این کودکان تنگ قبای فراخ . . . ن
کردند . . . ایرو کیسه ما هر دو سرنگون
از بسکه . . . ایرو کیسه ما سیم و آب داد
نی سیم از آن برآیدنی آب ازین برون
آنجا که سیم بود، در او ماند باد پاک
وانجا که آب بود ازو رفت ناب خون
بسیار کودکان الف قد بپیش من
چون دال و نون شدند ز نادانی و جنون
ما نیز بر گزاف به . . . دیم تا شدیم
زینسان میان شکسته چو دال و نگون چو نون
تا سیم بود، بود میان پایشان چو سیم
دادیم سیم و کرد میان پای فی البطون
بردند جمله سیم بسیلی و چوبدست
از ما بدستمایه . . . نهای سیمگون
روز و شبان بگنبد سیمینشان زدیم
هر ساعتی ز دسته سیمین یکی ستون
چون دسته شد خمیده و گنبد فرو درید
کم شد مزه، مزه نتوان کرد ازین فزون
زین پس فسون و لابه ایشان چرا خریم
چون مار مرده مان به نمیجنبد از فسون
جستیم تا ز خران، تا ایر سخت بود
چون ایر سست گشت چو خران و چه حرون
دردا و حسرتا که از امروز تا به مرگ
ما سست ابر ماندیم، ایشان فراخ . . . ون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مر تورا گرفته بت خوش زبان زبون،
تو خوش بدو سپرده دل مهربان ربون
اندر حریم می نکند جان تو قرار
تا ناوری دل از حرم دلبران برون
برگیر دل ز بلخ و بنه تن ز بهر دین
[...]
دمل درآمد آن سره یار مرا به . . . ون
من بودمش بداروی آندرد رهنمون
جائی گرفت با خطر آن بی خطر سکن
سکنی فکند و کرد در آن جایگه سکون
بیمار گشت یار نگارین من ز درد
[...]
اندیشه را به چون و چرا در بریز خون
کم کن براه ایزد بی چون «چرا و چون »
تا بر کنار حسن نشست ابرویت چو نون
دارم چو واو غرقه دلی در میان خون
خون دلم ز دیده برون شد ز آرزوت
آری ز دیده هر چه شد از دل شود برون
با مشکبار سلسله زلف پر خمت
[...]
ما را دلیست چو ساغر گرفته خون
چشمی چنان که شیشهٔ می گشته سرنگون
بنشسته است نقش تو چون در خیال من
از زلف همچو جیم و خم ابرویِ چو نون
گر آه دل چو تیشهٔ فرهاد برکشم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.