گنجور

حاشیه‌ها

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل دهم - اینچ می‌گویند که اَلْقُلُوْبُ تَتَشَاهَدُ گفتی‌ست:

 اَلْقُلُوْبُ تَتَشَاهَدُ

قلب ها به یکدیگر گواهی می دهند.

 

خَیَالُکَ فِی عَیْنِیْ وَاِسْمُکَ فِی فَمِیْ

وَذِکْرُکَ فِی قَلْبِیْ اِلَی اَیْنَ اَکْتُبُ

تصویر و خیال تو در چشمم و نامت بر زبانم و یادت در قلبم جاری است

به کجا و به چه کسی نامه بنویسم؟

 

اَنَاالْحَقُّ     من حق هستم

 

 

لَوْلَاکَ مَا خَلَقْتُ الْاَفْلَاکَ    [ای پیامبر] اگر تو نبودی، جهان را نمی آفریدم.

 

وَاِنْ مِنْ شُیْیءٍ اِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ

و هیچ چیز نیست مگر این که در حال ستایش، تسبیح او میگوید. (اسراء، آیه 44)

 

لَوْ کُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ یَقْیِناً 

اگر پرده ها از برابر چشمانم کنار برود، ذره ای بر یقین من افزوده نمی گردد.

 

وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ 

و برخی از آنان را از  [نظر] درجات بالاتر از بعضی قرار داده ایم. (زخرف، آیه 32)

 

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ 

پس هر کس که هم وزن ذره ای نیکی کند نتیجه آن را خواهد دید. (زلزال، آیه 7)

 

اَلدُّنْیَا مَزْرَعَةُ الآخِرَةِ 

دنیا مزرعه آخرت است

 

 اَحْسَنُهُمْ بِیْ ظَنَّاً 

کسی که بهترین گمان را درباره من دارد

اَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِیْ بِیْ 

من نزد گمان بنده، دربارۀ خود هستم.

 

اِسْتَفْتِ قَلْبَکَ وَ اِنْ اَفْتَاکَ الْمُفْتُوْنَ 

از قلب خود فتوا بخواه، هر چند مفتیان فتوا دهند. 

 

اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَاهِیَ

خدایا حقیقت موجودات را آن گونه که هستند به من نشان بده.

 

الی مالاُ یعدولایحصی

تا آنچه قابل شمارش و اندازه نیست.

 

 

شرح صوتی فیه ما فیه مولانا

پیوند به وبگاه بیرونی

 

 

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل نهم - پروانه گفت که مولانا بهاءالدین پیش از آنک خداوندگار روی نماید:

وَ مَا یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی اِنْ هُوَ اِلَّا وَحْیٌ یُوْحی

و از سر هوس سخن نمی گوید، این سخن به جز وحیی که وحی می شود، نیست. (نجم، آیه 3 و 4)

 

یَا رَبِّ لِابْنِ آوی مَاویً وَ لَیْسَ لِابْنِ مَرْیَمَ مَاویٌ 

پروردگارا، شغال آشیانه دارد در حالی که پسر مریم پناهگاهی ندارد.

 

شرح صوتی فیه ما فیه مولانا

پیوند به وبگاه بیرونی

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل ششم - پسر اتابک آمد خداوندگار فرمود:

شرح صوتی فیه ما فیه مولانا

 

پیوند به وبگاه بیرونی

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل هشتم - گفتیم آرزو شد او را که شما را ببیند:

فَلَّمَا تَجَلّی رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکاًّ. 

پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود آن را ریز ریز ساخت. (اعراف، آیه 143)

 

شرح صوتی فیه ما فیه مولانا

پیوند به وبگاه بیرونی

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل هفتم - سؤال کرد که « از نماز فاضل‌تر چه باشد » یک جواب آنک گفتیم:

 یَا لَیْتَنِیْ کُنْتُ تُرَابَاً 

ای کاش خاک بودم. (نباء، آیه 40)

 

وَالَّذِیْنَ کَفَرُوْا اَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّوْرِ اِلَی الظُّلُمَاتِ.

ولی کسانی که کفر ورزیده اند سرورانشان [همان عصیانگران] طاغوتند که آنان را از روشنایی به سوی تاریکی ها به در می برند. (بقره، آیه 257)

 

هذَا الَّذِی رُزِقْنَا مُنْ قَبْلُ

این است آنچه پیش تر [در دنیا] روزی ما بود.

 

فَمَا تَعَارَفَ مِنْهَا اِیْتَلَفَ وَمَاتَنَاکَرَ مِنْهَا اِخْتَلَفَ

روح افرادی که یکدیگر را بشناسند، با یکدیگر الفت می گیرند و هر کدام که یکدیگر را نشناسند از یکدیگر جدا می شوند.

 

قَدْ جَاءَکُمْ رَسُوْلٌ مِنْ اَنْفُسِکُمْ 

به درستی که برای شما پیامبری از جنس خودتان بیامد. (توبه، آیه 128)

 

نَفَعَنَا اللهُّ وَاِیاّکُمْ اَللُوْنُ لَوْنُ لَوْنُ الدَّمِ وَالرِّیْحُ رِیْحُ الْمِسْکِ.

خداوند به ما و شما نفع بدهد. رنگ، رنگ خون و بوی، بوی مشک است.

 

پیوند به وبگاه بیرونی

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل ششم - پسر اتابک آمد خداوندگار فرمود:

لَوْ کُشِفَ الْغِطاءِ مَا اْزْدَدْتُ یَقِیْناً 

اگر پرده ها کنار برود، چیزی بر یقین من افزوده نمی گردد. 

 

وَ اِنْ مِنْ شَیْیءِ اِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلْهُ اِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُوْمٍ

و هیچ چیز نیست مگر آن که گنجینه های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه ای معین فرو نمی فرستیم. (حجر، آیه 21)

 

 

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل پنجم - این سخن برای آنکس است که او به سخن محتاج است:

کُنْ فَیکُوْنُ

باش، پس میشود {یونس، آیه 82)

 

وَ یَبْقَی الْحُبُّ مَا بَقِیَ الْعِتَابُ 

دوستی برقرار است تا زمانی که نکوهش برقرار است.

 

اَلْمُؤْمِنُ مِرآةُ الْمُؤْمِنِ

مومن آینۀ مومن است. 

 

وَ هُوَ الْحَیُّ الَّذِیْ لایَمُوْتُ

او زندۀ جاویدان است که هرگز نمیمیرد. (فرقان، 58)

 

هَذَا کَفُّ مُعَوَّدٌ بِانْ یُعْطِیَ مَا هُوَ مُعَوَّدٌ بِاَنْ یَأخُذَ

این دستی است که به بخشیدن عادت کرده است، نه به گرفتن.

 

وَ قَالُوْا قُلُوْبُنَا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللهُّ بِکُفْرِهِمْ 

و گفتند دلهای ما در غلاف است [نه چنین نیست] بلکه خدای به سزای کفرشان لعنتشان کرده است. (بقره، آیۀ 88) 

 

خَتَمَ اللهُّ عَلَی قُلُوْبِهِمْ وَ عَلَی سَمْعِهِم وَ عَلَی اَبْصَارِهِمْ غِشَاوَة 

خداوند بر دلهای آنان و بر شنوایی ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده ای است. (بقره، آیه 7)

 

خَمَرّ طِیْنَةَ آدَمَ اَرْبَعِیْنَ یَوْماً

خداوند گل آدم را در چهل روز سرشت.

 

غمناک ابددوست در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۷:

همه عمر بر ندارم سر از این خمار مستی

 

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

رحیم واعظی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷۵:

ترا به خاک زند هر چه را برافرازی

به غیر رایت آهی که برفراشتنی است

عجب درس بزرگی است این بیت!!!

سمیه شکری در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل چهارم - گفت که این چه لطف است که مولانا تشریف فرمود:

رَکْعَتَیْنِ مِنَ الصَلوةِ خَیْرٌ مِنَ الدُّنْیَا وَمَا فِیْهَا 

ارزش دو رکعت نماز، از دنیا و آنچه در آن است بیشتر است. (حدیث نبوی)

 

 اَیْنَمَا تُوَلُّوا فَثَّمَ وَجْهُ اللَّهِ 

پس به هر سو رو کنید آنجا روی به خداست. (بقره، آیه 109)

 

طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ فَمَا لَهُمْ لَایُؤْمِنُوْنَ

قطعا از حالی به حالی دگرگون خواهید شد، پس آنان  را چه میشود که ایمان نمی آورند؟ (انشقاق، آیه 19 و 20) 

 

 

فَاَجَاءَهَا الْمَخَاضُ اِلی جِذْعِ النَّخْلَةِ 

تا درد زایمان او را به سوی تنه درخت خرمایی کشانید. (مریم، آیه 23)

 

 

مسعود ترابی در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۵ در پاسخ به داود دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

سلام

اینبیت مربوط به شعر «یکی روبهی دید بی دست پا» بود !!!

ali moghtaderi در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام:

به راستی به جز پروین چه کسی حق دارد از لفظ اختر چرخ ادب استفاده کند؟
شادی روح برترین مناظره سرای تاریخ صلواتی ختم کنید🙏🏻

ali moghtaderi در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۳ دربارهٔ قائم مقام فراهانی » منشآت » نامه‌های فارسی » شمارهٔ ۸۹ - خطاب به وقایع نگار:

تشکر از گنجینه گنجور که با جمع آوری نامه های این مرد بزرگ منبع الهام خوبی برای نسل آینده ادب این مرز و بوم ارائه داده
معدود منابعی به اندازه این نامه ها جهت واژه آموزی و یادگیری نحوه نگارش در آن دوران مفید است
به خصوص که با قابلیت واژه نامه سایت روند معنی یابی کلمات سریع تر دنبال می شود
فردی که با املای این چنین نامه هایی بزرگ شود مطمئنا در لطائف سخن و ظرافت قلم همچون ملک الشعرا خواهد شد

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی گشتاسپ صد و بیست سال بود » بخش ۲۸:

سلام دوستان

سوالی که اینجا مطرح می شود که گشتاسب ۲ سال پیشِ رستم و بابایِ رستم بود و با ایشان به بزم نشسته بود ولی هنگام رزم و حمله ارجاسب, این بزرگوارانِ سیستانی حضور ندارند و  حتی هیچ واکنشی هم بعدش  نشان نمی دهند که به کمکِ لشگر ایران و گشتاسب بیایند. 

باید توجه داشت که رستم هنوز کیفیت یک مرد جنگی را دارد چراکه اسفندیار را بعدا شکست می دهد.

این نمونه از ایراداتی است که به شاهنامه وارد است, شاید هم خود فردوسی هم دلیل آن را نمی دانسته که اینگونه مغفول و مبهم  از آن گذشته  است.

کوروش در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۵ - در شرح حال اهل زرق و تلبیس:

کو به عمری چنین کتابی ساخت

 

پس به پیلی درم یخ آبی ساخت 

 

یعنی چه ؟

 

 

هو الحق در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:

تشکر از آشنای نا آشنایم مهرو ماه عزیز 

خیلی زیبا بیان کردی مقام ارزشمند مشاهده گری رو که همون  حضور در لحظه ی حالِ ولی اگه ذهن اجازه بده ، بسیار مقام بزرگیه که انسانهای معدودی در طول تاریخ بهش رسیدن ولی هیچ ایرادی نداره این جهان خاصیتش تضادِ ، و نظرات همه درستِ و هرکسی دقیقا در جای درست داره بازی میکنه حتی پژمردگی شما از خوندن حاشیه ها و حاشیه گذاشتن من ، همه چیز در طرح الهی زندگیمون درسته پس بیا به قول مولانا بی رنگ بشیم تا با همه در صلح باشیم چون همه ما یکی هستیم 

"نه که قلب و قالبم در حکم اوست

لحظه ای مغزم کند یه لحظه پوست

سبز گردم چونکه گوید کِشت باش

زرد گردم چونکه گوید زشت باش

لحظه ای ماهم کند یکدم سیاه

خود چه باشد غیر این کار اله

پیش چوگانهای حکم کن فکان 

می دویم اندر مکان ولامکان 

چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد

موسیی با موسیی در جنگ شد

چون به بی رنگی رسی کان داشتی

موسی و فرعون دارند آشتی" 

مولانا

اصل  درونمونه نه دنیای بیرون این بحثا و اختلاف نظرا باید باشه 

"یار در آخر زمان کرد طرب سازی

باطن او جدِ جد ، ظاهر او بازی...

مولانا

صبح نزدیکست خامش کم خروش 

من همی کوشم پی تو تو مکوش

مولانا

خودمونو بسپاریم بهش بعد...

او می کشد قلاب را

باتشکر از همه عزیزان و نظرات زیباشون.

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرف‌نامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:

تویی کز شکستم رهایی دهی وگر بشکنی مومیایی دهی

مومیایی ترکیبی دارویی در قدیم بوده که برای درمان شکستگی استخوان استفاده می‌کرده‌اند.

مرا از شکستن چنان درد ناید
که از ناکسان خواستن مومیایی

عمادی غزنوی  

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۹ در پاسخ به نجمه برناس دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد:

دانگدانه یعنی پول ناچیز، در آن زمان معادل یک ششم سیم یا درهم.

فرهود در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد:

اژدهایی چون ستون خانه‌ای می‌کشیدش از پی دانگانه‌ای

دانگدانه در اینجا یعنی پول کم‌ارزش معادل یک دانگ، یک ششم درهم.

شش یک درم . دانق . شش یک درهم . سدس درهم و دینار. داناق.(منتهی الارب)

 

 

Mamad Korjes در ‫۱ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۴۴ در پاسخ به تسلیم دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱:

تسلیم جان سلام 

ممنون بابت توضیحات و انتشار آگاهی  

بقوله مولانا :

تن به تن ذره به ذره همه انوار مَنَند 

زان‌که خورشید نهانم تتناهو یا هو 

ممنون تن واحده‌ما

۱
۴۶۲
۴۶۳
۴۶۴
۴۶۵
۴۶۶
۵۲۶۸