قد اشرقت الدنیا من نور حمیانا
البدر غدا ساقی و الکأس ثریانا
الصبوه ایمانی و الخلوه بستانی
و المشجر ندمانی و الورد محیانا
من کان له عشق فالمجلس مثواه
من کان له عقل ایاه و ایانا
من ضاق به دار او اعطشه نار
تهدیه الی عین یسترجع ریانا
من لیس له عین یستبصر عن غیب
فلیأت علی شوق فی خدمه مولانا
یا دهر سوی صدر شمس الحق تبریز
هل ابصر فی الدنیا انسانک انسانا
طوبی لک یا مهدی قد ذبت من الجهد
اعرضت عن الصوره کی تدرک معنانا
من کان له هم یفنیه و یردیه
فلیشرب و لیسکر من قهوه مولانا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به وصف زیبایی و شادیهای زندگی میپردازد. شاعر به نور و دلنشینیای که عشق و ایمان به همراه دارد، اشاره میکند و آن را با مینوشی و دوستی مقایسه میکند. او از کسانی که عشق دارند دعوت میکند که در جمع عاشقان حاضر شوند و به یاد روحانیان و معانی عمیق زندگی بیفتند. شاعر بر این نکته تأکید میکند که کسی که در جستجوی حقیقت است، باید به دنبال آن معانی عمیق باشد و از ظواهر دوری کند. در انتها، از مهدی (علیهالسلام) یاد میکند و به زیبایی و تلاشهای او در راستای حقیقت و رهیافتن به معنای زندگی اشاره میکند.
هوش مصنوعی: دنیا از نور حامی ما روشن شده است، فردا ماه مانند ساقی است و لیوان پر از شراب.
هوش مصنوعی: صبوری نماد ایمان من است، خلوت من به مانند باغی زیباست، و درختان آن دوستان من هستند، و گلها زندگیام را روشن میکنند.
هوش مصنوعی: کسی که عاشق باشد، مکان و محفلش همین جاست؛ و کسی که عاقل باشد، به ما و پیرامون ما توجه میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی به این معناست که کسی که در خانهی او احساس تنگی و ناراحتی کرده، به شدت تشنه میشود و این تشنگی او را به سمت چشمی میکشاند که به او آرامش و تجدید حیات میبخشد.
هوش مصنوعی: کسی که چشم بصیرت ندارد و نمیتواند از غیب آگاهی یابد، بهتر است با اشتیاق به خدمت مولای خود بیاید.
هوش مصنوعی: ای روزگار، آیا در دنیای تو انسانی را دیدهای که انسان واقعی باشد؟
هوش مصنوعی: به خوشبختی تو، ای مهدی! تو از تلاش و سختی خسته شدهای و از ظاهر دنیا روی گرداندهای تا به معانی عمیقتر دست یابی.
هوش مصنوعی: اگر کسی دغدغه و غمی دارد که او را میآزارد و به پایان میرساند، بهتر است که از قهوهی مولانا بنوشد و سرخوشی و شادی را تجربه کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عمری ز رخت بودم با خاطر خوش جانا
ودعت و اودعت فی قلبی اشجانا
دام سر زلفت را گر خیال بود دانه
صید تو شود دانم صد مرغ دل دانا
شد در قدح صهبا عکسی ز رخت پیدا
[...]
جانی و به کنه تو کسی پی نبرد جانا
چه عامی و چه عارف چه جاهل و چه دانا
ظاهر نگرد عامی ز آن روی به دام افتد
از طره و دستار و دراعه مولانا
من شکوه ز بیدادت هرگز نکنم لیکن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۵ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.