نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
کسی کش در دل آمد سر بریدن
نیارست از سیاست باز دیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۷ - مناظرهٔ خسرو با فرهاد
اگر خاک است چون شاید بریدن
و گر برد کجا شاید کشیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۰ - آگاهی خسرو از رفتن شیرین نزد فرهاد و کشتن فرهاد به مکر
به شیرین در عدم خواهم رسیدن
به یک تک تا عدم خواهم دویدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۰ - آگاهی خسرو از رفتن شیرین نزد فرهاد و کشتن فرهاد به مکر
به روزی چند با دوران دویدن
چه شاید دیدن و چهتوان شنیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۳ - رسیدن نامهٔ شیرین به خسرو
جواب آن چه بایستش دریدن
شنیدم آن چه میباید شنیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۵ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
اگر گردی به درد سر کشیدن
ز تو گفتن ز من یکیک شنیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را
چو شاهین باز مانَد از پریدن
ز گنجشکش لگد باید چشیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین
به جور از نیکوان نتوان بریدن
بباید ناز معشوقان کشیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۵ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو
مرا فرخ بود روی تو دیدن
مبارک باشد آوازت شنیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین
ز تری خواست اندامش چکیدن
ز بازی زلفش از دستش پریدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
بدین پا تا کجا شاید رسیدن
بدین پر تا کجا شاید پریدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱۹ - اندرز و ختم کتاب
بشکر زهر می باید چشیدن
پس هر نکته دشنامی شنیدن
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
ز گوران تک ربودم در دویدن
گرو بردم ز مرغان در پریدن
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۱) حکایت شبلی با مرد نانوا
نبود او عاشقش از روی دیدن
ولیکن عاشقش بود از شنیدن
عطار » الهی نامه » بخش نهم » (۱) حکایت سلطان محمود با پیرزن
همه کس را تواند بر کشیدن
که ازتو این سخن نتوان شنیدن
عطار » الهی نامه » بخش سیزدهم » (۵) حکایت مرد حریص و ملک الموت
که تا یک ساعتی دانم خریدن
نبودم هیچ مقصود از چخیدن
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۱) حکایت سلطان محمود در شکار کردن
طریقت چیست، عین راه دیدن
سبکباری کم آزاری گزیدن
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۱۲) حکایت سلطان محمود با پیرزن
چو اَبرَش گرم کردی در دویدن
که در گرد تو می نتوان رسیدن
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۳) حکایت سلیمان و طلب کردن کوزه
که دل زنده شود از مرده دیدن
شود نقدت بدان عالم رسیدن