زهیر در ۳۶ دقیقه قبل، ساعت ۰۶:۳۵ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۹:
یه غزل زیبا و دلچسب در توصیف دلبریِ معشوق 😍
البته نیاز به توضیح داره برا ایکه منظورشُ بفهمم. 😔😄😄😄
زهیر در یک ساعت قبل، ساعت ۰۵:۵۲ در پاسخ به محمد نصری دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۱۹:
علیک درود
منظور قطعا یابوست و نه خرگوش.
محمد نصری در ۵ ساعت قبل، ساعت ۰۱:۴۶ دربارهٔ جامی » بهارستان » روضهٔ هشتم (در حکایات حیوانات) » بخش ۱۹:
درس خودشناسی حکیم جامی
به به !!👌💪💪👍😉
علی صداقت در ۶ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۴۸ در پاسخ به نوید ارجمند دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:
دقیقا
مصیب مهرآشیان مسکنی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ فردوسی » هجونامه (منتسب):
با سلام یعنی یک استاد سخن و یک حکیم به جای پاکیزه و تمیز ومعطر با رایحه دلپذیر از واژه نو که در شعر بیشتر عرفا تقبیح شده فقد در پاکیزگی آن تاکید موکد دارد نه نو بودن آن من ساکن روستا هستم و وقتی فرزندانم اول مهر به مدرسه می رفتند با لباس وکفش کهنه می رفتند و بعد یک هفته که آب از آسیاب می افتاد کیف کفش نو می بردند که بچه هایی که ندارند حسرت نخورند ضمنا ویرایش مرا گنجور محترم درج میفرماید و تا کنون حواشیات مرا در سه جزوه منتشر و برایم اارسال فرموده و حقیر در گوگل و دایره التمعارف پارسی به اندازه کافی اسم و رسم دارم و شما آزادی و هرگونهرکهرمیدانی صحیحتر است همانگونه بخوانید
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۸:۴۰ در پاسخ به جاوید رضایی دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
امکان ویرایش برای همه وجود دارد.
به امید خدا بنده باید حتما برای این کار مهم اقدام کنم و در اول اردیبهشت ماه جلالی به انجامش برسانم
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۸:۳۹ در پاسخ به جهان دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
کمی در تاریخ غور کنید بدک نیست
سعدی و دیگر ادیبان پارس توانستند با همین زبانشان تیغ برنده مغول را در سرزمین فارس کند کنند
کاری که سعدی و حافظ و دیگر ادبا در شیراز کردند از کار هزاران مرد جنگی کارسازتر بود و می دانید که مغولان و تیموریان در شیراز کشت و کشتار نکردند
ارزشش را نداره که با زبان مدح، یک گروه خونریز را رام کنی؟
محمد کوردی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » دیگر سرودهها » شمارهٔ ۱۶ - تهران - آذربایجان:
این شعر رو یک پهلویچی سروده که اهدافش کاملا مشخص بوده.
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:
ندیدم کس ، به سوری گرید و از ماتمی خندد
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۰:۳۷ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:
نگردد از غمم گر شادمان چون شیشه و ساغر،
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ مشتاق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۲:
ز عشقت ناخوش و خوش بانشاط و الفتم چندان،
سیدمحمد جهانشاهی در دیروز چهارشنبه، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱:
برای خنده ی غیرم کند گریان ، روا باشد ؟
Keivan Ba در دیروز چهارشنبه، ساعت ۰۳:۵۵ در پاسخ به مینا دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
کدام رمل ؟ فردوسی بزرگ بعنوان یکشاعر خالق وراوی یک حماسه و تراژدی است نه نص وقایع ،
نقل قول اگر خدا هم نخواهد این سپهبد بزرگ رونخواندید ؟ این گفتار نشانی از انسان گرفتار رمل و... دارد
این مرد تجسم اراده ودانش بود برای شناخت ایشان باید به اسناد ارمنی و رومی رجوع کرد و مجسمه ایشان رو با طلا ساخت
تاریخ طبری ص۲۹و۳۰ جلد پنج اعمش گوید: به روز بند، (سپهبد)رستم (فرخزاد)دو زره پوشید و خود بسر کرد و سلاح برگرفت و بگفت تـا اسـب وی را زین کنند و بیارند و برجست و بر اسب نشست بی آنکه دست به اسب بزند یا پای در رکاب کند آنگاه گفـت: فردا درهمشان می کوبیم. یکی گفت: اگر خدا بخواهد. رستم گفت: و اگر هم (خدا)نخواهد(در همشان می کوبیم). زیاد گوید: رستم گفت: وقتی شیر بمرد شغال بانگ برآورد.
رضا از کرمان در دیروز چهارشنبه، ساعت ۰۰:۱۰ در پاسخ به رضازادده دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
سلام دوست گرامی
حال با تفسیری که حضرتعالی وجناب صابری ارایه فرمودید تکلیف معنای خرابات در تعبیر شما چیست؟
رضا از کرمان در ۱ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۷ در پاسخ به مرتضی محمدخانی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹:
سلام
تعبیر شماهم به نوعی جالب توجه است ولی بنظر حقیر در حاشیه آقای یزدی بیت به درستی معنی شده است
شاد باشید
جعفر عسکری در ۱ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۳۰:
**باده زنگ از دل مینا نتوانست زدود
تیرگی لازمه پای چراغ افتاده است**
چه شباهتی به این بیت طغرای مشهدی داره:
پایش ز حنابندی شب
چون پر زاغ است
تاریک شدن لازمه ی پای چراغ است
نوید خسروانی در ۱ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۵۰:
مرحوم استاد شجریان این دوبیتی را در گوشهی غمانگیز دشتی با تار پیرنیاکان اجرا کردهاند در کنسرت «پیام نسیم» (نسخهی لوزان سوییس)، پیش از دشتستانیها و بعد دیلمان.
Roya در ۱ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۴۸ در پاسخ به مرتضی محمدخانی دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹:
درود بر شما
پس ترا هر غم که پیش آید ز درد
بر کسی تهمت منه بر خویش گرد
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ رفیق اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۱:
چو خندم از غمی نالد ، چو گریم از غمی خندد
سیدمحمد جهانشاهی در ۲ روز قبل، سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:
دل که خو کرده به اندوهِ فراقت همه عمر،