ساقی از آن می اگر ارزند گیست
جان طلب از ما دگر ارزند گیست
شمع شد از محفل و پروانه ماند
بلبل جان را دل و پروا نماند
مستم و شد مایل آتش پرم
می خورم اندر دل آتش پرم
آمده زان سیم و زر آتش پرست
کاتش پروانه در آتش پرست
جم که در آن ورطه خونخوار بود
لاله وش آن غرقه خون خوار بود
زد رقم این نامه پر غم بدوست
کارزوی دیده و دل هم بدوست
کای پری آفت همه پرواز تست
منشأ صبر و دل پرواز تست
سروی و در گلشن دل جوی تو
راحت من دیدن دلجوی تو
تا شدت ای گل دل من گشت گاه
شد غم دل کوهی و تن گشت کاه
لعل تو تا دیدم و در هر طرف
ساختم از بهر تو جان برطرف
عاجزم از محنت سودای تو
مفلسم از قیمت سودای تو
جیب دل از روی تومه پاره است
چاره آن روی تو مهپاره است
زخم دل از تاره مو وصل کن
هجر من از آن گل رو وصل کن
خون چکد از این دل ریش از وفات
مرهمی از لب بده پیش از وفات
سینه من خستی و ناچار ماند
ششدر غم بستی و ناچار ماند
با مه یکهفته کن ای جان دوچار
تا رهم از ششدر غم زان دو چار
سوختم از غم چو زر اندر خلاص
چون کنم اکنون نظر اندر خلاص
کی فتد از گردن دل بند تو
هم مگر از دیدن دلبند تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی عشق و دردهای ناشی از آن است. شاعر احساس میکند که عشق او را به تنگنا کشیده و در آتش غم و فراق میسوزاند. او به معشوق خود ارادت و وابستگی عمیقی دارد و از عذابهای جدایی و دوری از او سخن میگوید. شاعر از زیباییهای معشوقش تمجید میکند و به سختیهای ناشی از عشق و وابستگی اشاره میکند. او امیدوار است که با وصال معشوق، از غم و درد رهایی یابد. در نهایت، شعر نمایانگر تلاش شاعر برای فرار از غم جدایی و آرزوی وصال معشوق است.
هوش مصنوعی: ای ساقی، اگر آن شراب ارزشمند است، جان ما نیز ارزشمند است و دیگر از ما چیزی نطلب.
هوش مصنوعی: شمع از جمعتان رفت و پروانه تنها مانده است، در دل بلبل عشقی نمیماند و از هیچ چیز نمیترسد.
هوش مصنوعی: من مست و سرمست شدهام و آتش درونم را حس میکنم. در دل این آتش، مشغول نوشیدن از می هستم.
هوش مصنوعی: از آن سیم و زر، آتشپرست آمده است که پروانه به دور آتش میچرخد.
هوش مصنوعی: در جایی که سختی و خطر وجود دارد، زیبایی و لطافت هم ممکن است تحت تأثیر قرار گیرد و به نوعی در تلخی و درد محو شود.
هوش مصنوعی: درد و غصهای که در این نامه به تصویر کشیده شده، ناشی از آرزوی دل و چشمی است که همیشه به دوست دوخته شده است.
هوش مصنوعی: ای پری، تو دلیل تمام پروازها هستی و منبع صبر و دلگرمی منی.
هوش مصنوعی: در میان درختان و گلها، دیدن چهره نیکو و دلنشین تو برای من آرامش و خوشحالی به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: وقتی که شدت غم و اندوه بر دل من چیره شد، احساس کردم که دلم مثل کوه سنگین و سنگینتر شده، در حالی که جسمم به سبکی کاه تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: وقتی لعل تو را دیدم، به عشق تو در هر گوشه و کنار جانم را فدای تو کردم.
هوش مصنوعی: من از درد و رنج عشق تو ناتوانم و به خاطر قیمت عشق تو فقیر و بیچارهام.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر دوری تو پر از درد و غم است و تنها راه تسکین آن، دیدن چهره زیبای تو است.
هوش مصنوعی: درد دل را با موهای زیبایت درمان کن و جدایی من را با همان گل رویت ترمیم کن.
هوش مصنوعی: دل جریحهدار من دچار درد و رنج است و از معشوقم میخواهم که قبل از مرگ، لبخندی یا مرهمی بر آن بگذارد تا شاید کمی تسکین یابم.
هوش مصنوعی: دل من پر از درد و رنج است و به ناچار در غمهایی که بر من سایه افکنده، گرفتار ماندهام.
هوش مصنوعی: ای جان، با آن ماه زیبا یک هفته بگذران تا من از این غم که به خاطر دو چیز به آن گرفتار شدهام رها شوم.
هوش مصنوعی: از غم به شدت عذاب میکشم، مثل طلا که در آتش میسوزد. حالا نمیدانم چطور باید به رهایی و نجات فکر کنم.
هوش مصنوعی: آیا کسی از گردن دل عاشق تو جدا میشود، مگر اینکه زیبایی محبوب تو را ببیند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.