نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۰ - رفتن پدر مجنون به دیدن فرزند
چون من به کریچه و گیایی
قانع شدهام ز هر ابایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۲ - آگاهی مجنون از مرگ پدر
گفت ای پدر ای پدر کجایی؟
کافسر به پسر نمینمایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۲ - آگاهی مجنون از مرگ پدر
زینسان جگرت به خون گشایی
تو در جگر زمین چرایی؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
بسته به سه پایهٔ هوایی
بطنالحمل از چهار پایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
ای در نظر تو جانفزایی
در سکهٔ تو جهان گشایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی
آن کن ز عنایت خدایی
کاید شب من به روشنایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او
حاجب ز غرور پادشایی
گفتش که در این بلا چرایی؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۸ - دیدن مادر مجنون را
گر عود کند گرهنمایی
تو نافه شو از گرهگشایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۹ - آگاهی مجنون از وفات مادر
خود را مگر از ضعیف رایی
سنجیده نهای که تا کجایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی
ماییم و نوای بینوایی
بسمالله اگر حریف مایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی
گمراه و سخن ز رهنمایی
در ده نه و لاف کدخدایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۲ - آشنا شدن سلام بغدادی با مجنون
هم فضل و عنایت خدایی
دادم ز چنان غمی رهایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی
بر چشم که جلوه مینمایی؟
در مغز که نافه میگشایی؟
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروانشاه
مویی مپسند ناروایی
در رونق کار پادشایی
نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۶ - ختم کتاب به نام شروانشاه
زآنجا که تو راست رهنمایی
ناید ز تو جز صواب رایی
سید حسن غزنوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶
ای مونس جان من کجائی
از دیده من چرا جدائی
چون دل دهدت که هر زمانی
صد باره به نزد من نیائی
در دل شغب و دغا چه داری
[...]
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۱
ای راه تو را دراز نایی
نه راه تو را سری نه پایی
این راه دراز سالکان را
کوته نکند مگر فنایی
عاشق ز فنا چگونه ترسد
[...]
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶
خه، شاد و کش آمدی کجایی؟
شرمت بادا ز بی وفایی
کو آن عهد و استواری ؟
کو آن همه مهر و آشنایی؟
خود هیچ ز حال ما نپرسی
[...]
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۶ - ایضا له
مخدوم کمال ملّت و دین
ای رای تو سوی نیک رایی
کار قلم تو نقشبندی
رسم کرمت گره گشایی
بر رغم زمانه لطف طبعت
[...]
عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۲
در کوی تو لولیی، گدایی
آمد به امید مرحبایی
بر خاک درت گدای مسکین
با آنکه نرفته بود جایی
از دولت لطف تو، که عام است
[...]