در مدح تو اگر چه مجالی فسیح بود
وین بنده را زبان عبارت فصیح بود
چندان که خواستم که کنم نظم مدحتی
نه معنی غریب و نه لفظی ملیح بود
چون بادپای خوشرو اندیشه گرم کرد
از عجز درسر آمد و عیبی قبیح بود
گفتی قلم شدست مرا دست با قلم
وین از کسل نبود که عجز صریح بود
بسیار گرد طبع پریشان برآمدم
نه پاسخی بجای و نه عذری صحیح بود
تا عاقبت زعقل شنیدم که موجبش
این بود و بس که قدر تو بیش از مدیح بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مدح و ستایش کسی میپردازد، ولی به این نتیجه میرسد که هرچه تلاش کند، قدرت بیان او برای توصیف عظمت آن شخص کافی نیست. او احساس ناتوانی میکند و میگوید که موضوع آنقدر بزرگ است که فراتر از تحسین و مدح است. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که ارزش و مقام آن شخص از توصیف او بیشتر است.
هوش مصنوعی: اگرچه فضایی برای ستایش تو فراهم است و این بنده قادر به بیان احساسات خود به شیواترین شکل ممکن است، اما هنوز هم کمبودهایی در این توصیف وجود دارد.
هوش مصنوعی: هر چقدر که تلاش کردم تا مدح و ستایشی بسازم، نه مفهومی عجیب پیدا کردم و نه واژهای شیرین و دلنشین.
هوش مصنوعی: زمانی که بادپای زیبا و دلانگیز، افکار را به خود مشغول کرد، از ناتوانی و کمتوانی در دل انسان زبانه کشید و این موضوع عیب و نقصی ناپسند به شمار میرفت.
هوش مصنوعی: تو گفتی که قلم در دست من قرار گرفته و این که من کمزور هستم به خاطر ناتوانیام در بیان احساساتم است، نه بهخاطر کسالت و بیحالی.
هوش مصنوعی: مدت زیادی به خاطر حال نابسامان خود به دور و بر گشتم، اما نه از کسی پاسخی شنیدم و نه عذری برای وضعیت خودم ارائه کردم.
هوش مصنوعی: در نهایت شنیدم که دلیل این موضوع تنها این است که ارزش تو بیشتر از ستایش و تمجید است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.