گنجور

حاشیه‌ها

جاوید مدرس اول رافض در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶:

باسلام مجدد

در  مصرع دوم بیت هشتم از نظر واج آرائی حرف سین

دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

بجایش

دستم اندر سینه ساقی سیمین ساق بود

بطوریکه زیبائی واج آرائی را تکمیل میکند.و رندی و شیطنت حافظ را میرساند.

احتمالا مصححین بذوق شخصی خواسته اند سانسوری انجام دهند .

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۴۵:

املای کلمه ظ  «عظیم شانی» درست شود

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۳۶:

خط سوم کلمه چنین درست هست نه جنین

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۱۷:

در خط دوم کلمه خویشتن درست است نه خوزشتن

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۲۰۲:

مصرع اول بیت دوم نسیه درست هست

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۱۷۰:

در انتهای خط دوم حقا درست است نه حاق

avatzambax در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۰ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:

وزن دیگرش:

فعلات فعل فعلات فعل فعلات فعل فعلات فعل 

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۱۴۲:

 نقطه ذال در کلمه دوالجلال جا افتاده

مرضیه در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۴ دربارهٔ خواجه عبدالله انصاری » مناجات نامه » مناجات شمارهٔ ۴۶:

جمله اول کرا درست هست و الف  کر  جا افتاده

رضا فاتحیان در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:

منظور شاعر علاوه بر آینده نگری که به تلویح در شعر بیان شده زندگی کردن در حال و لذت از داشته ها را نیز به خوبی اشاره داشته اند .

ابراهیم خلیلی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۰ در پاسخ به مرتضی پرورش دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۷ - حکایت:

درود بر شما همکار گرامی، 

واژه‌ی زحام و ازدحام هم ریشه هستند.

اولی مصدر از باب مفاعلة و دومی مصدر از باب افتعال. 

پیروز باشید.

عرفان خسروی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۴ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیف‌ها » شمارهٔ ۱۴ - از کفم رها:

 معنای بیت دوم:

بدین شیوه ره پیمودن و از این درِ رهایی و سرخودی و ولنگاری وارد آمدن _که دل آن را برگزیده است و در بیت نخستْ سخنِ آن رفت_ باعث شده تا آن دلِ در مدار و سر به راه، هرزه‌گرد و گیج و گم‌راه شود و پاکی و معصومیّتش از دست برود و نتیجتاً دیگر این دل، در مدارْ نه، بلکه هرز می‌گردد!

(در بارۀ عیب قافیه در این بیت نیز، باید گفت که: گاهی شاعرِ نغمه‌دان و قافیه‌پرداز، موسیقی برایش در اولویت قرار داشته و چنین خطاهایی از او سر می‌زده است. تا حدی که حتی حافظ نیز از این ماجرا مستثنا نیست. برای اطمینان، بررسی کنید قافیه را در بیتِ «صلاح کار کجا و من خراب کجا/ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا».

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارون‌الرشید با موی‌تراش:

دور خلافت چو به هارون رسید رایت عباس به گردون رسید

عباس منظور عباسیان است.

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۷ در پاسخ به انوشه روان دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارون‌الرشید با موی‌تراش:

در نوروزنامه هم از کلمه حجام استفاده شده نه حلاق.

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۷ - داستان هارون‌الرشید با موی‌تراش:

چون قدم از منزل اول برید گونه حجام دگرگونه دید

در گذشته حجامت‌گر‌، سلمانی نیز می‌کرده است.

کلمه حلاق را اصلا استفاده نمی‌کرده‌اند برای این شغل. ( اگرچه حلاق معنی سلمانی هم می‌دهد و حالق یعنی داروی زایل کننده مو)

ناصرخسرو در سفرنامه‌اش می‌نویسد: « ...همه حجام نشسته موی سر تراشند...»

غزالی، کیمیای سعادت : « ... برو نزدیک حجام شو تا محاسن تو جمله فرو سترد ... »

بنابراین در اینجا هم حجام درست است نه حلاق.

 

کاش من حجام بودم تا به وقت سر تراش

بهر صدقه دائما گرد سرت گردیدمی

امیرخسرو دهلوی

 

خواجه بزرگ است و مال دارد و نعمت

نعمت و مالی که کس نیابد از آن کام

بخلش آنجا رسیده‌است که نگذاشت

شوخ به گرمابه‌بان و موی به حجام

عسجدی، قرن ۴

 

رازق در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶:

ترجمه‌ی ترکی از عبدالباقی گلپینارلی:

 

Ey Yusuf, sonucu şu gözleri görmeyen Yakub’a gel
Ey gizlenmiş İsa, şu gök kubbenin üstünde bir görün


Ayrılıktan günüm karardı. Gönlüm yay gibiydi, kıla döndü
Yoksul Yakub ihtiyarladı, ey genç Yusuf, gel


Ey İmranoğlu Mûsa, sana gönlümde ne Turusînalar var
Öküz Tanrılık etmede, gel artık Turusîna’dan


Benzim safran gibi sarardı, boynum büküldü, çenge döndü
Beden mezarında daraldım, sıkıldım, gel ey genişlik, ferahlık veren can


Muhammed’i gözleyen gözüm gamınla, müştakım sana diyor; “Biz seni ancak âlemlere rahmet olarak gönderdik” âyetinin sırrı
O dağınık saçlardan yüzünü göster, gel


Güneş sana karşı sanki akşam kızıllığı, ey padişahlardan bile öndülü kapan er
Ey Tanrı’yla bakan, Tanrı’yla gören göz, ey her şeyi bilen gönül, gel


Bütün canlar sana karşı sanki beden, sense cansın. Cansız beden neye yarar
Çoktandır gönül verdim sana, gel ey sevgili de canımı da vereyim gitsin


Gönlümü aldığın günden beri can ekinim biçildi gitti
Sonucu dert sensin, git; sonucu derman sensin, gel


Ey sevgili, ilacım da sensin, çarem de sen, yüz parça olmuş gönlümün ışığı da sen
Çaresiz gönlümde senden gayrı ne varsa yok oldu, gel


Senin kadrini bilmedim de felek, inadına var diyor
Okla gönlünü, vur başını taşlara; gel


Ey mertebesi, “Aralarında iki ok atımı kadar yer kaldı” âyetiyle bildirilen, ey o yücelik devletine sahip olan
Ey padişahım, kimsecik mahrem olamaz sana, “Belki de daha yakın” makamından gel


Ey ay gibi güzel padişah, ey yüzlerce güzelden güzel
Ey su, ey ateş, gel. Gel ey inci, gel ey deniz


Ey kendisine canımın kul köle olduğu Şemseddin, ey Rûhü’l-Emin
Tebriz senin yüceliğin yüzünden oturamaklı Arş’a döndü, Mescid-i Aksâ’dan gel

محمد شیفته در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸:

یک نکته تاریخی در فهم بیت چهارم این غزل قابل تامل است... صهیب هرچند از صهابی رسول الله بود و خدمات و مجاهدت های بزرگی داشت؛ اما طبق روایت های متعدد علاوه بر آنکه به خلیفه دوم بسیار علاقه مند بود، پس از فوت خلیفه سوم، هرگز حاضر به بیعت با امیرالمومنین علی ابن ابی طالب نشد. همچنین بخاطر پاره ای از اعمال ناپسند مورد نکوهش اهل بیت قرار گرفته است.
آری؛ به واقع صهیب از صهبای ساقی اجتناب کرد...

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۹ - نعت چهارم:

مهد براهیم چو رای اوفتاد نیم ...

عهد بَراهیم چو رای اوفتاد

مجید ع در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی الامام موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام » شمارهٔ ۱ - فی مدح الامام موسی بن جعفر الکاظم سلام الله علیه:

وزن شعر را به صورت 

فاعلن فاعلن فاعلن فع 

باید نوشت.

مجید ع در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ غروی اصفهانی » دیوان کمپانی » مدایح و مراثی » مدایح و مراثی ابی الحسن علی الاکبر سلام الله علیه » شمارهٔ ۲ - فی رثائه علیه السلام عن لسان أبی عبدالله علیه السلام:

وزن شعر را به صورت 

فاعلن فاعلن فاعلن فع 

باید نوشت.

۱
۴۵۸
۴۵۹
۴۶۰
۴۶۱
۴۶۲
۵۲۶۸