گنجور

حاشیه‌ها

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۸:

در مجلسِ میخواران ، صوفی چُو مقیم اَستی،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۹ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۱۸:

تا مستیِ عشقت هست ، مستِ مِیِ انگوری،

محمود رزاقی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۳۴ در پاسخ به رویا دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان:

زمین مادر تمام موجودات و هر چه در آن می‌روید و می‌سیزد است. البته مادر باردار است و پدر کسی نیست جز کیهان، همانطور که پدر و مادر، ما را آفریدند. و فقط از کرامت پروردگار این پیوستگی وجود دارد.

محمود رزاقی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۲۵ در پاسخ به محسن دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲ - (مناجات اول) در سیاست و قهر یزدان:

تمام کیهان داراری خم است، هیچ خط راستی در امتداد راست نخواهد ماند. و اگر خدایی غیر دادار بود چطور تمام کهکشان ها خمند. پس او بود که جان را در بدن نشاند. در این شعر تمام معانی دنیا و آفرینش آمده.

 

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۴ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو:

هم آن شیپور بر صد راه نالان

به سان بلبل اندر آپسالان



آپسال = بهار و آپسالان =بهاران است  ابسال یعنی اغاز سال خود بهار نیز نیز نخست بسار بود چنان که سال نیز سارد  بود
در مینوگ خرد میگوید


 پد هیچ نیکی گیتیگ گستاخ مباش

چه نیکی گیتیگ ایدون هماناگ چیون ابری پد« ابسالان روز»  آید کی  پد ایچ کوه اباز نپاید.

 همچنین ابونواس شاعر ایرانی عرب در سروده هایش میگوید
 بحق  المهرجان  و نوکروز
و فرخروز ابسال الکبیسی
-
سوگند به مهرجان و نوروز و فرخ روز ابسال
و ابسال الوهار
و خرّه ایرانشار

به ابسال بهار و فر ایرانشهر

--

در ختنی  نیز بهار را   پساله  و در پشتو  پسرلَی پسالَی  گویند


Soroosh Rf در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۵ در پاسخ به حمیدرضا دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۰:

واقعیت این است که واقعا خیام بسیار دیدگاهش در اواخر عمر تغییر میکند آثار منثور او بسیار با آثار منظوم متفاوت است و فلسفه مثور به گونه ایست که میگویی واقعا این نثر نویسنده اش همان نظم است؟؟ نمی‌دونیم دقیقا چه چیزی باعث اون آثار شده که ب احتمال زیاد میشه به ترس از جان و ملحد خواندش اشاره کرد در کل هر چه باشد خیام نه آن است و نه این و فلسفه نهیلیستی و وجودی خیام را باید زیست

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۵ در پاسخ به نورا دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو:

خنگ سپید است  گوید بسی اسب سیاه و مرد جوان که از بس گرد برانان نشسته بود گویی اسب  سپید و مرد پیر شده

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۳ در پاسخ به فرآیند دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو:

فرزانه برابر است با  پردانا

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۲ در پاسخ به شهبال دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۶ - اندر صفت جنگ موبد و ویرو:

گاودم گرز است  میگوید شیپور از سویی و گرز هم از سویی نوا میپرداختند  و گرز  کوچک را برای کوبیدن کوس و دهل نیز بکار میبردند  شاید   گاو دم  را برای  دهل گفته  -گاو دم هنوز در استان فارس هم میگویند گرچه  بجای گاو دم ، دم گاویی میگویند

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۲۸:

ای گل اَر پرده کِشی از رخ و آواز کنی،

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام شاپور » پادشاهی بهرام شاپور:

گر او این سخن‌ها که اندرگرفت

به پیری سرآرد نباشد شگفت

و همچنین این بیت که ظاهرا با بیت قبلی مرتبط هست.

سپاسگزارم 

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهرام شاپور » پادشاهی بهرام شاپور:

اگر در سخن موی کافد همی

به تاریکی اندر ببافد همی

آیا کسی است که بتواند کمک کند به فهم این بیت?

محسن کوشکی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:

درود به همه همراهان

بیت پایانی 

حافظ اندیشه آن را مکن ( در آن خیال مباش ) که آن یوسف مه رو باز آید و از کلبه احزان به در آیی ( چنین چیزی نخواهد شد )

سید حسین اخوان بهابادی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۶:۴۱ در پاسخ به بهروز دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

اولا از لحاظ محتوی قرآن یک دایره المعارف شامل سرفصل‌های کلی برای هدایت هست، در زمینه اعتقادات و اخلاقیات و احکام و عبادات و ... اصول کلی را بیان نموده است، کجا کتب و اشعار شامل همه اینها هست؟!
دوما اگر دقت شود مطالب و مفاهیم عمیق و ماندگار از  کتب و اشعار از آیات و مفاهیم قرآنی الهام گرفته شده است.
سوما قرآن کتاب هدایت است و هر آنچه برای هدایت و به سعادت رسیدن انسانها در دنیا و آخرت نیاز است را بیان نموده است.
چهارما این که برخی داستان های قرآن در کتاب‌های قبلی آسمانی نیز مطرح بوده است چیز عجیبی نیست آنها هم از ناحیه ی خدای متعال بیان شده بودند(البته تورات و انجیل اصلی نه تحریف شده)
پنجما بر چه اساسی گفته می شود جمله های قرآن دقیقا عین جمله های تورات و انجیل است و فقط زبان آن عربی است؟!! قرآن، از اختلاف و تناقض پیراسته است، در حالی که تورات و انجیل نه تنها، هیچ یک از این ویژگی ها را ندارند، بلکه محتوای آن دو آمیخته با خرافات و نسبت های ناروا به پیامبران الهی است ؛ برای نمونه:
به اعتقاد تورات، یعقوب(ع) پیامبری را از برادرش «عیسو» می رباید!! این کتاب در نسبت ناروای دیگری می گوید: یعقوب پیامبر(ع) تمام شب را با خدا کشتی گرفت و او را رها نکرد تا آن که خدا بر کف ران او زد و به او برکت داد تا سرانجام رهایش کرد!!
اما قرآن، اسحاق و یعقوب را با زیباترین عبارات توصیف می کند: «بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که نیرومند و دیده‌ور بودند به یاد آور. ما آنان را با موهبت ویژه خالص گردانیدیم، و آنان در پیشگاه ما جداً از برگزیدگان نیکانند».
انجیل به خداوند سبحان نسبت تجسّم داده و می گوید: خدا به صورت انسان مجسّم شده و … ،[ولی قرآن می فرماید: (لیس کمثله شیء)هیچ چیز همانند او نیست.
یکی از مهمترین انحرافات جامعه مسیحیت، مساله «تثلیث و خدایان سه‏ گانه» است و قرآن کریم با جمله ‏های  مستدل آنها را از این انحراف بزرگ بر حذر می دارد.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۷ دربارهٔ افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۸:

بر پای ، گِران بَندیش ، زین سلسله محکم زن

محمدعلی قاسمی فلاورجانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید:

این چکامه، با اینکه در رثای یکی از سفاک‌ترین سلاطین تاریخ ایران بوده، اما بازتاب‌دهندهٔ غم و اندوه فراوانی است که با مرگ یک حاکم، (هر چند بد) بر یک جامعه چیره شده و آن‌ها را در بهت و حیرت فرومی‌برد. بی‌رحمانه این حقیقت را در متن وقایع تاریخ گوشزد می‌کند، که حاکمان با تمام شکوه و صولت و بارگاه خود نیز از سرپنجهٔ شاهین قضا و فروبردن آب اجل در امان نیستند، چه رسد به عوام الناس که تمنیات آن قشر را ندارند و روی در نقاب خاک می‌کشند. 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۷:

آتش ز رخِ دلکش ، بر نیّرِ اعظم زن

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۳۰ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۷:

با قطره چه آویزی ، رُو پهلو ؛ بَر یَم زن

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۴ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۲۸ دربارهٔ آشفتهٔ شیرازی » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۷:

مطرب ز نِی و بربط ، گه زیر و گهی بم زن

همایون در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۳:

کار سترگ جلال‌دین همانا به هستی آوردن عشق است، عشق گم و گنگ آسمان به زمین می آید و عاشق اینگونه خود معشوق می‌شود این کاری از تبار جمشید و فره جمشیدی است، برترین شاه در فرهنگ ایران 

 

۱
۴۶۰
۴۶۱
۴۶۲
۴۶۳
۴۶۴
۵۵۰۵