گنجور

حاشیه‌ها

H Hj در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۳۸ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳۱:

گروه جامی زیبا خوندنش.

کاش بشه که لینک های یوتیوب رو هم بشه براتون اضافه کرد. قطعه همه اسرار،

پیوند به وبگاه بیرونی

رازق در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

ترجمه به ترکی از عبدالباقی گلپینارلی

 

Nerdesiniz a Tanrı şehitleri
A Kerbelâ çölünün belâsını arayanlar


Nerdesiniz a tez canlı âşıklar
A havadaki kuşlardan da daha tez uçanlar


Nerdesiniz a gökyüzünün padişahları
A gök kapılarını açmayı bilenler


Nerdesiniz a candan da kurtulanlar, mekândan da
Akla, nerdesin diyen bulunabilir mi hiç


Nerdesiniz a zindanın kapısını kıranlar
Borçluları hapisten kurtaranlar


Nerdesiniz a hazinenin kapısını açanlar
Nerdesiniz a yoksulun varı yoğu olanlar


O denizdesiniz ki şu âlem, köpüğüdür o denizin
Yüzmeyi çok önceden bilirsiniz zaten


Dünyadaki şekiller, o denizin köpükleridir
Tertemiz kişilerdensen geç köpükten, geç


Gönlüm coştu, köpürdü de şu söz şekli meydana çıktı işte
Bizdensen şekli bırak, gönüle yürümeye bak


A Tebrizli Şems, doğ doğudan
Çünkü her ışığın aslının aslına asılsın sen

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۶ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۴۰ - نقاش تقدیر:

پیشِ تشریفِ رسایِ کرَمِ دستِ ازل،

آشنا محی‌الدین در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:

خوش باش ک ظالم راه نبرد به منزل.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱:

سرِ آزاده و پُر شور  ، شَر آرد برخیز،

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱:

شیرِ حق داورِ دین ، آنکه به مَه ناز کنیم،

الف رسته در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۲۴ در پاسخ به سپهر نواب زاده دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور:

دز = دژ = قلعه

سفید در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

 

شکرانه دادی عشق را از تحفه‌ها و مال‌ها

هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو...

 

باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی...

 

سفید در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

 

گر چهره بنماید صنم پر شو از او چون آینه... 

ور زلف بگشاید صنم رو شانه شو... رو شانه شو... 

 

 

بهنیا در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:

خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل ؛

به قول پروین اعتصامی هر که باشی و هر مقامی داشته باشی آخرین منزل هستیت همون چند وجب خاکه ،حتی اگه  ده ها بادیگارد مسلح و تیم حفاظتی هم داشته باشی بازم نمی تونی از مرگ فرار کنی ای ظالم 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ وفایی شوشتری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵:

نسیم باد صبا، تارِ  چینِ زلفِ  تو را،

محمد کلهر در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:

عجب غزلی ...
خوش باش که ظالم نبرد راه به منزل

آمیک در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۷۰:

لطفا فاصله گذاری را اصلاح کنید.

مصرع دوم از بیت دوم: «با نی» و با رود و با نبیذ «فناروز»

فناروز شهری بوده که شراب نیکو داشته

سپهر نواب زاده در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور:

دزی یعنی چه؟

همان جا که مرز فرستوه بود

دزی جای دزدان نستوه بود

دزی سرش بر اوج رخشنده مهر

ره پر خمش نردبان سپهر

سپهر نواب زاده در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۲۲ - رفتن نریمان به شهر فغنشور:

دزی یعنی چه؟

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱:

ما چرا لاوه ، پیِ سُبحه و زنّار شویم

محمد حاصلی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴۵:

سلام محضر کلیه دوستان عزیز و ضمن احترام به کلیه نظرات ولی بنده جائی خواندم زمانیکه شمس تبریزی  بیخبر مولوی را ترک می‌کند و ازکنار ایشان می‌رود و مولوی را تنها میگذاردلذا مولوی پس از بیقراری های فراوان برای پیدا کردن شمس به اطراف واکناف قاصدانی را روانه می‌کند بلکه خبری از ایشان بدست آورد که یکروز در کلاس درس میگوند قاصدی از شمس خبر آورده و اورا دیده است و قاصد می‌گوید باید تنهائی برایتان شرح دهم که منجر به خلق این ابیات میشود  و مولوی می‌گوید ما همگان محرمیم آنچه بدیدی بگو ...

فاطمه یاوری در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۲۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰۳:

چقدر این شعر قشنگه.

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۲۱ دربارهٔ بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰:

گفتی ؛ ازچیست چنین شهره بلنداقبال ات؟

همایون در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۰:

از غزل هایی است که میتوان گفت دردوستی  در حضور شمس سروده شده باشد 

شمس چهره ای آشکار نداشته و شناخت او آسان نبوده است و این کار تنها از جلال‌دین برمی آمده است

پیام شمس بیشتر دعوت انسان به شناخت خود و استقلال از هرنوع دنباله روی و تابعیت از هرکس دیگر است بناچار با هرکسی نمیتوانسته گفتگو کند

چون مردم به دنباله روی عادت دیرینه دارند و خود جللال‌دین نیز همین گونه بوده و‌شمس او را از زحمت دنباله روی اغیار رها میسازد 

۱
۴۶۲
۴۶۳
۴۶۴
۴۶۵
۴۶۶
۵۵۰۳