گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۱۳ - ایضا له

 

ای صدر روزگار به عهد تو روزگار

خون دلم بشادی هر خس چه می خورد ؟

روزی ز روی لطف نگویی که خود فلان

در حالتی چنین خود رده کس چه می خورد؟

از خورد چونکه جانوران را گزیز نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۴۵ - کتب الی امیر عزّالدّین علی شیر ابن بابویه

 

ای آنکه خاک پای ترا روشنان چرخ

دایم بمیل شعشعه چون توتیا برند

آنجا که جفت ساز سرخامه ات بود

لحنی بود تمام که نام نوا برند

افهام را بساحل ادراک راه نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۴ - وله ایضا

 

ای آنکه از مدارج مدح تو قاصرست

هر رتبتی که ناطقه تصویر می کند

کلکت نقاب در رخ خورشید می کشد

خط تو پای عقل بزنجیر می کند

هر کس که دید دولت بیدار را بخواب

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۵۶ - وله ایضا

 

ای پیشوای شرع که ایناء روزگار

از بهر دفع ظلم بتو النجا کنند

ارباب فضل ملتزم منّتی شوند

در خدمت تو گر بمثل جان فدا کنند

احوال روزگار از آن شد که بعد ازین

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۴ - وله ایضا

 

مولی قوام دین که بر اقلیم حلّ و عقد

کلک گره گشای تو فرمان روا بود

تر گردد از حیای کفت ابر هر زمان

وین قطره ها کزو بچکد از حیا بود

با طبع تو مثل نتوان زد ز موج بحر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۵ - وله ایضا

 

صدر کبیر عالم عادل ضیاء دین

ای آنکه کار تو همه جود و سخا بود

تا آب خامۀ تو خورد بوستان ملک

لابد نبات او همه نصرت کیا بود

پیش نسیم خلق تو گر مشک دم زند

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - وله ایضا

 

در مدح تو اگر چه مجالی فسیح بود

وین بنده را زبان عبارت فصیح بود

چندان که خواستم که کنم نظم مدحتی

نه معنی غریب و نه لفظی ملیح بود

چون بادپای خوشرو اندیشه گرم کرد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۶۸ - وله ایضا

 

قدری شراب از رضیّ الّدین بخواستم

میداد وعده مدّتهای مدید بود

ناگاه دوش وعدة خود را وفا نمود

والحق ز خرّمی شب من روز عید بود

دیدم غلامکی و یکی ظرف مختصر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۷۳ - وله ایضا

 

خورشید ذرّه پرور، شاه هنر نواز

ای آن که در جهان چون تو صاحبقرآن نبود

خورشید کو بتیغ زدن بر سر آمدست

در جنب دست و بازوی تو همچنان نبود

چون آفتاب از تو توانگر شد، آنکه را

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۱۱ - وله ایضا

 

ای کاینات در نظر همّتت حقیر

دیوار آسمان ز معالیّ تو قصیر

نزهتگه خرد ز خیالت ، دماغها

بستانسرای خلد ز اندیشه ات، ضمیر

هم عقل را هدایت لفظ تو رهنمای

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۲ - ایضا له

 

در جستن رضای تو عمری بقدر وسع

بردم بکار هر چه توانستم از حیل

مقدور آدمی دل و تن باشد و زبان

کردم برای خدمت تو هر سه مبتدل

تن خدمت تو کرد و زبان مدحت تو گفت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۷ - وله ایضا

 

ای صاحبی که از نفحات شمایلت

پر خنده اندرون چو گل نو شکفته ام

در پوست همچو غنچه نمی گنجم از نشاط

تا مهر تو درین دل خونین نهفته ام

هر شام تا به صبح به الماس طبع تیز

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۸ - وله ایضا

 

صدرا اگرچه تو ز من آزاد و فارغی

داری خبر که بنده‌ام و بنده‌زاده‌ام

افتاده برگرفتن، از اقسام سروری‌ست

برگیر پس مرا که بدین سان فتاده‌ام

یکباره در مبند درِ لطف و مردمی

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۴۸ - ایضا له

 

گفتم چو بسته ام کمر بندگیّ تو

بهر میان خویش ز جوزا کمر خرم

در خاطرم نبود که بر خوان دولتت

آب آنگهی خورم که به خون جگر خرم

لایق شناسی از کرم خود که بردرت

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۶۸ - ایضا له

 

ای سروری که در دهن نفس ناطقه

دایم بود به مدح تو رطب الّلسان سخن

گاه جدل ز هیبت تو تیر چرخ را

از عجز شهر بند شود در دهان سخن

با رأی تو قضا و قدر گفته گاه سرّ

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۰۰ - ایضا له

 

ای بر محکّ عقل وجود تو ناسره

ای مجمع مساوی اخلاق یکسره

گر بگذری بر آنکه ز مویی ضعیف تر

چیزی از وتراش کنی همچو استره

گرچه خری‌تر از خری هیچ نقص نیست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۰۳ - و له ایضاً

 

ای در دعای جان تو اجرام یک زبان

وی در هوای مهر تو خورشید یک دله

در ظلمت حوادث عقل از برای خلق

افروخته ز رای تو صد گونه مشعله

از کوی آرزو بدر خانۀ کرم

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۱۴ - این قطعه در مدح صاحب عمیدالدّین پارسی گوید

 

ای قاصر از ستایش تو هر عبارتی

آصف نکرد چون تو برونق وزارتی

از مدحت تو روی هنر را طراوتی

وز جود تو ریاض کرم را نضارتی

برده ز رای روشن و از کلک تیره ات

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳۶ - ایضاً له

 

ای صاحبی که گر بمثل رای باشدت

بر بام قدر خود زفلک نردبان کنی

هردم گشاد نامۀ صبح از برقبا

گردون برآورد که تو بر وی نشان کنی

می نازد از تو جان بزرگیّ و بر حقست

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۸ - ایضا له

 

ای آنکه از افاضل انوار معنوی

خورشید را ز خاطر خود وام داده‌ای

از لطف طبع تربیت روح کرده‌ای

وز لفظ پاک طیرهٔ اجرام داده‌ای

از نوک کلک خویش به اجرام نظم و نثر

[...]

کمال‌الدین اسماعیل
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode