گنجور

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مدح تاج‌الدین ابوالغنایم رافع

 

هست اعلام علم را رافع

تاج دین، سید عرب رافع

بوالغنایم ، که همچو طاعت حق

خدمت اوست خلق را نافع

نیست جز جوشن حمایت او

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۰ - نیز در مدیحه گوید

 

ای چو چرخ بیستون رفیع

وی چو کوه بیستون صدرت منیع

چو زمانه دولتی داری عزیز

چون ستاره همتی داری رفیع

در مساعی کرده ‌های تو جمیل

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۷ - نیز در مدح اتسز

 

ای کرم را کف نهاده طریق

نیست بی طاعت تو هیچ فریق

صاحب دولت علی الاطلاق

خسرو عالمی علی التحقیق

حضرتت را سیادتست قررین

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۲۸ - هم در مدح اتسز گوید

 

ای ز حلم تو ساکنی در خاک

گام ننهاده چون تویی در خاک

نیست عزم ترا مقابل باد

نیست حزم ترا برابر خاک

نکشد از هوای تو سر چرخ

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۳ - در مدح کمال الدین ابوالقاسم محمد بن ابوبکر خال

 

ای جناب تو قبلهٔ اقبال

حضرت تو مخیم آمال

دین اسلام را کمال تویی

از تو مصروف باد عین کمال

تو ابو القاسمی بکنیت و هست

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - قصیدۀ تمام مرصع در مدح علاء دوله اتسز

 

ای منور بتو نجوم جلال

وی مقرر بتو رسوم کمال

بوستان نیست صدر تو ز نعیم

و آسمان نیست قدر تو ز جلال

خدمت تو معول دولت

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح اتسز

 

مفخر ملک عرصهٔ عالم

گوهر تاج گوهر آدم

شاه غازی علاء دولت و دین

آن فلک حشمت ستاره حشم

شهریاری ، که طبع بازل او

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - وقتی اتسز بر لب جیحون جشن ساخته بود این قصیده بر بدیهه بگفت

 

ای بملک تو زینت ایام

وی ز تیغ تو نصرة اسلام

بندهٔ حل و عقد تو فلک

سخرهٔ امر و نهی تو ایام

دل پاک تو مجمع دانش

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۶۹ - در وصف قصر خاقان کمال‌الدین محمود

 

قصر فرخندهٔ کمال‌الدین

هست در خرمی چو خلد برین

روضهٔ مجد و بیضهٔ دولت

کعبهٔ عز و قبلهٔ تمکین

در خوشی از نگارخانهٔ او

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۷۰ - در مدح ملک اتسز

 

مقتدای همه زمان و زمین

شاه غازی، علاء دولت و دین

پادشاه بوالمظفر اتسز، آنک

هست در حکم او زمان و زمین

آنکه اجرام هفت گردون را

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۷۵ - در مدح شمس الدین وزیر

 

مایهٔ افتخار و صورت جاه

ای هدی را ز حادثات پناه

شمس دین آنکه عدل شامل او

بر سر خلق هست ظل الله

آن بد و پشت نیک خواه قوی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - در ستایش ادیب صابر بن اسمعیل ترمذی

 

گر ز وصل توام نصیبستی

روضهٔ عیش من خضیبستی

هم ز راحت مرا نصابستی

هم ز دولت مرا نصیبستی

وقت دفع مصایب گیتی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح شمس الدین وزیر

 

تا کی از عشق تو کشم خواری؟

تا کی از هجر تو کنم زاری ؟

چند با من جفا کنی آخر ؟

شرم بادت ازین جفا گاری

زان دو زلف چو ابر پیوسته

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۰۴ - درمدح تاج الدین رافع بن علی شیبانی

 

ای پناه همه مسلمانی

رافع بن علی شیبانی

تاج دینی و از مکارم تو

همه اصحاب دین بآسانی

در معالی بلند مرتبتی

[...]

وطواط
 

وطواط » قصاید » شمارهٔ ۲۱۰ - خطاب به ملک اتسز

 

خسروا، از کمال دانایی

روی دولت همی بیارایی

گاه مال زمین همی ‌بخشی

گاه فرق فلک همی سایی

حرب جویان نهان شوند از بیم

[...]

وطواط
 

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - در مدح ملک اتسز

 

یار با من همی وفا نکند

تا تواند بجز جفا نکند

اوستادیست در جفا، که بحکم

یک دقیقه همی خطا نکند

نگذرد ساعتی بر آن رعنا

[...]

وطواط
 

وطواط » ترجیعات » شمارهٔ ۹ - در رثای سید معزالدین بهاء الدین علی بن جعفر نعمه

 

دیده ها را ز سر بپالایید

چهره ها را بخون بیالایید

ساعتی از جزع میارامید

لحظه های از عنا میاسایید

شمع لهو و سرور مفروزید

[...]

وطواط
 

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۱ - در هجو ادیب صابر بن اسمعیل ترمذی

 

آن مخنث ادیبک صابر

هجو کردست بی سبب ما را

پُر ز گُه کردمی دهانش ، اگر

ببرد کس به بصره خرما را

وطواط
 

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۲ - در حق رئیس الدین

 

ای جهان کرم رئیس الدین

ای جهان در طلب رضای ترا

بر سپهر معالی آن بدری

که نپوشد زمین ضیای ترا

مجلس ما پر از کواکب شد

[...]

وطواط
 

وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۵ - در مرثیۀ جمال الدین یوسف

 

از وفات جمال الدین یوسف

مندرس شد رسوم فضل و ادب

صد هزاران هزار عالم و علم

در دو گز خاک رفت ، اینت عجب

رفت شخصی ، که بود سیرت او

[...]

وطواط
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode