دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
جرم بیگانه نباشد که تو خود صورت خویش
گر در آیینه ببینی برود دل ز برت
جای خندهست سخن گفتن شیرین پیشت
کآب شیرین چو بخندی برود از شکرت
راه آه سحر از شوق نمییارم داد
تا نباید که بشوراند خواب سحرت
هیچ پیرایه زیادت نکند حسن تو را
هیچ مشاطه نیاراید از این خوبترت
بارها گفتهام این روی به هر کس منمای
تا تأمل نکند دیده هر بیبصرت
باز گویم نه که این صورت و معنی که تو راست
نتواند که ببیند مگر اهل نظرت
راه صد دشمنم از بهر تو میباید داد
تا یکی دوست ببینم که بگوید خبرت
آن چنان سخت نیاید سر من گر برود
نازنینا که پریشانی مویی ز سرت
غم آن نیست که بر خاک نشیند سعدی
زحمت خویش نمیخواهد بر رهگذرت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر عاشقانه، شاعر از معشوق خود میخواهد که چهرهاش را بپوشاند تا همچون خورشید در دید دیگران نباشد. او تأکید میکند که زیبایی معشوق بینظیر است و هیچ کس نمیتواند به درستی او را توصیف کند. شاعر اذعان دارد که صحبت کردن با او لذتبخش و شیرین است و نمیخواهد که خواب سحرگاهیش به هم بخورد. او همچنین ابراز میکند که زیبایی معشوق به هیچ چیزی نیاز ندارد و نمیتواند معشوق را با دیگران مقایسه کرد. تنها دغدغه او این است که دوست او را ببیند و دربارهاش بشنود. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که غمی ندارد اگر زندگیاش به خاطر عشقش سخت شود.
هوش مصنوعی: میخواهم که تو چهرهات را بپوشانی مانند ماه تا کسی نتواند در هر جا و مکانی تو را ببیند مثل خورشید.
هوش مصنوعی: اگر به آینه نگاه کنی، چهرهات را میبینی و متوجه میشوی که آیا گناهی در تو هست یا نه. در واقع، این خود تویی که باید درون خودت را بررسی کنی و اگر خود را بشناسی، دلت از تو دور خواهد شد.
هوش مصنوعی: حرف زدن شیرین و دلنشین در حضورت، بسیار شاداب و خندهآور است، زیرا هنگامی که تو میخندی، طعم شیرینی از وجودت میروید و دلها را شاد میکند.
هوش مصنوعی: من نمیتوانم صدای آه و اندوهم را در صبح زود بلند کنم، زیرا نمیخواهم آرامش خواب تو را بر هم بزنم.
هوش مصنوعی: هیچ لوازم زینتی نمیتواند زیبایی تو را افزون کند و هیچ آرایشگری نمیتواند تو را بهتر از آنچه که هستی بیاراید.
هوش مصنوعی: بارها گفتهام این چهره را به کسی نشان نده، زیرا او نمیتواند به درستی فکر کند و درک درستی از آن نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: میگویم که نه این ظاهر و باطن تو را نمیتواند دید جز کسانی که اهل بصیرت و درک هستند.
هوش مصنوعی: برای اینکه بتوانم یک دوست را ببینم که از تو خبر بدهد، باید از هزاران دشمن عبور کنم.
هوش مصنوعی: اگرچه محبوبم به دور از من برود، برای من چندان دشوار نخواهد بود، زیرا این قدر پریشانی و شلوغی از موهای تو به جانم افتاده که دیگر نمیتوانم تحمل کنم.
هوش مصنوعی: این غم نیست که سعدی بر خاک بیفتد، بلکه ناراحتکننده این است که زحمات او برای دیگران بیارزش بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
همین شعر » بیت ۱
دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت
تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت
روی بنمای و مپندار که من چون سعدی
«دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت »
ای فرشته صفتی کز سر تعظیم و جلال
زیر ران شدست ابلق شام و سحرت
معنی بکر به دور تو چو نی سر بفراشت
از چه از همدمی لفظ خوش چون شکرت؟
بر سر آمد ز جهان ذات تو چون موی و مباد
[...]
ای که شاهان جهانند گدایان درت
پادشاهست گدایی که بیابد نظرت
چون توانگر اگرت تحفه نیارم بر در
همچو درویش بیایم بگدایی بدرت
ای برو خوب چو اشکوفه باران دیده
[...]
خلق مشتاق و ندیده رخ همچون قمرت
نه مباح است در این ماه من سفرت
ناقه رهوارو تو لیلی صفت اندر محمل
دل من چو سگ لیلی زقفای اثرت
تا میان تنگ نه بستی پی خون ریختنم
[...]
رخشد از چهره همی جلوه شمس و قمرت
مگر از مهر بود ما در و از مه پدرت
پدر و مادرت از ماه و زمهر است مگر
که برخساره بود جلوه شمس و قمرت
تو بدین طره و رخسار بهر جا گذری
[...]
گر بگویم که وداع علی اکبر پسرت
شده پر خون جگرت
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.