بخش ۱: یکی پیری مرا آواز میداد
بخش ۲: مر او را در جهان بس عاشقانند
بخش ۳: طریق فقر دان راه سلامت
بخش ۴: چه شد منصور مأمور شریعت
بخش ۵: ز حال قاضی و مفتی چه پرسی
بخش ۶: بگویم با تو تا حق را که دیده است
بخش ۷: مسلمانی بود راه شریعت
بخش ۸: بگویم با تو سری ای سخندان
بخش ۹: بدان کانسان کامل انبیا بود
بخش ۱۰: کسی از زهد و تقوی شد مسلم
بخش ۱۱: محمد چون ز پیش خلق برخاست
بخش ۱۲: تو ناجی را نمیدانی ز هالک
بخش ۱۳: علوم دین بگویم با تو ای یار
بخش ۱۴: بگویم با تو از احوال گردون
بخش ۱۵: تو لذات جهان و حشمتش دار
بخش ۱۶: بگویم با او سر عدل ای دوست
بخش ۱۷: حقیقت بحر کل دریای نور است
بخش ۱۸: ز حال نوح و کشتی بازگویم
بخش ۱۹: مسلم گشت او را ملک و خاتم
بخش ۲۰: بگویم احتساب احوال با تو
بخش ۲۱: عوام الناس را احوال بسیار
بخش ۲۲: حقیقت اولیا خورشید راهند
بخش ۲۳: بود هادی دین بی شک پیمبر
بخش ۲۴: بتو این سر مشکل باز گویم
بخش ۲۵: ز مظهر گوئیم آگاه گردان
بخش ۲۶: بگویم بهر تو ای مرد دانا
بخش ۲۷: شنیدستم ز دانایان اسرار
بخش ۲۸: حقیقت علم و دانش علم دین است