توضیح بدن.

زهرا ملاشاهی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۷۵:

درود بر اساتید و ادیبان عزیز.جانم تازه گشت از خواندن این ابیات.درود بر مولانای بزرگ و همه ادب دوستان و ادیبان.افتخار میکنم زبان مادریم فارسی است.درین روزگار غم و خاکستری فقط اینچنین اشعاری میتواند دمی جان آدمی را بنوازد البتته اگر هنوز کمی آدم باشد.خواستم تشکر کرده باشم از همه ی اساتید.

جانان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۱:

این است نصیحت سنایی عاشق نشوی اگر توانی .... افعال معکوس جناب سنایی ؟

امیرمحمد در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲:

به نام الله. سلام.
بی شک حافظ یکی از برترین فیلسوف های جهان. این کم لطفی است که او را تنها یک شاعر بخوانیم. حافظ ، فلسفه خود را به صورت شعر بیان کرده است. از اینرو فلسفه او نیز از برترین فلسفه های جهان است ، زیرا فلسفه او توانسته است که شعر شود و برترین فلسفه ، فلسفه‌ای است به صورت شعر درآید. چنین فلسفه‌ای است که می‌تواند پرواز کند. فلسفه‌ای خالی از کلمات قلمبه و دهان پر کن.
اشعار حافظ فلسفه‌ای هزارتو و پیچ در پیچ دارند. این اشعار نقاب بر چهره دارند. مراقب باشید که در دریای ظاهر واژگان غرق نشوید و دچار برداشت هایی نگردید که شما به جای رساندن به بلندترین بلندا ، بر زمین کوبد.
همچون برداشت آن دوستانی که می‌گویند حافظ در این شعر معاد و آخرت را انکار کرده است.

جانان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳۳:

چقدررر زیباست . باشکوهه

فاطمه علیان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

در بیت ششم لاتهنوا و اعتجلوا اشتباه تصحیح شده اند، این دو واژه جمع مذکر غائب نیستند ، بلکه و آن برای مد و حفظ وزن شعر و تاکید بر سستی نورزیدن و عجله کردن است و مصحح به غلط الف جمع را بدان افزوده ، شاهد مدعا نیز علاوه بر عدم حضور مرجع ضمیر است، واژه مغتنما که حال می باشد نیز به شمار می رود ، حال باید در عدد با ذوالحال مطابقت کند و حال آن که مطابقتی میان این اسم مفرد و ضمیر جمع دیده نمی شود

فاطمه علیان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

بیت نخست و امضه نادرست است این واژه ( وامضه) به معنای درخشش آن است و به نادرست واو از آن جدا شده است ، مصرع دوم بدین معنی است=درخشش آن خوشی روزگاری را که گذشته بود را به یاد آورد( سلفا: نیز نقش حال دارد و منصوب است)

فاطمه علیان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷:

در بیت دوم ساقی با توجه به نکره بودن باید اعراب بپذیرد که نادرست آمده است

علی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۲۵:

نیوشه معنای گوش فراداشتن به ویژه به سخن پنهان است که اینجا در معنی مجازی تمایل به کار رفته (لغتنامه دهخدا)

مهدی قربانی زیناب در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

هر وقت این شعر رو میخونم واقعا احساس شرمنده گی میکنم که چطور این همه سال قدر استاد والا مقامی چون شهریار را ندونستیم شعر بسیار زیبای هست خدایش بیامرزد.

عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

نفس خروس بگرفت که نوبتی بخواند/همه بلبلان بمردند و نماند جز غرابی
برخی دوستان فرموده اند استاد شجریان کلمه «نوبتی» را اشتباها به صورت نکره خوانده است و باید به صورت اسم منسوب بخواند.
ابتدا ذکر یک نکته لازم است که استاد هم انسان هستند و دارای اشتباه. در جاهایی هم کلماتی را اشتباه خوانده اند هرچند این موارد بسیار اندک است و در برابر حجم عظیم کارهای ایشان اصلا به چشم نمی آید مخصوصا که ایشان معمولا غزل ها را از حفظ می خوانند.
اما در اینجا کاملا درست خوانده است. به معنای بیت توجه کنیم، اگر به صورت اسم منسوب بخوانیم چند مشکل ایجاد می شود و غزل سعدی را ا معنا می اندازد.
نخست: «نوبتی» در معنایی که مد نظر این دوستان است چیزی را نمی خواند بلکه دهل و نقاره می زند (نوبتی: کسی که در نقاره‌خانه کوس یا دهل می‌زند؛ نوبت‌زن.) در حالی که اینجا حرف از خواندن است.
سعدیا نوبتی امشب دهل صبح نکوفت/یا مگر روز نباشد شب تنهایی را
در اینجا به صورت اسم منسوب است
دوم: اگر به صورت اسم منسوب بگیریم مصرع دوم ارتباطش با مصرع اول قطع می شود.
سوم: در این صورت باید فعل «بگرفت» متعدی باشد یعنی کسی نفس خروس را گرفته باشد و آن را از خواندن منع کرده باشد تا دهل زن بخواند. (خواندن دهل زن!!!!)
اما در مورد موسیقی هم فرموده بودند تنظیم آن سطحی و دست دوم است.
نخست: آهنگساز و تنظیم کننده این تصنیف استاد درخشانی است، شاگر مبرز استاد محمدرضا لطفی. استاد درخشانی جزء آهنگسازان بزرگ و معدود تنظیم کنندگان زبردست است.
دوم: این اجرا فقط یک تصنیف است و تصنیف نمی تواند حق شعر را بیان کند. استاد شجریان درمصاحبه ای فرمودند: «اگر آواز فراموش شود غزل هم کم رنگ می شود. ارزش غزل و شعر در آواز است که خودش را نشان می دهد و در تصنیف به خاطر دست و پاگیر بودن ریتم ها برخی نمی توانند مفاهیم را خوب بیان کنند و ممکن است شعر دچار آهنگ و ریتم شود.»
اگر کسی یا اثری را دوست نداریم باعث نشود یک غزل سعدی را از معنا بیاندازیم

اناهیتا در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

با سلام و تشکر از همگی
نظر من این هست که در واقع معامله ای که حضرت ادم با خدا داشته طبق دستور خداوند اگر گندم را بخورد بهشت را از دست میدهد
حال انکه چنین معامله ای در مورد زمین گفته نشده یعنی هرگز نگفته اگر جو بخورید زمین را ازت میگیرم
لیکن اگر جو را به همان ابجو یا شراب تفسیر کنیم دران صورت معامله درست میشود
و حافظ گفته منم که پسر همون پدرم در واقع بهشتی که نوید داده شده را با شراب معامله خواهد کرد

احمد نیکو در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » درد زندگی [۲۵-۱۶] » رباعی ۲۳:

چون حاصل آدمی در این دیر دو در
جز خونِ دل و دادنِ جان نیست دگر
خرّم دل آنکسی که معروف نشد ‌‌‌‌
و آسوده کسی‌ که خود نزاد از مادر

علی نصری در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸۷:

شاهکار خسرو آواز استاد شجریان ...
برای شفای گمنام هم دعائی ...

جمشید پیمان در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:

جای خنده‌ست سخن گفتن شیرین پیشت
کآب (که آبِ) شیرین چو بخندی برود از شکرت (سعدی)
1 ــ سحن شیرین گفتن پیش تو ـــ که شیرین سخن ترینی ـــ خنده دار است (مسخره است)
2 ــ پیش سخن شیرین تو ، "گفتن= دهان به سخن باز کردن " کار خنده داری است( فقط باید سزاپا گوش بود)
3 ـ پیش سخن گفتن شیرین تو باید شاد و متبسم شد
4 ــ جای شادمانی و شعف است که کسی در حضور تو سخن شیرین بگوید
5 ـ اگر شیرین، همسر خسروشاه( که سخنگو یی شیرین سخن است)) پیش تو دهان باز کند، کارش خنده دار است
6 ــ سخن گفتن از شیرین ( یاد از او کردن) پیش تو ـــ صد بار از او سر تری ـــ کار بیهوده و خنده داری است

محمد در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:

به نظر بنده این شعر اونقدها هم به آسمان و بطلمیوس و اینا ربطی نداره . داره از اون جهت که خیام خودش دانشمند بوده و اینا رو کامل مطالعه کرده و فهمیده و از مضمون اونها برای رسوندن پیامش که یه پیام اجتماعی (از نظر بنده)هست استفاده کرده
کلیتش اینه که آرامش در خردمند زندگی کردنه و نه در عظمت نام و ثروت چرا که اونها رنگ آرامش رو نمی بینن و سرگردانن در حالیکه این کائنات طوری طراحی شده که برای آدم خردمند مایه آرامش باشه

علی در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۷ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱ - مکتب حافظ:

و ممنون از اقای ص.شرر بابت این شعر زیبا

۱
۱۸۰۸
۱۸۰۹
۱۸۱۰
۱۸۱۱
۱۸۱۲
۵۴۱۰