چو انصاری ز مژگان گرد ره رفت
بباب پیر خرقانی باو گفت
ز دریا آمدی از خود جدا شو
در آ چون من درین مشکوی و ما شو
که عبدالله گوید آرمیدم
ازین یکحرف بر منزل رسیدم
تو گر مجموع عمر خود کنی صرف
نخواهی برد پی بر کنه این حرف
که این حرف از حروف عالیاتست
حروف عالیات اسمای ذاتست
چو ما گشتی توانی دید ما را
ز خود بگذر اگر خواهی خدا را
چو بگذشتی ز خود حق ماند و بس
که در این خانه نبود غیر او کس
کس این بیکسان مانده از کار
بود الطاف آن پاکیزه دادار
وجود حق بود موجود مطلق
هیولانیست در فعلیت حق
بود این قریه در بیدای اولی
نه نامی و نه در نامش هیولی
ز سر تا پای آن صرف مظالم
تمام اهل این قریه ست ظالم
درین بوم خراب نا منظم
چه میمانی برو در شهر اعظم
سواد اعظمستی ملک درویش
که باشد ملک او از ملک حق بیش
بود او ملک حق حق ملکت اوست
ملیک مقتدر مالک بهر دوست
که بود خویشتن پرداخت چون غیر
نماند امتیاز کعبه و دیر
بود از کعبه و از دیر ظاهر
خدا را کعبه و دیر از مظاهر
بیک قولند در توحید گویا
اذان مسلم و ناقوس ترسا
بود یک فعل بعد از طی هستی
صیام روز و شام می پرستی
ولی می خوردن جاهل حرامست
که می ناپخته است و مغز خامست
نجوشاند دماغ ناتمامان
می ناپخته از مینای خامان
مبین بر آن شراب پخته دوش
که مغز ما ازو چون خم زند جوش
که ما در آتش عشق استواریم
چو زر ده دهی کامل عیاریم
چه خواهد کرد این خمخانه وین جام
بکام این نهنگ قلزم آشام
که ما در بحر الا در شنائیم
نهنگ کائنات آشام لائیم
بنفی خویشتن مائیم آیت
باثبات تو نفی ما کفایت
سر سبحانی و سر انالحق
توئی ای ذات بی همتای مطلق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به گفتگو میان انصاری و بابی پیر خرقانی اشاره دارد. انصاری با فهمی عمیق به ماجرای وجود و خودشناسی میپردازد و به باب میگوید که باید از خود گذشت تا به حقیقت خدا دست یابد. او میگوید که اگر کسی تمام عمرش را صرف کند، نمیتواند به عمق این حقیقت برسد، چرا که این اصل از اصول عالی است. انصاری به وجود مطلق خدا اشاره میکند و به این نکته میپردازد که در نهایت، همه موجودات از جمله انسانها باید از خود بگذشتگی و توحید را درک کنند. او همچنین به پیوند میان اشیاء و وجود الهی اشاره میکند و به سرگذشت عشق و اینکه انسان باید در آتش عشق استوار بماند، اشاره دارد. در نهایت، انصاری به این نتیجه میرسد که باید از خود خارج شد تا به توحید و حقیقت مطلق رسید.
هوش مصنوعی: وقتی انصاری از کنار مژگان عبور کرد، به سوی در خانه پیر خرقانی رفت و به او گفت:
هوش مصنوعی: از دریا که آمدهای، خود را از خودت جدا کن و به من بپیوند، زیرا من در این فضای آرام هستم.
هوش مصنوعی: عبدالله میگوید که به خاطر یک حرف، به آرامش رسیده و به مقصدی رسیدهام.
هوش مصنوعی: اگر تمام عمر خود را صرف این کار کنی، باز هم نمیتوانی به عمق این موضوع پی ببری.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که این کلام از سخنان بسیار ارزشمند و والاست و این سخنان به نامهای خداوند مربوط میشود.
هوش مصنوعی: وقتی تو به مقام بالایی رسیدی، میتوانی ما را ببینی. اگر میخواهی خداوند را درک کنی، باید از خودت عبور کنی.
هوش مصنوعی: وقتی از خودت گذشتی، فقط حقیقت باقی میماند؛ زیرا در این مکان، غیر از او کسی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: هیچکس به اندازهی او از نعمتهای پروردگار بینصیب نمانده است.
هوش مصنوعی: موجودی که وجود دارد، حقیقت مطلق است و به صورت فعلیت کامل در آمده است.
هوش مصنوعی: این روستا در ابتدای خلقت وجود نداشت و نه نامی داشت و نه حتی در نامش substance (جوهر) و وجودی بود.
هوش مصنوعی: تمام وجود آن شخص پر از ظلم و ستم است و تمامی کسانی که در این روستا هستند، از ظلم او رنج میبرند.
هوش مصنوعی: در این سرزمین آشفته و خراب، چه چیزی منتظرت است؟ بهتر است به شهر بزرگتر و منظمتری بروی.
هوش مصنوعی: بزرگترین ثروت و قدرت در دست درویش است، زیرا سلطنت او از سلطنت الهی بالاتر و برتر است.
هوش مصنوعی: او همانا پادشاه حق است و سلطنت او متعلق به خدای بزرگ و تواناست که برای دوستانش تصرف میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که وقتی کسی به خودشناسی و باور به خویشتن رسید، دیگر تفاوتی بین معبدها یا مکانهای مختلف پرستش باقی نمیماند. در واقع، فرد به مرحلهای میرسد که همهچیز را فراتر از دینی خاص میبیند و همه جا را یکسان میداند.
هوش مصنوعی: خداوند در مکانهایی مانند کعبه و معابد ظاهر میشود، و این مکانها علامتهایی از وجود او هستند.
هوش مصنوعی: با یک کلام میگویند که در مسأله توحید، کلام مسلمانان مانند اذان و کلام مسیحیان مشابه ناقوس است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، پس از گذراندن مراحل مختلف زندگی و تجربه روز و شب، انسان در حال عبادت و بندگی است.
هوش مصنوعی: نوشیدن مشروبات الکلی برای افراد نادان ممنوع است، زیرا آنها هنوز به درستی پخته نشدهاند و از عقل و درک لازم برخوردار نیستند.
هوش مصنوعی: افراد ناتوان یا بی تجربه نمیتوانند بهخوبی از مواد خام و اولیه بهره ببرند و نمیتوانند از آن بهرهبرداری صحیحی داشته باشند.
هوش مصنوعی: شراب پختهای که دیشب نوشیدم، چنان بر ذهن و فکر من تأثیر گذاشت که مانند ظرفی که جوش میآید، افکار و احساساتم به شدت در حال فوران است.
هوش مصنوعی: ما در آتش عشق قوی و پایدار هستیم، مانند طلا که در دمای بالا به بهترین شکل در میآید.
هوش مصنوعی: این خمخانه و این جام، چه تاثیری بر حال و روز این نهنگ بزرگ در آبهای عمیق خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: ما در دریای بیپایان زندگی غوطهوریم و مانند نهنگی بزرگ از دانش و تجارب این جهان بهرهبرداری میکنیم.
هوش مصنوعی: ما نشانهایی از ثبات تو هستیم، در حالی که وجود ما تنها دلیلی بر نفی خودمان است.
هوش مصنوعی: تو ای ذات بیهمتای مطلق، سر پاک و مقدس و حقنمایی هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.