گنجور

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۳۷ - باز آمدن صبا از نزد معشوق

 

چون دید که زار و بی‌قرار است

آشفته چو زلف آن نگاراست

ابن عماد
 

ابن عماد » روضة المحبین » بخش ۴۳ - پیغام بردن صبا نزد معشوق

 

چون طره دوست بی‌قرار است

درمان دلش وصال یار است

ابن عماد
 

نسیمی » دیوان اشعار فارسی » مثنویات » شمارهٔ ۵

 

ما را چو ز لطف خود بیاراست

منشور جهان ز لطف ما راست

نسیمی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » در ستایش میرمیران

 

سال نو و اول بهار است

پای گل و لاله در نگار است

والای شقایق است دررنگ

پیراهن غنچه نیم کار است

آن شعله که لاله نام دارد

[...]

وحشی بافقی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴ - صفت بزّازان

 

از حسن، جمالشان بهار است

دکّان ز متاع، لاله زار است

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۲۱ - صفت نجّار

 

تا با غم او مرا شمار است

حق از دو طرف به دست یار است

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۱ - صفت شمشیرگر

 

این تیغ که هم چو ذوالفقار است

در دیده چو تیغ رخنه دار است

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۳۷ - صفت رمّال

 

ویران دل من که وقف یار است

چون خانه ی رمل بی حصار است

وحیدالزمان قزوینی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۲ - صفت صرافان

 

دل داده ی عشق تا نزار است

طبعش با ضعف سازگار است

وحیدالزمان قزوینی
 
 
۱
۲
۳