گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام

 

کریمان مر ضعیفان را نرانند

بخاصه چون به زاریشان بخوانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را

 

دگر این مردمان کاندر جهانند

همه چون من مر او را بندگانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

به تو داده زن از تو چون ستانند

مگر ایشان که ارز تو ندانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۳ - آمدن زرد پیش شهرو به رسولى

 

به نام او را همه کس شاه خوانند

جز او شاه دگر باشد ندانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۳ - آگاهى یافتن دایه از کار ویس و رفتن به مرو

 

پس آنگه هر دو از هم دور مانند

رسیدن را به هم چاره ندانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۶ - فریفتن دایه ویس را به جهت رامین

 

و گر راز مرا مردم بدانند

همه کس تخم مهرم برفشانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲۹ - رفتن دایه بار دیگر به پیش ویس و حال گفتن

 

بدین سر چون کسان من بدانند

مرا زان پس چه گویند و چه خوانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

بدان تا کهتر و مهتر بدانند

کجا در ویس و رامین بدگمانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۳۷ - سرزنش کردن موبد ویس را

 

بسا روزا که نام ما بخوانند

خردمندان شکفت از ما بمانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

ز گیتی بد گمان چون تو ندانند

همی جز نا جوانمردت نخوانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۴ - گفتن رفیدا حال رامین با گل

 

ببخشایند چون حالم بدانند

به نیکی بر زبان نامم برانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۵ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

تو نشنیدی که دو دیو ژیانند

همیشه در تن مردم نهانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین

 

به شب انده گسارم اخترانند

که چون بینم به دندان تو مانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

کجا دهر آن نیرزد کش بدانند

و یا خود بر زبان نامش برانند

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۹
sunny dark_mode