گنجور

 
۱
۲
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲

 

یوسف کنعانیم روی چو ماهم گواست

هیچ کس از آفتاب خط و گواهان نخواست

سرو بلندم تو را راست نشانی دهم

راستتر از سروقد نیست نشانی راست

هست گواه قمر چستی و خوبی و فر

[...]

۱۴ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳

 

هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست

ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست

ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم

باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست

خود ز فلک برتریم وز ملک افزونتریم

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴

 

نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست

نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست

درج عطا شد پدید غره دریا رسید

صبح سعادت دمید صبح چه نور خداست

صورت و تصویر کیست این شه و این میر کیست

[...]

۹ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲

 

کالبد ما ز خواب کاهل و مشغول خاست

آنک به رقص آورد کاهل ما را کجاست

آنک به رقص آورد پرده دل بردرد

این همه بویش کند دیدن او خود جداست

جنبش خلقان ز عشق جنبش عشق از ازل

[...]

۸ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳

 

هر نفس آواز عشق می‌رسد از چپ و راست

ما به چمن می‌رویم عزم تماشا که راست

نوبت خانه گذشت نوبت بستان رسید

صبح سعادت دمید وقت وصال و لقاست

ای شه صاحب قران خیز ز خواب گران

[...]

۷ بیت
مولانا
 

مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » چهاردهم

 

شاه هم از بامداد، سرخوش و سرمست خاست

طبل به خود می‌زند، در دل او تا چهاست

منتظرست آسمان، تا چه کند قهرمان

هرچه کند گو بکن، هرچه کند جان ماست

هر نفسی روضهٔ، از تو به پیش دلست

[...]

۱۱ بیت
مولانا
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷

 

سلسلهٔ موی دوست حلقه دام بلاست

هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست

گر بزنندم به تیغ در نظرش بی‌دریغ

دیدن او یک نظر صد چو منش خونبهاست

گر برود جان ما در طلب وصل دوست

[...]

۱۱ بیت
سعدی
 

سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸

 

صبر کن ای دل که صبر سیرت اهل صفاست

چارهٔ عشق احتمال شرط محبت وفاست

مالک رد و قبول هر چه کند پادشاست

گر بزند حاکم است ور بنوازد رواست

گر چه بخواند هنوز دست جزع بر دعاست

[...]

۱۱ بیت
سعدی
 

سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۳

 

هر چه رود بر سرم چون تو پسندی رواست

بنده چه دعوی کند؟ حکم، خداوند راست

۱ بیت
سعدی
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷

 

در پی آن می‌دوید دل که نگاری کجاست

نوبت خوبان گذشت شاهد ما وقت ماست

بر سر آب حیات خیمه زده جان ما

این تن خاکی دوان بهر سرابی چراست

بر در بیگانگان هرزه چرا می‌رویم

[...]

۹ بیت
همام تبریزی
 

همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۸

 

کرد طلوع آفتاب خیز برون بر چراغ

منزل ما ز آفتاب چون دل اهل صفاست

فتنهٔ صورت شود گو دل لعبت پرست

جان که به معنی رسید غافل از این ماجراست

بود دلم بت پرست از کف ایشان بجست

[...]

۵ بیت
همام تبریزی
 

حکیم نزاری » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۰

 

قاعدهٔ روزگار پرورش ناسزاست

ورنه گداپیشه را دست تسلط چراست

عقل تبّرا کند از دل دنیاپرست

دل نبود گر نرفت بر روش عقل راست

دنیی و دین پیش ما هست مثال دو رعد

[...]

۱۵ بیت
حکیم نزاری
 

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰

 

این همه پروانه‌ها، سوخته از چپ و راست

شمع شب ما بود، راه شبستان کجاست؟

شحنه اگر دوست بود، این همه بیداد چیست؟

وین همه آشوب چه؟ گر ملک از شهر ماست

چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟

[...]

۱۱ بیت
اوحدی
 

عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱

 

لطف تو از حد برون حسن تو بی منتهاست

نیش تو نوش روان درد تو درمان ماست

عشق تو بر تخت دل حاکم کشور گشای

مهر تو بر ملک جان والی فرمانرواست

پرتو رخسار تو مایهٔ مهر منیر

[...]

۶ بیت
عبید زاکانی
 

ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹

 

جامهٔ مقصود دل، هست به قد تو راست

چهرهٔ‌ زیبای تو، صورت معنی ماست

نقش مراد دلم، گم شده بود از ازل

می‌نگرم در رخت،‌ با نظرم آشناست

عشق من و حسن تو، مایل یکدیگرند

[...]

۷ بیت
ناصر بخارایی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴

 

منزل صاحبدلان صُفّهٔ صدق و صفاست

گوشهٔ اهل نظر خلوت خاص خداست

سایهٔ آزادها بر سر کوی مغان

صومعهٔ صوفیان خانقه و جای ماست

در حرم ما در آ محرم مستانه شو

[...]

۵ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

 

هر که ز اهل عباست تابع آل عباست

منکر آل رسول دشمن دین خداست

دوستی خاندان درد دلم را دواست

جان علی ولی در حرم کبریاست

صورت او هل اتی معنی او انّما

[...]

۹ بیت
شاه نعمت‌الله ولی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۵

 

کور شد از غم رقیب کان پری از بام ماست

کوری چشم رقیب روشنی چشم ماست

از همه عالم بود منزل من کوی دوست

منزل ازین خوبتر در همه عالم کجاست

بیهده تا کی زنم دست بسر از غمش

[...]

۸ بیت
اهلی شیرازی
 

صائب » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۱۷۲

 

در چمن روزگار فال شکفتن خطاست

اره نخل حیات خنده دندان نماست

۱ بیت
صائب
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰

 

سایهٔ دستی اگر ضامن احوال ماست

خاک ره بیکسی‌ست ‌کز سر ما برنخاست

دل به هوا بسته‌ایم‌، از هوس ما مپرس

با همه ببگانه است آنکه به ما آشناست

داغ معاش خودیم،‌ غفلت فاش خودیم

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۷