نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الحمامة المطوقة و الجرذ والغراب والسلحفاة والظبی » بخش ۸
زبس کش گاو چشم و پیل گوش است
چمن چون کلبه گوهر فروش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
صبا از زلف و رویش حلهپوش است
گهی قاقم گهی قندز فروش است
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
طبیب روزگار افسون فروش است
چو زراقان ازان ده رنگ پوش است
عطار » بلبل نامه » بخش ۲ - رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل
چودیگی بر سر آتش به جوش است
نمیخسبد همه شب در خروش است
عطار » اسرارنامه » بخش دهم » بخش ۶ - الحکایه و التمثیل
ازین دریا که گویای خموش است
بتان را چشم پر دُر همچو گوش است
عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله
ز ماهی تابمه جوش و خروش است
همه کروبیان حلقه بگوش است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۵ - در طلب دوست و اعیان کل و گنج حققی یافتن و اسرار امیرالمؤمنین علی کرّم اللّه وجهه در جاة گفتن فرماید
ازآن میخورد نِیْ اندر خروش است
گهی نالان شده گاهی خموش است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
ز زیر عشق دایم در خروش است
ز بحر لامکان اینجا بجوش است
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
دل عشّاق از او اینجا بجوش است
وز او هم بحر اعظم در خروش است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۶ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)
همه جانها از این اندر خروش است
که این دریا حقیقت چشم و گوش است
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۴۵ - در سؤال کردن در صفات مرگ و حیات یافتن آنجا فرماید
از این جوهر مرا کل حلقه گوش است
نه همچون دیگرم جوهر فروش است
سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۷
به ذکرش هر چه بینی در خروش است
دلی داند در این معنی که گوش است
سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۵۴ - پاسخ دادن خسرو شیرین را
نگویم کز تو جانم در خروش است
که گر زهرست، از لعل تو نوش است
وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۳ - در حکایت گفتگوی آن بیخبر از مقامات عشق با مجنون و جواب دادن مجنون
به من سرد است و با دشمن به جوش است
باو در گفتگو، با من خموش است
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش دوم - قسمت اول
گفتی که فلان زیاد من خاموش است
و زباده ی شوق دیگران مدهوش است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۵ - آمدن سگریو با لشکر خویش و فرستادن کسان خود هرچهار طرف از برای خبر سیتا
ز هر لب کو به خون خوردن خموش است
ز هرگوشی که سرگرم از خروش است
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۵ - آمدن سگریو با لشکر خویش و فرستادن کسان خود هرچهار طرف از برای خبر سیتا
ز هرخونی که گرم و تازه جوش است
ز هر اشک ی همدوش خروش است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
به هر میخانهای او باده نوش است
به هر کاشانهای او خرقه پوش است