مقتدای همه زمان و زمین
شاه غازی، علاء دولت و دین
پادشاه بوالمظفر اتسز، آنک
هست در حکم او زمان و زمین
آنکه اجرام هفت گردون را
خدمت اوست پیشه و آیین
آنکه شاهان هفت کشور را
حضرت او بستر و بالین
همتش را ستاره زیر عنان
حشمتش را زمانه زیر نگین
ای ز آثار عدل شامل تو
جای عصفور دیدهٔ شاهین
فتنه از هیبت تو گشته نزار
جود از نعمت تو گشته سمین
در خوی از غیرت تو ابر بهار
در تب از هیبت تو شیر عرین
جاه تو با ستاره کرده قران
ملک تو با زمانه گشته قرین
گفتهای تو در مجالس بزم
مدد روح را چو ماه معین
کردهای تو در مواقف رزم
صدف فتح راست در ثمین
بهمه رزق ها کف تو کفیل
بهمه خیرها دل تو ضمین
صفدران را ز خدمت تو یسار
خسروان را بنعمت تو یمین
از قبول تو مستقر کرده
نیکخواه تو در مقام امین
وز نهیب توی قرار شده
بدسگال تو در قرار مکین
هست رایات دولت تو بلند
هست آیات حشمت تو مبین
بندهٔ امر تو صغار و کبار
سخرهٔ حکم تو شهور و سنین
خیل احداث روزگار چو باد
بر صف دشمنت گشاده کمین
نور اجرام آسمان بر خاک
از پی خدمتت نهاده جبین
جور از هیبت تو گشته نزار
جود از نعمت تو گشته سمین
حضرتت بارگاه میر و وزیر
درگهت پیشگاه خان و تگین
گشته بر شخص حاسدت پیدا
وحشت ذل و ظلمت نفرین
شده در شأن ناصحت منزل
آیت مجد و سورهٔ تمکین
عفو تو همچو چشمهٔ حیوان
خشم تو همچو آذر برزین
ای بسا رزمگاه کز هولت
در رحم پیر گشت فرق جنین
نیزه در دست سرکشان کرده
بردن روح مرگ را تلقین
نیشش از عقد چون دم کژدم
نوکش از زهر چون سر تنین
گرم گشته بعرصه گاه فنا
روز بازار خنجر و زوبین
شخص گردان ببند عجز اسیر
جان مردان بدست مرگ رهین
تو در آن چون خلیل و آتش رزم
گشته بر تو چو سوسن و نسرین
و آن غلامان تو، که رایت حق
برکشیدند تا بعلیین
پشت کفر از هراسشان پر خم
روی شرک از نهیبشان پر چین
حافظ عیش مؤمنان گهر مهر
مهلک جیش مشرکان گه کین
همه دیده بهر همچو عنب
همه دل در مصاف همچو تین
سپهت هر کجا که رو آرد
یمن و یسرست بر یسار و یمین
بقعهایی گرفته ، سخت مخوف
حصنهایی گشاده ، سخت حصین
تو بتعلیمهای بخت بلند
تو بتدبیرهای رأی رزین
زود بینی بکام خویش شده
خطهٔ چین و بقعهٔ ماچین
صله داده خزاین فغور
برده کرده نتایج تکسین
خسروا ، رفتی و سیاست تو
کرد ابنای شرک را غمگین
آمدی باز ، فر موکب تو
داد احوال شرع را تزیین
از قدوم تو خطهٔ خوارزم
گشته آراسته چو خلد رین
ای حریم تو مأمن مؤمن
وی جناب تو مسکن مسکین
چنگ در خدمت زدیم که هست
خلق را خدمت تو حبل متین
شد مکرم ز خاک درگه تو
هر که موجود شد بماء معین
از تو شد حال زشت من نکو
وز تو شد عیش تلخ من شیرین
گاه یابم ز کف تو احسان
گاه بینم ز لطف تو تحسین
کی بود، کی ؟ عروس طبع مرا
بهتر از مکرمات تو کابین
تا بعشق و بحسن مشهورند
نام فرهاد و قصهٔ شیرین
باد در خون عدوی تو غرقه
باد در خاک دشمن تو دفین
دشمنت را بعاجل و آجل
جای در سجن باد و در سجین
گه می ناز و شادمانی نوش
گه گل عز و کامرانی چین
در زمانه بنصرت ایزد
این چنین صد هزار فتح ببین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش شاه غازی علاء دولت و دین میپردازد و او را به عنوان مقتدای زمان و زمین معرفی میکند. شاعر ویژگیهای برجستهای مانند عدالت، شجاعت و بزرگواری او را توصیف میکند و او را به عنوان حاکمی میداند که مورد احترام همگان و در حمایت از حق و حقیقت است. شاعر از قدرت و هیبت او میگوید که فتنهها از او میگریزد و نعمتها از دستان او ریزش میکند. در مقایسه با ستارهها و کهکشانها، عظمت و شکوه او را میستاید و به وفاداری و شایستگی خدمتگزارانش اشاره میکند. در نهایت، شاعر از امید و پیروزی بر دشمان و برقراری امنیت و آرامش در کشورش صحبت میکند.
هوش مصنوعی: سرآمد همه زمانها و مکانها، پادشاه پیروزمند، و مایهی افتخار دولت و دین.
هوش مصنوعی: پادشاه بوالمظفر اتسز فرمانروایی است که بر زمان و زمین سلطه دارد.
هوش مصنوعی: کسی که تمام اجرام آسمانی و کرات به او خدمت میکنند و پیرو او هستند.
هوش مصنوعی: او کسی است که در حضورش شاهان هفت کشور بر روی بستر و بالین او قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: عزم و ارادهاش همچون ستارهای در دستانش است و جایگاه و اعتبارش به اندازهای است که زمانه آن را در دستان خود دارد.
هوش مصنوعی: تو با وجود شایستگیها و ویژگیهای خوبت، در مقام و موقعیتی قرار داری که شایستهاش هستی، و این باعث میشود بقیه به تو احترام بگذارند.
هوش مصنوعی: فتنه به خاطر زیبایی و جلال تو ضعیف و ناتوان شده، و فراوانی نعمتهای تو سبب رونق و رشد شده است.
هوش مصنوعی: به خاطر غیرت تو، ابر بهاری در دل خود احساس میشود و به خاطر عظمت و قدرت تو، شیر جنگل دچار گرما و تب میگردد.
هوش مصنوعی: شما به اندازه ای ارزشمند و بزرگ هستید که با ستارهها و آسمانها مقایسه میشوید و ملک و سلطنت شما در کنار زمان به اوج خود رسیده است.
هوش مصنوعی: سخنان تو در مجالس شادی و جشن، همچون ماه درخشان، روح را تقویت و شاداب میکند.
هوش مصنوعی: کردهای تو در میدانهای جنگ، مانند مرواریدهای گرانبهایی هستند که در توفان پیروزی درخشش خاصی دارند.
هوش مصنوعی: تمام روزیها به دست تو داد میشوند و همه نیکیها در دل تو کاشته شده است.
هوش مصنوعی: کمقدرتان از لطف و خدمت تو با ثروت و قدرت پادشاهان، برتر و فربهتر شدهاند.
هوش مصنوعی: از آنجایی که به تو اعتماد کردهاند، نیکوکار تو را در جایگاه امانتدار قرار دادهاند.
هوش مصنوعی: به خاطر تأثیر و قدرت کلام تو، دشمنانت در آرامش خود نمیتوانند قرار گیرند.
هوش مصنوعی: پرچم حکومت تو در اهتزاز است و نشانههای عظمت تو کاملاً نمایان است.
هوش مصنوعی: من در اختیار تو هستم و همه چیز، چه کوچک و چه بزرگ، تحت تاثیر فرمان تو قرار دارد. زمانها و سالها نیز تحت سلطهی ارادهی تو هستند.
هوش مصنوعی: جمعیتی که در طول تاریخ به وجود آمدهاند، مانند بادی هستند که بر روی دشمنان تو، زیرکمین و پنهانی، آماده حمله و ضربهزدن است.
هوش مصنوعی: نور ستارگان آسمان به خاطر خدمت تو بر زمین سجده کرده است.
هوش مصنوعی: ظلم و ستم ناشی از بزرگی و قداستی که تو داری، باعث ضعف و ناتوانی شده؛ در حالی که بخشش و سخاوت تو، فقر و کمبود را فراوان کرده است.
هوش مصنوعی: حضرت شما مانند سرور و وزیر درگاه کسانی چون خان و تگین است.
هوش مصنوعی: شخص حسود در وجود خود، ترسی از ذلت و ظلمت احساس میکند و این احساسات منفی در او نمایان است.
هوش مصنوعی: ناصح در مقام خود به مرتبهای از شرافت و مقام رسیده که نشان از بزرگی و قدرت او دارد.
هوش مصنوعی: بخشش تو مثل چشمهای زنده و آرام است، در حالی که خشم تو مثل آتش سوزانی است که به شدت میسوزاند.
هوش مصنوعی: بسیاری از میدانهای جنگ وجود دارد که از ترس و اضطراب تو، رحم مادر از آن جدایی ناپذیر شد و در آنجا به طور ناخواسته شکل گرفت.
هوش مصنوعی: نیزه در دست سرکشان، به معنای قدرت و سلطه آنهاست که نشاندهنده تهدید و خطر است و همین موضوع به نوعی به روح مرگ و اندیشه مرگ توجه میدهد و حس ناامیدی و ترس را القا میکند.
هوش مصنوعی: نیش او همچون زهر عقرب و نوکش مانند زهر مار است.
هوش مصنوعی: در روزهای دنیای فانی، از شدت گرم و سوزان شدن، فضایی به وجود آمده که در آن فروش خنجر و نیزه رونق دارد.
هوش مصنوعی: شخصی که به دیگران تسلط دارد، به ضعف و ناتوانی خود در برابر مرگ توجه کند، چون جان مردان بزرگ به مرگ وابسته است.
هوش مصنوعی: در آن شرایط تو مانند خلیل (ابراهیم) هستی که در آتش آزمون قرار گرفته، و بر تو مانند گلهای سوسن و نسرین زیبایی و لطافت جاری است.
هوش مصنوعی: غلامان تو که پرچم حق را بلند کردند تا به درجات عالی برسند.
هوش مصنوعی: در نتیجه ترس و وحشت از کفر، پشتی افراشته و سرفرازی دارند، اما روی شرک به دلیل تهدید و سرزنش آنها، پر از چروک و چین و نماد زوال است.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به تفاوتهای زندگی مؤمنان و مشرکان اشاره میکند. او میگوید که لذت و شادی مؤمنان از عشق و محبت است، در حالی که خوشیهای مشرکان ممکن است خطرناک و زیانآور باشد. به عبارت دیگر، زندگی مؤمنان بر اساس ارزشهای مثبت و عمیق بنا شده است، در حالی که زندگی مشرکان درگیر مسائلی است که به آسیبپذیری و دردسر میانجامد.
هوش مصنوعی: همه چشمها به خاطر دانههای انگور است و همه دلها در کشمکش و جدال مانند گل رس.
هوش مصنوعی: هر جا که لشکر تو برود، خوشبختی و نعمت در سمت چپ و راست آن است.
هوش مصنوعی: در جاهای مختلف، مکانهایی وجود دارد که به شدت ترسناک و ناامن هستند؛ در حالی که برخی دیگر نیز وجود دارند که به خوبی حفاظت شده و امن به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: تو به آموزشهای سرنوشت عالی خود و تدبیرهای اندیشهی صاف و روشن خود پی بردهای.
هوش مصنوعی: به سرعت به خواستهات میرسی و سرزمین چین و مکانهای زیبای آن در دست توست.
هوش مصنوعی: خزانههای گرانبهایی را برای به دست آوردن نتایج پربار و سودمند هزینه کردهاند.
هوش مصنوعی: ای خسرو، تو رفتی و تدبیر تو باعث شد که فرزندان شرک ناراحت شوند.
هوش مصنوعی: تو دوباره برگشتی و موکب تو به حال و هوای شرع زیبایی خاصی بخشید.
هوش مصنوعی: با ورود تو، سرزمین خوارزم به زیبایی بهشتی شبیه شده است.
هوش مصنوعی: تو refuge و پناهگاه مؤمنان هستی و با کرامت تو، مسکینها نیز در نزد تو آرامش مییابند.
هوش مصنوعی: ما در کار خود چنگ و نغمهسرایی را آغاز کردهایم تا برای انسانها به تو کمک کنیم و ارتباط محکمی بین ما و تو برقرار کنیم.
هوش مصنوعی: هر که از خاک به درگاه تو رسید، بزرگ و محترم شد و با آب زندگی بخش، شادابی و حیات یافت.
هوش مصنوعی: به دلیل محبت و زیباییهای تو، حال خراب و ناگوار من بهبود یافته و زندگی تلخ من به شیرینی تبدیل شده است.
هوش مصنوعی: گاهی از نیکیهای تو بهرهمند میشوم و گاهی از محبتهایت سزاوار ستایش میشوم.
هوش مصنوعی: چه کسی بود، چه زمان؟ عروس دل من به مراتب بهتر از هدایای تو در عقد و محفل است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عشق و زیبایی شناخته شدهاند، نام فرهاد و داستان شیرین نیز بر سر زبانهاست.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به تصویرسازی دو حالت متضاد میپردازد. در یک طرف، دشمنان تو مانند کسانی هستند که در خون خود غرق شدهاند، به گونهای که باد آنها را در بر میگیرد. در طرف دیگر، خاک دشمنانت به نوعی به زیر خاک رفتن یا دفن شدن اشاره دارد. این تصویر بیانگر نوعی پیروزی یا شکست دشمنان و در عین حال، قدرت و برتری شماست.
هوش مصنوعی: دشمنت هر چه زودتر و دیرتر، در زندان و عذاب باشد.
هوش مصنوعی: گاهی با ناز و شادمانی زندگی کن، و گاهی با زیبایی و خوشی لحظاتت را سپری کن.
هوش مصنوعی: در این زمان که خداوند یاری میکند، به این شکل میتوان صد هزار پیروزی را مشاهده کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهمه شهر بود ازو آذین
در بریشم چو کرم پیله زمین
باغبان! زیر سرو بن منشین
نه کجا سرو نیست نیست زمین
نه همه سایه زیر سرو بود
زیر شاخ سمن شو و بنشین
باغ تو پر درخت سایه ورست
[...]
مجلس است این مگر بهشت برین
که بنای بهشت است بر این
پیکر بومش از بدایع روم
نقش دیوارش از صنایع چین
این ز دلها همی زداید زنگ
[...]
قدحی نوش کرد شاه زمین
شاه محمود سیف دولت و دین
تا که نفس چو آب او شد پاک
شد متین شخص او چو کوه متین
نز پی علتی و رنجی خورد
[...]
ای جمال ترا کمال قرین
طوق طوع تو بر شهور و سنین
از یمین تو ملک برده یسار
به یسار تو دهر خورده یمین
هر کجا حزم تو فرود آید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.