گنجور

 
اهلی شیرازی

بخش ۱ - دیباچه: حمد بیحد و ثنای نامحدود و شکر بیعد و سپاس نامعدود ...

بخش ۲ - سحر حلال مولانا اهلی شیرازی: ای همه عالم بر تو بی‌شکوه

بخش ۳ - در توحید باریتعالی گوید: ای که بر اسرار تو دانا کمند

بخش ۴ - در مناجات گوید: یا رب از احسان نظر از ما متاب

بخش ۵ - نعت سید المرسلین: احمد مرسل گل این کشته زار

بخش ۶ - در خطاب زمین بوس گوید: ای شده در خانه جان منزلت

بخش ۷ - منقبت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب: پیر و حیدر شو و همرنگ آل

بخش ۸ - نعت ایمه اثنا عشر: چون علی اندر ره دین راهبر

بخش ۹ - در موعظه و نصیحت گوید: ساقی از آن شیشه منصور دم

بخش ۱۰ - سبب نظم کتاب: ساقی از آن مشربه یاقوت ده

بخش ۱۱ - نکته در بیان وحی و الهام: ساقی از اغیار در امشب ببند

بخش ۱۲ - تعریف مولانا کاتبی و مجمع البحرین او: قافیه سنجان همه عیسی دمند

بخش ۱۳ - مدح شاه اسماعیل: ساقی از آن جوهر آرام سوز

بخش ۱۴ - مدح خواجه معین الدین محمد صاعدی: ساقی از اقبال تو ما سر خوشیم

بخش ۱۵ - آغاز داستان: ساقی از الطاف تو می بر کف است

بخش ۱۶ - صفت دخترکی که نامش گل بود: ساقی از آن می که به از تازه گل

بخش ۱۷ - صفت ملک زاده که نامش جم بود: ساقی از آن نوگل باغم نواز

بخش ۱۸ - رفتن جم بشکار و عاشق شدن بر گل: ساقی ازان گلشن گل رنگ رنگ

بخش ۱۹ - نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن: ساقی از آن می اگر ارزند گیست

بخش ۲۰ - رسیدن نامه جم بگل و تندی کردن او: ساقی از آن آب توکاتش برست

بخش ۲۱ - نوشتن گل جواب نامه جم را: ساقی از آن شیشه صاف گلاب

بخش ۲۲ - رسیدن نامه گل به جم و جواب نوشتن او: ساقی از آن چشمه کوثر نسیم

بخش ۲۳ - رسیدن نامه جم به گل و نامه نوشتن او و دایه را در میان داشتن: ساقی از آن شیشه پر خون کرم

بخش ۲۴ - رفتن جم بگوی بازی و افتادن از اسب و هلاک شدن: ساقی ازین چنبر غم داد داد

بخش ۲۵ - رفتن گل در آتش و سوختن با نعش جم: ساقی ازین کاسه و خوان کبود

بخش ۲۶ - در خاتمه کتاب فرماید: ساقی ازین جرعه در انجام کوش