شماره ۱ - امیر خسرو در قرآن السعدین شرح میدهد که چون سلطان به «خان جهان» اقطاع «اوده»را عطا کرد ، وی با «خان جهان» در انجا ماند: با علم فتح دران راه دور - سایه فشان شد بحد« کنت پور»
شماره ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:: من ز پی شرم خداوند خویش - رفته ز جای خود و پیوند خویش
شماره ۳ - سلطان کیقباد، گر چه جوان عشرت پسند و عیاش بود مگر از فهم شعر بی بهره نبود وامیر خسرو را صله داد و مکلف به نظم آوردن شرح دیدار او سال پیش بین پسر و پدر (کیقباد و ناصرالدین محمود) نمود، زیرا امیر خسرو خود گواه آن وقایع بود که، آن زمان سبب استحکام اوضاع سلطنت هند گردید در قران السعدین میگوید:: بعد دو روزی که رسیدم ز راه - زآمدنم زود خبر شد به شاه
شماره ۴ - اینک شاعر بیان می کند که چسان قران السعدین را به نظم آورد:: از درشه با همه شرمندگی - آمدم اندر وطن بندگی
شماره ۵ - چنان بنظر میرسد که آن سلطان عشرت طلب و هردم خیال، به این کتاب توجه نکرد و آن همه زر را که وعده کرده بود به امیر خسرو نداد، مگر امیر خسرو ازینکه مثنوی دلانگیزی گماشته است ، خرسند بود:: گر چه شد از بهر چنین نامهای - داد مرا گرمی هنگامه ای
شماره ۶ - از اینجاست که از مدح کردن اظهار بیزاری و از اهل زمانه گله میکند: گرمی دل نیست چو حاصل مرا - سرد شد از آب سخن دل مرا
شماره ۷ - (امیر خسرو ، درطی زندگی دور و دراز خویش باین توبه که در نزدیکی چهل سالگی کرده پابند نمیماند، چنانکه دربیان سرگذشت او خواندیم ) با این هم، امیر خسرو آرزوی واثق داشته تا در قران السعدین تازگیهای ادبی بیارد:: چند گهم بود به دل این خیال - تازه کنم هر صفتی را جمال
شماره ۸ - عزم وی ، بر ایجاد گری ، درین ابیات شرح یافته :: آنچه زسر جوش دل نقشبند - معنی نو بود و خیال بلند
شماره ۹ - محض به سخن شناسان حق خورده گیری را قایل است:: آن که شنا سنده این گوهر ست - گر همه نفرین کندم در خورست
شماره ۱۰ - گر چه در پایان سرودن این اشعار بخود چنین خطاب کرده بود:: لیک اگر پند من آری به گوش - مصلحت آن ست که مانی خموش
شماره ۱۱ - امیر خسرو، در ایام نگاشتن اشعار قران السعدین هنوز مثنویهای خمسه را به جواب خمسه زنی می ننوشته است خود ملتفت است که این مثنوی او بر سبک نظامی است و آن استاد بزرگ را میستاید:: ور هوس مثنویات در دل است - حل کنم این بر تو که بس مشکل است
شماره ۱۲ - استاد دیگر، سعدی را نیز میستاید:: ور غزلت یاد جوانی دهد - وز خوشی طبع، نشانی دهد
شماره ۱۳ - (در پی این فهرست منظوم ابیات گزیدهای را از حمد، مناجات، نعت و معراج میآریم که محسنات معنوی عمده دارد) حمد:: حمد خداوند سرایم نخست - تا شود این نامه به نامش درست
شماره ۱۴ - مناجات: من که به حکم تو درین کارگاه - از عدم این سو ، زدهام بارگاه
شماره ۱۵ - نعت: پیش رو کوکبه انبیاء - کوکبش از منزلت کبریاء
شماره ۱۶ - معراج: رفته و باز آمده در یک زمان - رفتن و باز آمدنش توأمان
شماره ۱۷ - (حرکت ناصرالدین از لکهنو تی بنگال به سرزمین بیهار):: یافت خبر خسرو مشرق پناه - ناصر حق وارث این تخت گاه
شماره ۱۸ - (شرح حال پسری کیقبا دهلی):: شه به چنین وقت برآهنگ می - رخش طرب کرد روان پی به پی
شماره ۱۹ - (در اثر حدوث وقایع دیگر حرکت سپاه چند هفته به تاخیرافتاد، تاآنکه سپا بسوی منزل اول ، یعنی تلیت و افغان پور عازم شد ): در وسط ماه ربیع نخست - عزم سفر کرد به مشرق درست
شماره ۲۰ - پیام پدر: کز پدر اول برسانش سلام - وآخرش آئین دعا کن تمام
شماره ۲۱ - جواب پسر: گفت به حاجب که بشه باز پوی - خدمت من گوی و پس آنگه بگوی
شماره ۲۲ - پیام پدر: ای سر از آئین وفا تافته ! - وز تو دلم تافتگی یافته !
شماره ۲۳ - جواب پسر: داد جوابی ادب آمیخته - تعبیههای عجب آمیخته
شماره ۲۴ - پیام پدر: ای ز نسب گشته سزای سریر - ور پسری ، همچو پدر بی نظیر
شماره ۲۵ - جواب پسر: ای شه مشرق شده چون آفتاب - وز تو جهان در حد مغرب بتاب
شماره ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد): پادشه شرق، که آن مژده یافت - روش ، چو خورشید زمشرق، بتافت
شماره ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد): شاه به رویش چو نظر کرد چست - دید دران آئینه خود را درست
شماره ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظه قران السعدین: روز چو آخر شد و گرما گذشت - چشمه خور خواست ز دریا گذشت
شماره ۲۹ - (اندرز پدر به پسر): چون به سخن رفت بسی داوری - دور درآمد به نصیحتگری
شماره ۳۰ - (وداع پدر و پسر ): شب چو وداع مه و سیاره کرد - صبح دم از مهر قبا پاره کرد
شماره ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی ): کرد چو ره در سرطان آفتاب - چشمه خورشید فرو شد به آب
شماره ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی ): رخش طلب کرد شه کام گار - شد بگه چاشت به دولت سوار
شماره ۳۳ - صفت دهلی: حضرت دهلی کنف دین و داد - جنت عدن ست که آباد باد
شماره ۳۴ - صفت مسجد جامع: مسجد جامع که ز فیض اله - زمزمه خطبه او تا به ماه
شماره ۳۵ - صفت مناره: شکل مناره چو ستونی ز سنگ - از پی سقف فلک شیشه رنگ
شماره ۳۶ - صفت حوض: در کمر سنگ میان دو کوه - آب گهر صفوة و دریا شکوه
شماره ۳۷ - صفت مردم شهر: مردم او جمله فرشته سرشت - خوش دل و خوش خوی چو اهل بهشت
شماره ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند: خانه چو خورشید به جوزا گرفت - رفت در آن خانه درون جا گرفت
شماره ۳۹ - در وصف کشتی هندی: ساخته از حکمت کار آگهان - خانه گردنده بگرد جهان
شماره ۴۰ - در صفت باران موسمی هند: کرد چوره در سرطان آفتاب - چشمه خورشید فرو شد باب
شماره ۴۱ - در وصف پیل جنگی هندی: پیل چو کوهی که بود بیسکون - چارستون زیر که بی ستون
شماره ۴۲ - صفت طعام هندی: گرمترین کارگزاران خوان - مایده کردند ز مطبخ روان
شماره ۴۳ - در وصف جویدن «پان در هند»: بیره تنبول که صد برگ بست - چون گل صد برگ بیامد بدست
شماره ۴۴ - صفت زنان مطربه هندی: شد زن مطرب به نوا پروری - انجمنی پر ز مه و مشتری
شماره ۴۵ - نمونه کامل صنایع لفظی و معنوی در اشعار قران السعدین ایجاز: گر چه پدر بر سر تختش کشید - شست و فرود آمد و پیشش دوید
شماره ۴۶ - تشبیه و تمثیل: لشکر اسلام که آنجا رسید - بود زمین تشنه که دریا رسید
شماره ۴۷ - تخیل: جوهری شام به سودا گری - کرده گهر پیش کش مشتری
شماره ۴۸ - صبح: چون دل شب حامله مهر گشت - بر شب حامل مه کامل گذشت
شماره ۴۹ - دیگر صنایع بدیعی:: مستی او مایه هشیاریش - خفته همه خلق ز بیداریش
شماره ۵۰ - عکس و تبدیل: چرخ نداند در و دیوار کس - تکیه به دیوار و درش کرده بس
شماره ۵۱ - حسن تعلیل: جانب سایه شده مردم روان - سایه به دنباله مردم دوان
شماره ۵۲ - لف و نشر: آب در از تاج و قبا و کمر - تا به کمر تا به گلو تا بسر
شماره ۵۳ - جمع تفریق تقسیم: تیغ خوش و تیغ زبان ناخوش است - تیغ چو آبست و زبان آتش است
شماره ۵۴ - تجرید: خسرو من! بگذر از بن گفتگوی - نیکی خویش و بد مردم مگوی
شماره ۵۵ - تجنیس: باش به کامم که به کام توام - زنده و نازنده به نام توام
شماره ۵۶ - قلب: تا به سریر عرب آن جسم نشست - رعب عرب بر همه عالم نشست
شماره ۵۷ - اشتقاق و شبه اشتقاق: دیده که نادیده دیدار تست - دیده و نادیده گرفتار تست
شماره ۵۸ - سیاق الاعداد: پنج طرف چتر چو مهر سپهر - شش جهت آراسته از پنج مهر
شماره ۵۹ - مراعات النظیر: آهوی مشکین و سرش باد شاخ - وز دم او مشک به صحرا فراخ
شماره ۶۰ - ردالعجز علی الصدر: عود قماری که همی داد دود - غالیه میساخت گل از دود عود
شماره ۶۱ - ترصیع: باده نوشین به صفا خواست کرد - وعده دوشین به وفا راست کرد
شماره ۶۲ - ذوقا فیتین: تن ز غنیمت به هزیمت سپرد - بردن جان را به غنیمت شمرد
شماره ۶۳ - تنسیق الصفات: باد! همه وقت، به شادی و ناز - باده کش و خصم کش و بزم ساز
شماره ۶۴ - حکمت و اخلاق: چون هنر مرغ فراوان شود - مرغ ز بر دست سلیمان شود
شماره ۶۵ - بمن فی العشق مات و حی فیه: سر نامه به نام آن خداوند - که دلها را به خوبان داد پیوند
شماره ۶۶ - نیازمندی در حضرت بی نیازی که دماغ مختل بندگان را از گلشن یحبهم و یحبونه بوی بخشیده: خداوندا چو جان دادی دلم بخش - دل عاشق، نه جان عاقلم بخش
شماره ۶۷ - نعت کامل جمالی که سر ناخنی از حسنش یک بدر را دو هلال گردانید، صلی الله علیه و آله و سلم: محمد کایت نورست رویش - سواد روشن و اللیل، مویش
شماره ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت: شبی همچون سواد چشم پاکان - نهفته رو، ز چشم خوابناکان
شماره ۶۹ - مدح شیخی در آئینه صفا مثالی است از ذات محمد مصطفی با لعین نه بلعکس: پس از دیباچه نعت رسالت - ز ذکر پیر به باشد مقالت
شماره ۷۰ - ستایش خلیفه شائیسته علاء الدین محمد ثبته الله تعالی علی دین محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم: علای دیدن و دنیا، شاه والا - به قدرت نائب ایزد تعالی
شماره ۷۱ - عرض صحیفه طولانی نصیحت، پیش ضمیر ملهم سلطان، که نسخهایست صحیح از لوح محفوظ حفظ الله تعالی عن التلویح السو: گرفتن سهل باشد، این جهان را - کلید آن جهان، باید شهان را
شماره ۷۲ - سرگذشت: شه آن را دان که گفت از جان آزاد - به ترک بخل و خشم لهو و بیداد
شماره ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطه عقد اوست: مبارک بامدادی کاختر روز - شد از نور مبارک گیتی افروز
شماره ۷۴ - قلم زدن نخست در شرح تیغ زدن جمهور سلاطین ماضیه دهلی: خوشا هندوستان و رونق دین - شریعت را کمال عز و تمکین
شماره ۷۵ - داستان در حک کردن نقش کفر به پلارک چند از دیباچه عشق خضر خان که شاهی از سواد هندوستان و حرفی خان خانان بود: کنون از فتح هندوستان دهم شرح - کنم دیباچه گرشاسپ را طرح
شماره ۷۶ - آغاز انشعاب عشقه عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی: همیشه دور چرخ لاجوردی - نداند پیشهای جز ره نوردی
شماره ۷۷ - گرم شدن چشم «دول رانی» در روی شمس الحق و الدین خضر خان و از تاب مهر، آب در چشمش گشتن، و مهربان گشتن آن چشمه مهر، بران نیلوفر هندی، و چون شعاع خورشید، از صفر ابر زمین افتادن: چه خوش باشد در آغاز جوانی - دو بیدل را بهم سودای جانی
شماره ۷۸ - صفت ماهتابی که پیش از مهر روشن پرده ابر حیا بر رو کشیده: شبی داده جهان را زیور و روز - مهی چون آفتاب عالم افروز
شماره ۷۹ - صفت بهار، و گلگشت شجره بلند بالش مملکت والا خضر خان طوبی له، در باغ بهشت آسا، و بسوی گلهای کرنه گذشتن، و بوی دوست باز یافتن، و هوش به باد دادن: صبا چون باغ را پیرایه نو کرد - دل بلبل به روی گل گرو کرد
شماره ۸۰ - جدائی افگندن تیغ زبان بد گویان میان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانی از خانه دولت سوی کشک لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، کوشک لعل را سیاه گردانیدن: چو اصحاب غرض گفتند هر چیز - فراوان بیخت با نو آن غرض نیز
شماره ۸۱ - صفت آرایش شهر و کشور، چون عروس، از برای تزویج شاه و شاهزاده بی جفت، خضرخان، زادت خضره راسه، و شاهت وجه العدو بباسه!: زهی بستان آن شه را جمالی - که باشد چون خضر خانش نهالی
شماره ۸۲ - صفت داغهای جدائی، که دود از نهاد آن دو آتش زده فراق براورده: مبادا آسمان را خانه معمور - که یاران را ز یکدیگر کند دور
شماره ۸۳ - صفت شب سیاه هجران، که خضرخان را در کوشک جهان نمای جهان غم نمود، و دولرانی در قصر لعل غرق خوناب بود، و افروخته شدن شمع مراد آن دو محترق هم از آتش دل ایشان، و روشنائی در کار ایشان پدید گشتن: شبی چون سینه عشاق پر دود - ز تاریکی چو جانهای غم اندود
شماره ۸۴ - رسیدن خضر خان بادلدانی، و با او چون بخت خویش با دولت جفت گشتن: چو خوش باشد که یابد تشنه دیر - به گرمای بیابان شربتی سیر
شماره ۸۵ - خراب گشتن مجلس خانی از گردش دور مدام، و خفتن بخت بیدار خضر خان، به پریشانی این دولت در واقعه دیدن و تعبیر آن خواب پریشان از دل خسرو خستن: بسی دیدم درین گردنده دولاب - ندیدم هیچ دورش بر یکی آب
شماره ۸۶ - راز نامه عتاب آمیز ظل الله سوی شمس الحق خضر خان: سر فرمان سپاس باد شاهی - که برتر نیست زو فرمانروائی
شماره ۸۷ - عزم سلطان عالم سوی عالم دیگر، و سلب کردن کافور مجبوب رجولیت فحول ملک و به روشنائی در چشم ملوک نشستن، و دیده قرة العین علائی را، کافور وام گردانیدن، و در آن قصاص، دیده و سر به هم باد دادن!: گرت در سینه چشمی هست روشن - به عبرت بین درین فیروزه گلشن
شماره ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»: شراب عشق بازان آب تیغ است - بهر عاشق چنین آبی دریغ است
شماره ۸۹ - بخشیدن برکت و یمن، فرزند یمینالدین مبارک را، ازین پند نامه میمون، تا در نقش این پند فرو شود، و از بند نفس بیرون آید!: ایا چشم و چراغ دیده من - رخت بستان و باغ دیده من!
شماره ۹۰ - در اختتام این سواد پر از آب زندگانی، که ماجرای دول رانی و خضرخان است ، خصصهما الله به عمر الخضر: به حمد الله که از عون الهی - به پایان آمد این «منشور شاهی»
شماره ۹۱ - حکایت: یکی را خانه بود آتش گرفته - دلش را شعله ناخوش گرفته
شماره ۹۲ - گزیده از سپهر اول: دگر گفت کامروز در هر دیار - غزل کوی گشته ست بیش از شمار
شماره ۹۳ - ذکر عمارتی که بدار الخلاقه شد بلند و آغاز آن ز جامع دین بست کردگار: چو بنشست بر تخت قطب زمانه - که چون قطب بادش بقا جاودانه
شماره ۹۴ - اثبات ملک هند به حجت که جنت است حجت همه به قاعده عقل استوار: کشور هند است بهشتی به زمین - حجتش اینک به رخ صفحه ببین
شماره ۹۵ - ترجیح ملک هند به عقل از هوای خویش بر روم و بر عراق و خراسان و قندهار: هند چو فردوس شد از صحبت من - بهر هوایش کنون آیم به سخن
شماره ۹۶ - ترجیح اهل هند بر اهل عجم همه در زیرکی و دانش و دلهای هوشیار: گشت چو ثابت که به هند است هوا - نایب جنت ز بسی برگ و نوا
شماره ۹۷ - حدیث عهد و پیمان لشکر غازی، که در کام نهنگ اندر روند و دیده اژدر!: چو مرد آید برون از عهده عهد - به کارش بخت و دولت را بود جهد
شماره ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر: دلیری کاو صف مردان بدیدهست - نه بازش، دیده در خواب آرمیدهست
شماره ۹۹ - حدیث بخشش جان و نوازش از ملک غازی مسلمانان دهلی را به لطف بی حد و بی مر: به پرسیدم من از پیروزی بخت - که ای رنگ تو از فیروزه گون سخت
شماره ۱۰۰ - جلوس شه غیاث الدین و دنیا تغلق غازی فراز تخت سلطانی چو افریدون و اسکندر: مبارک روز شنبه گاه پیشین - گه هنگامی است با انوار بیش این
این آمار از میان ۲٬۳۱۴ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۱٬۵۷۱ | ۶۷٫۸۹ |
۲ | مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف) | ۶۵۵ | ۲۸٫۳۱ |
۳ | مفتعلن مفتعلن مفتعلن | ۴۵ | ۱٫۹۴ |
۴ | فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | ۲۷ | ۱٫۱۷ |
۵ | فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم) | ۱۶ | ۰٫۶۹ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۲٬۳۱۴ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۱۲۳ بیت و کوتاهترین شامل ۱ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۱۰۰ شعر |
۱ | ۳ | ۹ | ۹٫۰۰ |
۲ | ۵ | ۸ | ۸٫۰۰ |
۳ | ۶ | ۷ | ۷٫۰۰ |
۴ | ۸ | ۷ | ۷٫۰۰ |
۵ | ۲ | ۶ | ۶٫۰۰ |
۶ | ۹ | ۴ | ۴٫۰۰ |
۷ | ۱۸ | ۴ | ۴٫۰۰ |
۸ | ۱ | ۳ | ۳٫۰۰ |
۹ | ۴ | ۳ | ۳٫۰۰ |
۱۰ | ۲۵ | ۳ | ۳٫۰۰ |
۱۱ | ۱۶ | ۳ | ۳٫۰۰ |
۱۲ | ۲۰ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۳ | ۲۷ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۴ | ۱۷ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۵ | ۱۹ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۶ | ۲۸ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۷ | ۶۷ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۸ | ۳۰ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۱۹ | ۱۰ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۲۰ | ۵۹ | ۲ | ۲٫۰۰ |
۲۱ | ۲۲ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۲ | ۱۰۷ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۳ | ۳۶ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۴ | ۴۴ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۵ | ۶۹ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۶ | ۸۵ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۷ | ۱۴ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۸ | ۴۳ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۲۹ | ۱۲۳ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۰ | ۷ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۱ | ۲۶ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۲ | ۶۴ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۳ | ۳۷ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۴ | ۳۸ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۵ | ۵۰ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۶ | ۴۰ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۷ | ۵۵ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۸ | ۹۵ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۳۹ | ۲۱ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۰ | ۱۳ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۱ | ۱۲ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۲ | ۸۱ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۳ | ۵۸ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۴ | ۷۹ | ۱ | ۱٫۰۰ |
۴۵ | ۱۱۸ | ۱ | ۱٫۰۰ |