گنجور

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۵۰ - علامه ترک الشهوه للمجاهد

 

مهی کم خورده تا عمری خورد بیش

نه عبدالبطن مرتاض است و درویش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۲ - الوفاء بالعهد

 

بود از بهر خاص الخاص در کیش

برون رفتن ز حول و قوه خویش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۴ - الوقت

 

مشو تو ماضی و مستقبل اندیش

مکن غفلت ز وقت حاضر خویش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۴ - الوقت

 

بسا باشد که برعکس آیدت پیش

ز هر چه باشدت امید و تشویش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۰۴ - الوقت

 

ندیدی یا نماندت یاد از پیش

شدی مأیوس از بیگانه و خویش

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۵۱۱ - الولایه العلیا

 

بارواح آنچه نسبت را کند بیش

بود تحصیل آن واجب بدرویش

صفی علیشاه
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲ - مقدمه

 

سؤالی چند ما را بود زین پیش

نه از دنیاپرست از سر درویش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲ - مقدمه

 

چو کس ننهاد گام گفتگو پیش

بگویم من جواب گفته خویش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۶ - جواب توضیح

 

سواد اعظمستی ملک درویش

که باشد ملک او از ملک حق بیش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۱۹ - ادامه

 

هزاران بار از عرش علا بیش

دل صاحبدلست ایمرد درویش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

نه آن واپس رود نه آید این پیش

بیک قولند هم آواز و هم کیش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۶ - توضیح

 

ملک چون دید موسی از عدد بیش

فکندی بال و بگرفتی سرخویش

صفای اصفهانی
 

صفای اصفهانی » دیوان اشعار » مثنوی » بخش ۲۹ - جواب

 

که ما را سیر فی اللهست در پیش

تو سلطان توانگر بنده درویش

صفای اصفهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۵

 

اگر چه گفته فیثاغورث از پیش

نبودش حجتی بر گفته خویش

ادیب الممالک
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۲

 

ترا من می‌شناسم بهتر از خویش

ترا من آوریدستم به این ریش

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۳

 

ترا صحبت ز عارف بود در پیش

عبث رفتی سرِ بی‌حالیِ خویش

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۸

 

کشند ار صف ز طهران تا به تجریش

نبینی‌شان به صف یک مو پس و پیش

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

ز اصلاحش چه می خواهی از این بیش

که نبود در وزارتخانه یک ریش

ایرج میرزا
 

ایرج میرزا » مثنوی‌ها » عارف نامه » بخش ۱۱

 

مقدس زاده اند از مادر خویش

گناهست ار کنی مرغانشان کیش

ایرج میرزا
 
 
۱
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
sunny dark_mode