ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید
وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
شاهدان در جلوه و من شرمسارِ کیسهام
بارِ عشق و مُفلسی صَعب است، میباید کشید
قَحطِ جُود است آبروی خود نمیباید فروخت
باده و گُل از بهایِ خرقه میباید خرید
گوییا خواهد گشود از دولتم کاری که دوش
من همیکردم دعا و صبحِ صادق میدمید
با لبی و صد هزاران خنده آمد گل به باغ
از کریمی گوییا در گوشهای بویی شنید
دامنی گر چاک شد در عالمِ رندی چه باک
جامهای در نیکنامی نیز میباید درید
این لطایف کز لبِ لَعلِ تو من گفتم، که گفت؟
وین تَطاول کز سرِ زلفِ تو من دیدم، که دید؟
عدلِ سلطان گر نپرسد حالِ مظلومانِ عشق
گوشهگیران را ز آسایش طمع باید بُرید
تیرِ عاشقکُش ندانم بر دلِ حافظ که زد
این قَدَر دانم که از شعرِ تَرَش خون میچکید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق، رند و مستی است و شاعر در آن به چالشهای عشق و فقر خود میپردازد. او از باده و گل صحبت میکند و به زیباییهای طبیعی و محبت اشاره دارد. شاعر درباره ناپایداری و مشکلات زندگی صحبت میکند و از قدرت دعا و امید به بهبود وضعیتش نیز سخن میگوید. در نهایت، او به تلخی عشق و درد ناشی از آن اشاره میکند و نشان میدهد که جراحات روحی او از شعر و احساساتش ناشی میشود.
هوش مصنوعی: ابرهای آذری در آسمان ظاهر شدهاند و نسیم نوروزی شروع به وزیدن کرده است. من خواستار نوشیدنی هستم و دنبال آوازخوانی میگردم که بگوید: چه وقت میرسد؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به زیبایی و جذابیت شاهدان اشاره میکند و خود را در مقابل آنها شرمنده میبیند. او از بار سنگین عشق و فقر صحبت میکند و بیان میکند که این وضعیت دشوار را باید تحمل کرد.
هوش مصنوعی: در زمانی که generosity یا بخشش کمیاب است، نباید آبروی خود را به خطر انداخت. برای دست یافتن به لذتهای دنیوی مانند شراب و گل، باید هزینهٔ مهمی مثل مقام و شخصیت واقعی خود را پرداخت کرد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که به زودی دستانم را بر روی کاری قرار خواهد داد که شب گذشته با دعا کردن مشغول آن بودم و صبح روشنی در حال طلوع است.
هوش مصنوعی: با لبخند و شادمانی، گل به باغ آمد، گویی از یک شخص نیکوکار در گوشهای بویی به مشامش رسیده بود.
هوش مصنوعی: اگر دامن شخصی در دنیای رندی چاک شود، جای نگرانی نیست؛ زیرا برای بدست آوردن نیکنامی، گاه باید جامهای را پاره کرد.
هوش مصنوعی: من از زیباییها و نکتههای شیرین لبهای تو گفتم، اما چه کسی به این گفتهها توجه کرد؟ و من از بلندی و زیبایی موهای تو حیرت کردم، اما چه کسی آن را دید؟
هوش مصنوعی: اگر حاکم به حال بینواها و عاشقان گوشهنشین توجه نکند، باید به آسایش و راحتی که به خاطر طمع به دست آمده، پایان داد.
هوش مصنوعی: نمیدانم تیر عشق که دل حافظ را هدف قرار داده، چه اندازه قوی بوده است، اما میدانم که از شعرهای او، غمی عمیق و خونین به دل مینشیند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
این جهان بیوفا را بر گزیدو بد گزید
لاجرم بر دست خویش ار بد گزید او خود گزید
هر که دنیا را به نادانی به برنائی بخورد
خورد حسرت چون به رویش باد پیری بروزید
گشت بدبخت جهان و شد به نفرین و خزی
[...]
تا شه عالم به بهروزی و پیروزی رسید
باغ پیروزی شکفت و صبح بهروزی دمید
کرد باید سروران را در چنین روزی نشاط
خورد باید بندگان را در چنین وقتی نبید
فرخ آمد طلعت سلطان برین فرخنده باغ
[...]
میر خوبان را کنون منشور خوبی در رسید
مملکت بر وی سهی شد ملک بر وی آرمید
نامه آن نامهست کاکنون عاشقی خواهد نوشت
پرده آن پردهست کاکنون عاشقی خواهد درید
دلبران را جان همی بر روی او باید فشاند
[...]
عید شد ایام ما ناآمده ایام عید
چون رسید از راه با شاه جهان میرعمید
سعد دین صدری که دیدار همایونش بفال
همچو نام شاه مسعود است و چون بختش سعید
قبله اهل قلم ممدوح مخدومی که هست
[...]
خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد
کامور اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
مرکب میمون ادام الله توفیقه که هست
یادگار نوح پیغمبر که در کشتی کشید
گفتم ای پیر مبارک خیر مقدم مرحبا
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۱ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.